رمزنگاری بلاکچین و حکمرانی دولتی
بهمنظور پاسخگویی، بر فناوری رمزنگاری بلاکچین و شرکتهایی متمرکز میشوم که از این فناوری استفاده میکنند. فناوری در تاریخ پر فراز و نشیب خود، این بار گویی «پستمدرنیسم» را در صورتی عینی متجلی کرده است. از سویی امکان بروز و ظهور شمار گستردهتری از افکار و آرا و روایتها را فراهم ساخته و از سوی دیگر، امکان اعمال قدرت غیرمتمرکز و متکثر را محقق کرده است. این هر دو کارکرد، به تضعیف و گاه، تخریب پایههای اقتدار دولت انجامیده و گویی ناقوس مرگ تمرکزگرایی مدرن را به صدا درآورده است.
از این رو میتوان، مهمترین تغییر فناورانه ازمنظر قدرت را فناوری بلاکچین دانست. در این نوشتار به بررسی چگونگی این تحول پارادایمی در ساختار قدرت سیاسی-اجتماعی میپردازم. هرچند مدت زمان ۳۰، ۴۰ساله از این فناوری میگذرد؛ اما ارزش اجتماعی-اقتصادی آن هنگامی درک شد که رمزارزها در بستر آن، امکان رشد و گسترش یافتند. پس از آن بود که بسیاری از کارآفرینان بر آن شدند تا دریابند چه کار دیگری با این فناوری میتوان کرد؛ از این رو بهتدریج به کاربرد بلاکچین در بیمه و سلامت، دموکراسی، مدیریت امور عمومی و... اندیشیدند. هرچه کاربردهای بلاکچین بیشتر درک شود، میزان تمرکززدایی از قدرت نیز بیشتر فراهم میشود.
فناوری بلاکچین چه میکند که میتواند موضع معرفتشناسی قدرتستیز را از محافل فلسفی-اندیشهای به زندگی توده مردم بیاورد؟ یکی از پاسخها این است که بلاکچین، امکان معامله مردم با یکدیگر را بهگونهای فراهم میکند که اعتبار و اعتماد به این معامله، بدون حضور دولت یا هر نهاد واسط دیگری فراهم میشود. ارتباطات اجتماعی برای رسمیتیابی همواره نیازمند واسطههایی رسمی بوده است. این واسطهها یا خود دولتها بودهاند یا نهادهایی که دولت به آنها تفویض اختیار میکرد. در دوران پیشامدرن، معاملات مردم بدون حضور دولت و از طریق سازوکارهای سنتی جوامع انجام میشد؛ مثلا اعتبار اجتماعی که فرد طی زمان کسب میکرد، تضمینی برای اعتبار معاملات وی فراهم میکرد. دوران مدرن شاهد قدرتیابی دولت و نهادهای رسمی برای ایفای نقش اعتمادساز و رسمیتبخش به معاملات است. اما حضور قدرت و دولت به معاملات خلاصه نشد و بهتدریج دولت پای خود را به ارتباطات فکری و اجتماعی نیز باز کرد و قدرت خود را در این حوزهها استحکام بخشید. در دوران بلاکچین، اما این معاملات بدون حضور دولت، بانک یا هر نهاد دیگر امکانپذیر میشود.
در گونهشناسی فناوریهای رمزنگاری (بلاکچینی)، طیفی چهاردستهای از «رمزنگاری آنارشیستی» تا «رمزنگاری نهادی» ترسیم شده است. رمزنگاری بلاکچینی آنارشیستی خود به دودسته تقسیم میشود: ۱) رمزنگاری بلاکچینی لیبرتارین و ۲) رمزنگاری بلاکچینی اجتماعی. رمزنگاری بلاکچین نهادی نیز خود به دودسته عمده تقسیم میشود: ۱) رمزنگاری بلاکچین دولتگرا و ۲) رمزنگاری بلاکچین همکارانه. فناوریهای موجود بلاکچین در ذیل این چهار دسته تقسیمبندی میشوند. بهمنظور درک تاثیر این فناوری بر حکمرانی دولتها به شرح مختصری از آنها میپردازیم. «بلاکچین لیبرتارین» از حیث اقتصاد سیاسی مبتنی بر بازار آزاد است و حکمرانی آن نامتمرکز، فردگرایانه و تودهمحور است. ارزشها و محرکههای آن هم شامل سرعت، کارآیی، کاهش ریسک و رشد است.
مقیاس سیاسی «بلاکچین لیبرتارین» جهانی و فرااجتماعی است. فرآیندهای اجرایی آن هم از طریق استارتآپها و منابع جمعی شکل میگیرد. محور قدرت «بلاکچین لیبرتارین» بازار و تفاهم تودهای است. مثال مشهور «بلاکچین لیبرتارین» رمزارزهایی همچون بیتکوین است که امکان تراکنشهای مالی را بهصورت ناشناس فراهم میکند. این تراکنشها توسط شماری از رایانههای شبکه تایید میشود. مثال دیگر شبکه «ساناکسچینج» (Sun Exchange) است که لیزینگ خورشیدی همتا به همتاست (peer-to-peer solar leasing platform). از طریق «ساناکسچینج» هر کس در هر کجای دنیا میتواند، سلولهای تولیدکننده انرژی خورشیدی داشته باشد و با اجارهدادن آن سلولها به کسبوکارها و سازمانها در بازارهای نوظهور، با نصب و نگهداری از سوی یکی از شرکای انتخابی به کسب درآمد بپردازد. سازمان غیرمتمرکز خودمختار(DOA) نیز مثال دیگری از «بلاکچین لیبرتارین» است؛ یعنی جامعه اینترنتی با حساب مشارکتی و تسهیمشده. رأیگیری، حکمرانی، کیف پول مشترک اجتماعی، رویدادها و چت، همه در یک پلتفرم اصطلاحا بالادستی تجمیع شدهاند. حکمرانی بلاکچین در گونه لیبرتارین خود میتواند، امکان ایجاد شهروندی مجازی و جوامع خودمختار متمایز از دولت-ملتهای سرزمینی را فراهم کند.
«بلاکچین عامگرا» گونه دوم بلاکچین آنارشیستی است. این گونه بلاکچین، اقتصاد سیاسی عامگرا و غیربازاری دارد و همچون بلاکچین لیبرتارین نیست که فردگرا باشد؛ بلکه جمعگراست. «بلاکچین عامگرا» غیرمتمرکز و عامهمحور است و ارزشهای آن، انصاف و برابری، عدالت اجتماعی و پیگیری اهداف اجتماعی است؛ بنابراین نهتنها هر دولت خاص، بلکه سیستم حاکمیت بینالمللی را بهعنوان یک کل، به چالش میکشد؛ هرچند از لحاظ محتوایی ممکن است همراستاییهایی نیز داشته باشند. فرآیند اجرایی «بلاکچین عامگرا» از طریق استارتآپها و با سرمایه جمعی محقق میشود. مقیاسپذیری سیاسی آن هم محلی و فرااجتماعی است. یک مثال «بلاکچین عامگرا» «FairCoin» است که سیستم تبادل ارزش منصفانه را در سطح عمومی پیادهسازی میکند. مکانیزم ابتکاری اثبات همکاری «PoC» یک الگوریتم اجماع منحصربهفرد است که برای FairCoin ایجاد شده است، به انرژی بسیار کمتری نسبت به سایر بلاکچینها نیاز دارد، همچنین تراکنشهای سریعتری را امکانپذیر کرده و مدعی است که زیستمحیطیترین و مقاومترین ارز دیجیتال موجود است.
FairCoin ابزار مبادلهای است که توسط چند گروه کنفدراسیونی استفاده میشود. این امر ذاتا سیاسی است؛ زیرا هدف از آن، ایجاد سیستم اقتصادی جهانی نوآورانه از پایین به بالا به نفع یکمدل بدیل و پساسرمایهداری است که راه را برای تغییر جمعی و حرکت به سوی زندگی مبتنی بر ارزشهای مشترک هموار میکند. همکاری، اخلاق، همبستگی و شفافیت، عوامل کلیدی ایجاد سیستم تبادل ارزش برای همه هستند. توسعه و استفاده از ابزارهای قدرتمند دیجیتال جهانی و مراکز منطقهای به هم پیوسته برای موفقیت بسیار مهم تلقی میشوند.
در دسته رمزنگاریهای «بلاکچینی نهادی»، آنچنانکه گفته شد، ابتدا «رمزنگاریهای دولتگرا» (تمرکزگرا و دولتمحور) قرار دارند که در پی تسهیل تعاملات شهروندان با دولت از طریق استفاده از ابزارهای الکترونیکی هستند. همچنین در پی کارآمدی، شفافیت و کارآیی هستند، در مقیاس ملی هستند و فرآیند اجرایی آنها بر دولتها متمرکز است. خدمات الکترونیکی ایجادشده، شامل رأیگیری الکترونیکی، مالیاتستانی الکترونیک، کسبوکار الکترونیک، مدرسه مجازی و... بر بستر فناوری بلاکچین است. دولتهای استونی و چین در این زمینه پیشتاز هستند.
از سوی دیگر و در انتهای طیف، رمزنگاری «بلاکچینی همکارانه» (collaborative) قرار دارد که آرمان سیاسی آن، جمعگرایی در حوزههای محدودتر اقتصاد سیاسی شهری است، حکمرانی آن بر پایه جامعه مدنی در مقیاس شهری است و در نتیجه، محور اصلی آن شهرداریهاست. یک مثال در این زمینه، پلتفرم FairBnB است که متعلق به سرمایهگذاران و سرمایهپذیران شناختهشده است؛ یعنی میزبانان، مهمانان، صاحبان مشاغل محلی و همسایگان. این پلتفرم که از سوی شهروندان ایجاد و اداره میشود، منافع را در جوامع مراقبت و حفاظت میکند و اطمینان حاصل میکند که تصمیمات به نفع محلهها گرفته میشود. در مجموع، رشد فناوری بلاکچین سبب شده است تا پلتفرمهای رمزینه، گسترش چشمگیری پیدا کنند. مهمترین ویژگی همه این پلتفرمها امکانسازی برای فعالیتهای شهروندان، بدون نیاز به قدرت رسمی و متمرکز است. این پلتفرمها غیرمتمرکز هستند و از فعالیتهای سیاسی تا خدمات سیاستی را دربرمیگیرند که شامل جوامع محلی تا جوامع بینالمللی بدون حضور دولتها میشود.