راهی جذاب برای جذب منابع
شیوههای مختلفی همچون صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر، شبکه فرشتگان کسبوکار، شتابدهندگان و موارد مشابه برای پوشش خلأهای تامین مالی در مراحل متفاوت کسبوکارها شکلگرفتهاند؛ اما برای بخش مهمی از این کسبوکارها، تامین مالی جمعی از مناسبترین گزینههاست. بنا بر تعریف اتحادیه اروپا «این ابزار برای تجمیع وجوهی است که بهمنظور تامین مالی افراد حقیقی، شرکتها، سازمانها، صندوقها، طرحها، تولیدات و گروهها از فضای برخط و پرداختهای الکترونیکی استفاده میشود. در این مدل، پلتفرمها اندکی سرمایه را بهازای پرداخت منابع مختلف مالی و غیرمالی کسبوکار، طرح یا ایده برگزیده در چارچوب زمانی محدود از افراد بیشماری تجمیع میکنند.»
ارکان، انواع و سیاستهای کلی حاکم
تامین مالی جمعی با مشارکت سهرکن اصلی به فعالیت میپردازد که شامل مشارکتکنندگان جمعی، پلتفرم تامین مالی جمعی و کارآفرینان و صاحبان ایده یا سازندگان کمپین تامین مالی جمعی هستند. در این روش تامین مالی، مردم منبعی برای تامین سرمایه هستند. صاحبان ایده و افراد کارآفرین که فاقد سرمایه برای شروع فعالیت خود هستند، میتوانند با استفاده از زیرساختهای فناورانه، بدون صرف هزینه و بهدوراز بوروکراسیهای تامین اعتبار بانکی، سرمایه لازم برای شروع فعالیت خود را به چهار روش تامین مالی مبتنی بر اهدا، مبتنی بر پاداش، مبتنی بر وامدهی و مبتنی بر خرید سهام، تامین کنند. پلتفرمهای تامین مالی جمعی برای اجرای روشهای فوق، معمولا از دو سیاست کلی پیروی میکنند. سیاست نخست به «همه یا هیچ» (All-or-nothing model) معروف است.
در این سیاست، وقتی پروژه، در مدتزمان خود بتواند ۱۰۰درصد مبلغ هدف را جمعآوری کند، موفق تلقی میشود و مبلغ تامینشده، بهحساب سرمایهخواه واریز خواهد شد؛ اما پروژههایی که نتوانند ۱۰۰درصد مبلغ هدف را تامین کنند، شکستخوردهاند و تمام مبالغ پرداختی حامیان، به حساب آنها بازگشت داده میشود. بیشتر پلتفرمها از این سیاست استفاده میکنند. سیاست دوم نیز عبارت است از «حفظ سرمایه یا سرمایهگذاری انعطافپذیر» (Keep it all-or-Flexible Investment) که در این سیاست، اگر با اتمام زمان کمپین، ۱۰۰درصد هدف مالی تامین نشد، سرمایهخواه میتواند میزان سرمایه جمعشده را جذب کند.
در مسیر ارتقا و گسترش
بررسی قوانین ایالاتمتحده آمریکا از قانون ساکس (Sarbanes-Oxley Act of ۲۰۰۲ - SOX) مصوب ۲۰۰۲ کنگره بهعنوان جامعترین قانون فدرالی در زمینه اوراق بهادار در آمریکا تا قانون جابز (JOBS-The Jumpstart Our Business Startups Act) معروف به قانون تامین مالی جمعی، همچنین تحلیل دلایل تنظیم و تصویب آن نشان میدهد که تامین مالی جمعی، راهی بود که از یکسو، امکان سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران خرد در پروژههای سودآور احتمالی را فراهم کرد و از سوی دیگر، فرصت تامین منابع مالی را برای شرکتهای کوچک یا نوپا به وجود آورد. درواقع، تامین مالی ابزاری بود تا سرمایهگذاران، ریسک کمتری در خصوص کلاهبرداری و موارد مشابه متحمل شوند و شرکتها نیز امکان گستردهتری از صرف موارد کلاسیک تامین مالی در اختیار داشته باشند. در ایران نیز، پیش از تنظیم و تصویب قوانین و مقررات مربوط به تامین مالی، پلتفرمهای مختلفی در این حوزه، مشغول فعالیت بودهاند.
عموم این درگاهها در زمینه امور خیریه فعالیت داشتند. در سال ۱۳۹۴، مصوبهای از طرف شورایعالی اشتغال، در جهت بهبود وضعیت زیرساختهای قانونی برای راهاندازی پلتفرمهایی با مدلهای دیگر ایجاد شد. نسخه اولیه پیشنویس در سال ۱۳۹۵ به هیاتمدیره سازمان و بورس اوراق بهادار برای تصویب ارائه شد. در سال ۱۳۹۶ پس از امضای تفاهمنامه میان وزرای ارتباطات و فناوری اطلاعات، اقتصاد و دارایی و تعاون و نماینده وزارت کار و رفاه اجتماعی، دستورالعملی در جهت تعریف مدل جدیدی برای تامین مالی کسبوکارهای نوپا و توسعه تولید محصولات دانشبنیان تدوین و متن آن منتشر شد. این دستورالعمل در راستای اجرای بند «ب» ماده «۱۸» بخش پنجم تصویبنامه هیاتوزیران در خصوص برنامه توسعه تولید محصولات دانشبنیان صورت پذیرفت.
سرانجام در تاریخ ۲۵/ ۰۲/ ۱۳۹۷ این دستورالعمل در ۴۵ماده و ۸تبصره، بر اساس بند «۴» ماده «۴» قانون بازار اوراق بهادار به تصویب شورایعالی بورس و اوراق بهادار رسید. اگرچه مدلهای وام و پاداش حذف شدند و دستورالعمل محدود به حوزه مشارکت بود؛ اما مدل مشارکت محدود به مشارکت حقوقی نشده و انواع عقود مشارکتی مجاز شمرده شده بود. به این ترتیب، تامین مالی جمعی به اولین ابزار بازار معاف تبدیل شد؛ به این معنی که تمامی مراحل مربوط به پذیرش متقاضیان تامین مالی، در اختیار پلتفرم بوده و کمیتههای پذیرش بورس به دلیل حجم پایین سرمایههای مورد تقاضا و همچنین حجم کوچک کسبوکارهای متقاضی به این موضوع ورود نمیکنند.
نگاهی به پیش رو
پس از تصویب دستورالعمل، در گام نخست چهار سکوی دونگی، همآفرین، کارنکراد و پارس فاندینگ، مجوز فعالیت تامین مالی جمعی را دریافت کردند. این تعداد اکنون به ۱۳سکو افرایش یافته و تعداد زیادی از متقاضیان در انتظار دریافت مجوز فعالیت هستند. سکوهای دارای مجوز، پروژههای فعال مناسبی را در دست اجرا دارند و سقف تامین مالی نیز دراینخصوص افزایشیافته است. تمام این موارد میتواند موید این ادعا باشد که تامین مالی جمعی، پیوسته در حال باز کردن مسیر خود در میان مخاطبان است؛ چرا که بهعنوان ابزار مالی جدید کمک میکند تا از یکسو، کسبوکارهای کوچک و متوسط، استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان که از لحاظ اندازه کوچک هستند و امکان بهرهمندی از ظرفیتهای بازار سرمایه را برای تامین مالی ندارند، از ابزار جدید برای تجهیز منابع استفاده کنند و از سوی دیگر، امکان دستیابی به سود بالا، ریسک پایین، سهولت سرمایهگذاری و تنوع فرصتهای موجود در این زمینه را برای سرمایهگذاران فراهم میکند.