کارنامه بازارگردانان
همانطور که میدانیم، یکی از مهمترین فعالیتها در بازار سهام، خرید و فروش بهموقع سهام است. در این راستا بازارگردانی فعال میتواند، مناسبتترین گزینه برای دستیابی به تعادل قیمتی در بورس و همچنین افزایش نقدشوندگی باشد. بازارگردان یا صندوق بازارگردانی، یک شخص حقوقی است که با در دست داشتن منابع زیاد، به خرید و فروش در بازار میپردازد و ضمن افزایش قابلیت نقدشوندگی، حجم معاملات سهام را نیز افزایش میدهد. بازارگردانان نقش مهمی در افزایش قابلیت نقدشوندگی و رشد حجم معاملات در بورس اوراق بهادار ایفا میکنند. زمانی که یک سهم در بازار سهام در حال تشکیل صف فروش است، بازارگردان وارد صحنه میشود و با خرید سهمهای فروشندگان، از تشکیل صف فروش جلوگیری میکند و هنگامی که سهم مورد نظر به سمت تشکیل صف خرید در حال حرکت است، با فروش سهمهای خود مانع از تشکیل صف سنگین خرید میشود. به تعبیر سادهتر، بازارگردانان در شرایط کسادی بازار، خریدار سهام فروشندگان و در زمان رونق بازار، فروشنده سهام هستند تا از این طریق، ارزش واقعی سهمها حفظ شود. در این میان، سهامدار حقوقی بهعنوان سهامدار عمده یک شرکت یا خود میتواند، در نقش بازارگردان ظاهر شود و به خرید و فروش سهم یا بهاصطلاح جمعآوری سهم بپردازد یا اینکه یک نهاد مالی را بهعنوان بازارگردان در کنار خود داشته باشد؛ در هر دو صورت، باید نقش بازارگردانی را به نحو احسن انجام دهد.
در این میان ذکر این نکته حائز اهمیت است؛ از آنجا که بحث دامنه نوسان یکی از مشکلات و معضلات اساسی بازار سرمایه ایران است، تاثیر زیادی بر فرآیند بازارگردانی و معاملات خواهد داشت. طبق اظهارات پیشین رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، قرار بود به صورت ماهانه نیم یا یک درصد دامنه نوسان تغییر کند تا بهتدریج شاهد افزایش محدوده نوسان معاملات در بورس باشیم، اما هنوز این موضوع به مرحله اجرایی نرسیده و عملیاتی نشده است. به این ترتیب، با وجود دامنه نوسان، شاهد تشدید هیجان در بازار سهام هستیم، بهطوریکه سهامداران در شرایط مثبت بازار به خرید اقدام میکنند و هر زمان که بازار با ریزش مواجه میشود، اقدام به فروش میکنند. در این میان، سهامداران حقوقی باید تلاش زیادی کنند تا خلأ موجود را پر کرده و تعادلی میان خرید و فروش سهام ایجاد کنند. البته باید عنوان کرد که در حال حاضر، در برخی نمادها شاهد فعالیت بسیار مناسب حقوقیها هستیم، بهطوریکه سهامدار حقوقی با درایت و فعالیت زیاد خود، اجازه قفلشدن نقدینگی را نمیدهد. در واقع، زمانی که سهم با صف خرید همراه میشود، به عرضه سهام و در مقابل، هنگام تشکیل صف فروش به جمعآوری آن میپردازد و حتی اجازه تشکیل صف فروش را هم نمیدهد که تمامی این موارد تنها توسط بازارگردانی فعال حقوقیها اجرایی خواهد شد. در این راستا باید تاکید کرد که سهامدار حقوقی، شناخت کافی از سهم، صنعت و ارزش ذاتی دارد. همچنین با اشراف کامل به کلیت بازار، از توانایی بیشتری نسبت به دیگر سهامداران برخوردار است و میتواند نقش مهمی در به تعادل رساندن سهم ایفا کند. بهاصطلاح، این بازار و سهم برای خود حقوقی است و باید بازارگردانی فعالی داشته باشد. به این ترتیب، با فعالیت مناسب بازارگردانها، سهم در روند صعودی بازار با رشد بیش از حد همراه نخواهد شد و در مقابل، در زمان ریزش بازار، افت قابل توجهی را تجربه نخواهد کرد. در نتیجه، این امر ریسک سهم را کاهش داده و روند باثباتتری را برای آن رقم خواهد زد. تمامی این موارد سبب میشود که جذب سرمایهگذار برای دوره بلندمدت صورت گیرد. این امر خود به نوعی فرهنگسازی مناسب برای بازار سرمایه به ارمغان میآورد. به عبارت دقیقتر، سهامدار حقوقی با فعالیت مناسب در سمت خرید و فروش سهم یا همان بازارگردانی، نهتنها کمک شایانی به سهام خود خواهد داشت، بلکه با افزایش جذابیت میتواند نظر سرمایهگذار جدید را به خرید سهام مزبور جلب کند. در نهایت، با تعمیم این موضوع به کل بازار سرمایه، فرهنگسازی مناسبی را شاهد خواهیم بود. همانطور که عنوان شد، در حال حاضر بازارگردانی در برخی از نمادها با کیفیت قابل قبولی انجام میشود که میتواند الگویی مناسب برای بقیه نمادها باشد. در واقع چنانچه صفر تا ۲۰ نماد از کل نمادهای فعال در بازار سهام از چنین روند مناسبی در بازارگردانی برخوردار باشند، میتوان بورسی متعادل و منطقی داشت. در چنین شرایطی چنانچه اصلاحی نیز رخ دهد، باز هم سهم، قیمتی منطقی و ارزنده خواهد داشت و سهامداران از ریزش بیش از اندازه، نگرانی نداشته و بااطمینان خاطر از فعالیت مناسب بازارگردان، بازگشت سهم به روند مثبت را انتظار دارند. این در حالی است که شرایط کنونی بازار سرمایه و اقتصاد ایران، نقش سهامداران حقوقی را کمرنگ کرده است. به عبارت دقیقتر، ویژگیها و محدودیتهای ساختار دولتی بازار سرمایه باعث شده عملا بیشتر حقوقیهای بازار سرمایه در بدنه دولت قرار گیرند؛ یا بهطور مستقیم از دولت باشند یا با فاصله چند مرتبه به دولت متصل باشند. به این ترتیب، اختیار عمل از آنها گرفته شده و باعث شده رفتار منطقی از آنها مشاهده نکنیم، بهطوریکه در بازار منفی خبری از حمایتهای آنها و خرید از این گروه وجود ندارد یا در بازار مثبت خریدهای سرخطی انجام میشود. امید است که با گسترش فعالیت بازارگردانهای حرفهای و همچنین گسترش سهامداران حقوقی از بخش خصوصی، نهتنها تعادل قیمتی در رسیدن نرخ سهام به محدوده ارزندگی رخ دهد، بلکه با عدم قفل شدن نقدینگی در صفها، نقدشوندگی بازار سهام افزایش یابد.