تاریخ یک نهاد انقلابی؟

«ان‌الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم.» انسان‌های خودساخته می‌توانند در راستای تمدن‌سازی، رفع محرومیت‌ها، توسعه کشاورزی، امنیت غذایی و... گام بردارند. جهاد سازندگی بر سرمایه انسانی استوار بود؛ به همین دلیل، وقتی مشورت‌های اولیه صورت گرفت و جهاد با فرمان حضرت امام تاسیس شد، بلافاصله در همه استان‌ها فعالیت خود را شروع کرد و پلاکاردهای آن در سراسر کشور نصب شد. هیچ نهاد دیگری، سرعت عمل مشابه را نداشت.

جهادی‌ها بدون اشراف اطلاعاتی، کاری انجام نمی‌دادند. از همه دستگاه‌های اداری، طرح‌های تیپ را می‌گرفتیم و وقتی در میادین و مساجد روستاها جلسه تشکیل می‌شد، طرح و ناظر فنی را هم به روستاییان معرفی می‌کردیم. در استان خوزستان که ماموریت داشتم، اطلاعات جامعی را از دانشگاه جندی‌شاپور گرفتم.

در روستاهایی که جهاد شروع به کار کرد، ساختار آنها اعم از مالک و کدخدا فروپاشیده بود. بنابراین جهاد بلافاصله جریان انتخابات و ایجاد شوراهای اسلامی را در روستاها به راه انداخت؛ آن هم ۲۰سال قبل از اجرایی شدن قانون شوراها در شهرها. شوراهای روستا، نقش موثری در توسعه روستاها داشتند و به ساخت نهادهای جدید کمک کردند.

جهادگران در گام بعدی، بی‌سوادی در روستاها را مانع رشد دیدند و از باسوادهای شهرها برای سوادآموزی به روستاییان کمک گرفتند. وقتی دولت شهید رجایی این دستاورد را دید، با همکاری مشترک آموزش‌وپرورش و جهاد، نهضت سوادآموزی تاسیس شد. جهاد در گام بعدی، کتابخانه‌های سیار و ثابت را در روستاها راه‌اندازی کرد. آن‌طور که جهادی‌ها به‌سادگی در روستاها کتاب به دست مردم می‌دادند، در شهرها دسترسی به کتاب و کتابخانه وجود نداشت.

گام بعدی، استفاده از دستگاه‌های آپارات و سینماهای کوچک سیار برای نمایش فیلم‌های ترویجی بود تا توانمندسازی روستاها و مهارت‌های زندگی و مهارت‌های تولید افزایش یابد.

اقدام دیگر، نهضت مدرسه‌سازی در روستاها بود. آن زمان صرفا در ۵‌درصد روستاها مدرسه وجود داشت که تعمیر و نوسازی شدند. در بقیه روستاها مدارس جدیدی به کمک خود روستاییان به وجود آمد. زمین، نیروی کار و بخشی از نیاز مالی ساخت مدارس از سوی اهالی روستاها تامین می‌شد. اقداماتی مانند تعمیر مساجد و برق‌رسانی هم با همین مدل مشارکتی انجام شد. گاهی مردم، تیر برق را کیلومترها روی دوش خود در جاده‌های صعب‌العبور حمل می‌کردند تا برق به روستا برسد.

جهاد سازندگی به روستاییان پیشنهاد کرد که از روش‌های نوین آبیاری استفاده کنند. شخم زدن عمود بر شیب که مانع فرسایش خاک می‌شود، استفاده از کود و سم مناسب هر سرزمین، کمک به خرید قسطی تراکتور و سایر ماشین‌های کشاورزی و تاسیس و تقویت مراکز پرورش دام و مرغ بومی از دیگر دستاوردهای جهاد در روستاها بود که همگی به کمک خود روستاییان به نتیجه می‌رسید. تجربه موفق جهاد سازندگی از طریق هم‌افزایی و توانمندسازی جامعه هدف صورت گرفت.  اصلی‌ترین تجربه جهاد، تاثیرگذاری فرهنگی بود؛ به گونه‌ای که اهالی روستاها صاحب‌نظر شدند؛ هرچند عده‌ای ترسیدند و در سال ۶۲ وظایف فرهنگی را از جهاد قیچی کردند و به سازمان‌های مدعی سپردند و البته، خودشان در دهه‌های بعدی هیچ کاری برای فرهنگ روستاها انجام ندادند.

موفقیت جهاد سازندگی در آموزش و توسعه روستایی، در حالی که امکانات و بودجه در اختیار وزارت کشاورزی بود، باعث شد دولت تصمیم بگیرد همه اختیارات روستایی به جهاد سازندگی سپرده شود. البته لابی سنگینی ایجاد شد که در نهایت، این لایحه در مجلس تصویب نشد و صرفا شیلات با فرمان حضرت امام به جهاد واگذار شد.

شیلات در آن زمان، اندکی صید میگو در جنوب و صید خاویار در شمال داشت. اما با مدیریت جهادی، اکنون در رتبه دوم پرورش قزل‌آلا در جهان قرار داریم. با وجود ناوگان عظیم صیادی جهاد سازندگی در شمال و جنوب، پرورش همه آبزیان در کشور، از جمله تولید وسیع میگو، میسر شد. این تجربه‌ موفق باعث شد، در سال ۶۹ مدیریت امور دام و منابع طبیعی هم به جهاد سپرده شود. امور دام در آن سال‌ها به واردات گوشت و مرغ یخ‌زده، پنیر وارداتی که مردم به آن پنیر گچی می‌گفتند، واردات کره و پشم، گوسفند زنده، جوجه یک‌روزه و گاو اصلاح‌شده از طریق هواپیما منحصر بود. جهاد این ساختارهای وابسته را تحویل گرفت و برای شروع تولید جدی داخلی، موسسه‌های تحقیقاتی را توسعه داد.

در دهه ۱۳۷۰، یک‌چهارم اعزام دانشجو به خارج، یعنی ۱۵‌هزار نفر از سوی جهاد انجام شد که اکنون این افراد، متخصصان کارآمد نظام در حوزه‌های مختلف موردنیاز امنیت غذایی را تشکیل می‌دهند. ظرف ۱۰سال این متخصصان توانستند جوجه یک‌روزه، مرغ، پنیر، گوسفند زنده و تلیسه (گاو ماده آماده جفت‌گیری) را از وضعیت وارداتی به تولید داخلی و صادرات تبدیل کنند. بعضی مقوله‌های جدید مانند شترمرغ نیز وارد کشور شد که اکنون رتبه دوم جهانی آن را در اختیار داریم.

اساس فعالیت‌های جهاد، حرفه‌ای بودن و آموزش بود. یادگیری، اساس توانمند‌سازی نیروهای جهاد بود. جهاد سازندگی سازمانی همواره در حال یادگیری بود.  مشکل امروز جامعه ما، فقدان صلاحیت حرفه‌ای برای انجام مسوولیت‌های محوله است.

جهادگران، پیگیر تاسیس دانشگاه‌های علمی-کاربردی بودند. یک رشته علوم دامی به ۳۰رشته تخصصی مانند پرورش زنبورعسل، گوسفند، طیور و... تبدیل شد. تخصصی شدن، به پیشبرد اهداف کمی و کیفی تولید کمک کرد.

جهاد در حوزه آبخیزداری به مدیریت سفره‌های زیرزمینی توجه جدی داشت. امروز از ۱۳۰میلیارد مترمکعب کمبود منابع آب تجدیدپذیر صحبت می‌شود. جهاد به آبخوان‌داری (مدیریت سیلاب‌ها) و آبخیزداری (مدیریت نزولات) توجه کرد تا از منابع آب و همچنین خاک، گیاهان، جانوران، هوا و اکوسیستم حمایت شود. امروز کسانی می‌خواهند با غفلت از این تجربه‌ها و دانش علمی، از ناکجاآباد آب بیاورند. ۶/ ۱۹میلیارد دلار سرمایه‌گذاری برای تصفیه و انتقال ۵/ ۱میلیارد مترمکعب آب‌شیرین از خلیج‌فارس و دریای عمان به فلات مرکزی مطالبه می‌کنند، در حالی که از منابع آبی موجود به‌خوبی استفاده نمی‌شود.

اکنون کمبود خوراک دام، به یک بحران تبدیل شده است؛ در حالی که ۶۷‌هزار گروه جهادی در کشور وجود دارد و با ساماندهی علمی، می‌توان از ظرفیت آنها استفاده بهتری کرد. احیای مراتع از طریق آبخیزداری، کوددهی و بذرپاشی از سوی همین گروه‌های جهادی می‌تواند میزان تولید علوفه مراتع کشور را دو تا سه‌برابر کند. در موسسه تحقیقاتی جهاد، راهکارهایی وجود دارد که با آنها می‌توانیم از مواد دورریز، به‌ویژه مواد سلولزی، با غنی‌سازی به غذای دام دست یابیم.

حضرت امام ۴۰سال پیش فرمودند، برای استقلال کشور گندم بکارید و آن‌قدر گندم کاشته شد که کشاورزان نمی‌توانستند آن را درو کنند و برای برداشت آن، جهاد از مردم کمک گرفت. امروز باید از روش‌های علمی و امکانات روز استفاده کرد تا غذای مردم با روزآمدترین روش‌ها و بدون آسیب به محیط‌زیست تامین شود. تجربه جهاد نشان می‌دهد که نه‌تنها گندمکاری، بلکه باید توسعه کاشت همزمان ذرت و دانه‌های روغنی را در دستور کار قرار دهیم. همچنین اگر ۲میلیون هکتار از جنگل انبوه بنه و ۸میلیون هکتار جنگل‌ ترکیبی بنه با بلوط و بادام را توانمند کنیم، می‌توانیم از این طریق، روغن بنه که حاوی آنتی‌اکسیدان است، تولید کنیم. این در حالی است که سالانه حدود ۵میلیارد دلار صرف واردات روغن خوراکی می‌شود. تفاله و پسماند بنه هم برای ترکیب با خوراک دام و طیور به کار می‌آید. مدیریت جهادی می‌تواند همه مسائل روی زمین‌مانده نظام را حل کرده و چالش‌ها را به فرصت تبدیل کند.

همین جهاد بود که بیکاری روستاییان در زمستان را به ساختار شبکه‌ای تولید و تجارت قالی تبدیل کرد. همچنین بازارهای صادراتی متنوع جهان را فتح کرد. عده‌ای می‌گویند، قالیبافی باعث مشکلات ریوی و نازایی زنان می‌شود؛ در حالی که می‌توان با اصلاح دارهای قالی و سیستم تهویه و نوشیدن شیر، این مشکلات را حل کرد. اکنون شرکتی در خراسان فعالیت می‌کند که ۲‌هزار نفر قالیباف را استخدام کرده است و تابلوفرش‌های تولیدی خود را به چین صادر می‌کند. مسوولان باید دست این کارآفرین را ببوسند؛ چون موفق شده است به چین محصول فرستد؛ کشوری که خود، به همه جهان فرش و تابلوفرش صادر می‌کند.

امروز می‌توان نگاه تمدن‌ساز جهاد سازندگی را برای توانمند‌سازی و هم‌افزایی در شهرها و روستاها به کار گرفت. فضای هوشمند مجازی هم به کمک می‌آید. یادمان باشد، امام علی (ع) فرمودند که «فرزند زمان خویش باش».

امیدوارم تحول موردنیاز کشور، با فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر احیای جهاد سازندگی و زیر نظر خود ایشان کلید بخورد تا با هوشمندی، شفافیت و استانداردهای روزآمد، مشکلات کشور حل و فصل شود.