فرصت‌ها و تهدیدات پیش‌رو

به‌رغم این اشتراکات زیاد، چالش‌های گوناگونی در مسیر همگرایی این دو کشور وجود دارد. درک چالش‌های موجود در روابط دوجانبه این دو کشور همجوار و حرکت در مسیر توسعه روابط براساس ظرفیت‌ها و نیازهای متقابل ژئوپلیتیکی، از لوازم بهبود وضعیت افغانستان و خروج آن از بی‌ثباتی و حرکت به سمت توسعه و در نتیجه، تامین امنیت مرزهای شرقی ایران و نیز توسعه مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران است.

افغانستان ۹۷۸کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد و ایران، گذرگاه دریایی مهمی برای افغانستان و افغانستان، دروازه ایران به آسیای میانه و چین است. این امر باعث شده است تا این کشور بیش از ۹۰ درصد نیازهایش را از خارج و به‌خصوص از همسایگانش تامین ‌کند که در این خصوص می‌توان به صادرات مواد غذایی و مصالح از ایران به این کشور اشاره کرد. افغانستان، کشوری محصور در خشکی است و بندر ترانزیتی چابهار نزدیک‌ترین و به‌صرفه‌ترین راه به مرکز افغانستان برای صادرات و واردات کالاهای این کشور محسوب می‌شود. ایران به‌عنوان برترین کشور‌ صادرکننده به افغانستان،  بیش از سه میلیارد دلار کالا به افغانستان صادر می‌کند. تاکنون از تمام ظرفیت‌های دو طرف برای استمرار این روابط استفاده نشده، ولی ایران توانسته است در بین انواع محصولات صادراتی به افغانستان، کالا‌های استراتژیکی نظیر نفت، فرآورده‌های نفتی و برق را نیز به افغانستان صادر کند. موضوع ارائه اقدامات و خدمات ترانزیتی به افغانستان، به‌ویژه در بندر چابهار از دیگر مصادیق ظرفیت‌های اقتصادی ایران است. علاوه بر این، ایران در طرح‌های جدید بازارچه‌های مرزی، به‌ویژه منطقه ویژه اقتصادی مشترک دوغارون و شهرک صنعتی هرات و در افزایش سرمایه‌گذاری در خطوط تولیدی صنایع متوسط و کوچک افغانستان نیز نقش موثری ایفا می‌کند. توافق‌نامه چابهار و همکاری‌های سه‌جانبه ترانزیتی ایران، هند و افغانستان با هدف اتصال آسیای میانه به بازار‌های بین‌المللی نیز یکی از مهم‌ترین طرح‌های مشترک اقتصادی است.

ایجاد مسیر ترانزیتی از طریق تقویت و توسعه بندر شهید بهشتی چابهار، موسوم به توافق‌نامه چابهار، یکی از پروژه‌های مشترک میان سه کشور هند، ایران و افغانستان بوده که در خرداد ۱۳۹۵ برای تاسیس یک دالان تجاری سه‌‌جانبه به امضای روسای جمهور سه کشور رسید و در مجالس این کشورها نیز تصویب شد. مهم‌ترین موضوع این توافق‌نامه، بحث ترانزیت و دسترسی هند به افغانستان از مسیر ایران بود که پیش‌زمینه اجرای آن نیز به توسعه بندر شهید بهشتی چابهار ختم می‌شد که در حال حاضر با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و نزدیکی احتمالی سیاست‌های این گروه به پاکستان، این کشور می‌تواند نقش اثرگذاری در تغییر مناسبات اقتصاد سیاسی مرتبط با بندر چابهار در مقابل هند (رقیب پاکستان) ایفا کند. البته پیش‌بینی می‌شود که احتمال حفظ موافقت‌نامه‌های افغانستان در قبال هند و چابهار ایران، بالا باشد و با وجود رقابت هند و پاکستان و حتی چین در موضوعات مرتبط با افغانستان، بندر چابهار همچنان به‌عنوان اصلی‌ترین، امن‌ترین و البته ارزان‌ترین دروازه اتصال افغانستان به تجارت جهانی باقی خواهد ماند.

تاکنون روابط تجاری و اقتصادی ایران -افغانستان، حسنه و رو به رشد بوده است. یکی از مهم‌ترین موانع در این‌باره که می‌توان به آن اشاره کرد و بر کسی پوشیده نیست، اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان است که هرازگاهی همچنان که شاهد آن هستیم، تحت تاثیر مداخلات نظامی قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا و نیز منازعات و کشمکش‌های داخلی گروه‌هایی همچون طالبان قرار می‌گیرد. بنابراین هر نوع سرمایه‌گذاری اقتصادی باید با ملاحظات امنیتی صورت گیرد؛ امری که بیش از هر چیز به اراده و پشتیبانی حکمرانان تهران و کابل نیازمند است. در چنین شرایطی، فقط اتخاذ دیپلماسی اقتصادی و برنامه‌ریزی‌های هوشمند می‌تواند موانع ارتقای سطح روابط اقتصادی ایران و افغانستان را کاهش دهد.

طی روزهای اخیر، روابط تجاری دو کشور همسایه در سایه به قدرت رسیدن طالبان بوده که باید دید، این روابط با لحاظ کردن کشورهای تاثیرگذار بر طالبان مثل پاکستان چگونه پیش خواهد رفت. متاسفانه روابط تجاری، نخستین موضوعی است که در صورت اغتشاش و درگیری در یک کشور تحت تاثیر مستقیم قرار می‌گیرد و به اختلال در روابط رسمی تجاری منجر می‌شود. البته از موضوع قاچاق یا همان تجارت غیررسمی هم نباید غافل شد که همچنان بین دو کشور ادامه خواهد داشت و چه بسا طی ماه‌های اخیر از این نظر که افغانستان، کشوری کاملا مصرفی است، موضوع قاچاق به‌علت ناامنی و بی‌نظمی در مرزها و گمرکات دو کشور بیشتر هم خواهد شد. از طرف دیگر، با بررسی ایدئولوژی طالبان، این موضوع درک می‌شود که این گروه درصدد دوری حکمرانی خود از غرب و گرایش بیشتر به همسایگان خود است که این مهم خود برای ایران نقطه قوت است و باید با برنامه‌ریزی مناسب و منسجم، حداکثر بهره را از این پتانسیل ببرد.

بسیاری از فعالان اقتصادی با عینک بدبینی به بهبود روابط تجاری دو کشور نگاه می‌کنند و معتقدند که طی روزها یا حتی ماه‌های آتی مرزهای دو کشور روی آرامش را به خود نخواهد دید؛ بنابراین به دنبال بازارهای جدید برای جایگزینی هستند، ولی نکته‌ای که نباید در تجارت کشورمان از آن غافل بود، اهمیت و ارزشی است که بازار کشورهای همسایه برای ایران دارد که حذف این بازارها از چرخه صادرات کالاها و خدمات ایرانی می‌تواند اثرات منفی بر تجارت خارجی ایران داشته باشد. در خصوص افغانستان، این موضوع به‌ویژه در شرایط کنونی، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که کمترین قصور و سهل‌انگاری به واگذاری بازار این کشور به پاکستان و عربستان‌سعودی که از نظر ایدئولوژیک به طالبان نزدیک هستند، منجر خواهد شد. البته به اعتقاد عده‌ای از فعالان اقتصادی، افغانستان جایگزین ارزان‌تری برای کالاهای ایرانی نظیر محصولات کشاورزی، مصالح ساختمانی و سوخت ایران نخواهد یافت و طالبان به‌ناچار دوباره به تجارت با ایران روی می‌آورد.

از طرف دیگر، وضعیت صادرکنندگان و سرمایه‌گذاران ایرانی در افغانستان، به سیاست‌هایی هم که طالبان در این کشور اجرا خواهد کرد، ارتباط دارد. به نفع این گروه است که با کشورهای همسایه و به‌خصوص با ایران تعامل داشته باشد و یقینا خود فعالان اقتصادی افغان نیز از این موضوع استفاده خواهند کرد.

البته، در حال حاضر زود است که بتوان تحلیل قاطع و منسجمی از روابط تجاری دو کشور ارائه کرد و باید منتظر ماند و به نقش جدید طالبان در این معادله تجاری پی برد، ولی واقعیتی که نمی‌توان از نظر دور نگه داشت، این است که ایران هم از نظر زمان، هم از نظر دین و زبان و هم از نظر سوابق تاریخی، نزدیک‌ترین کشور به افغانستان در همکاری‌های اقتصادی و ارتباطات منطقه‌ای محسوب می‌شود و این قرابت برای هر دو کشور نتایج مطلوبی به دنبال داشته و خواهد داشت و هیچ کشوری به اندازه ایران نتوانسته و نمی‌تواند، در بازار افغانستان حضور مطلوبی پیدا کند؛ از این نظر که بخشی از نیازهای مصرفی افغانستان از طریق تجارت با ایران تامین می‌شود و تکنولوژی، ماشین‌آلات، مواد غذایی و مصالح ساختمانی به افغانستان فرستاده می‌شود و این ارتباط درهم‌تنیده به محض ایجاد ثبات در افغانستان مجددا برقرار خواهد شد. حضور ایران در افغانستان مورد توجه نهادهای بین‌المللی و سایر رقبا نیز بوده و هست. در این خصوص فعالان اقتصادی پاکستانی به حضور ۵۰ درصدی ایران در بازار سیمان پاکستان اشاره کرده‌اند. همچنین بانک توسعه آسیا (ADB) با اذعان به کوتاه بودن، آسانی، امنیت و به‌صرفه بودن مسیر جمهوری اسلامی ایران برای افغانستان جهت تجارت با خارج، معتقد است طی سال‌های اخیر ۷۰ درصد تجارت ترانزیت افغانستان از طریق ایران انجام شده است. از طرف دیگر افغانستان نیز برای تامین ارزان و مطمئن نیازهای اساسی خود در عرصه‌های اقتصاد، تجارت، بازسازی، حمل‌ونقل، ارتباطات، آموزش عالی، مهاجرت و... به توسعه روابط همه‌جانبه با ایران نیاز دارد.

نکته‌ای که در تجارت با کشورهای هدف، به‌خصوص همسایه شرقی افغانستان حتی با وجود بحران‌های داخلی‌اش باید مدنظر قرار داد، این است که حفظ بازار، مستلزم قاعده‌گذاری صحیح و بهبود زیرساخت‌های تجاری با مدیریت واحد است که این موضوع، در روزهای کنونی به‌مراتب با به قدرت رسیدن طالبان پررنگ‌تر شده است.