راز رقابت برسر میزبانی
بنا به دادههای جمعآوری شده از سوی شورای روابط خارجی، برای المپیک تابستانی سال ۲۰۱۶ ریودوژانیرو ۱۴ میلیارد دلار بودجه در نظر گرفته شد در حالی که در عمل ۲۰ میلیارد دلار هزینه صرف برگزاری آن مسابقات شد. در المپیک زمستانی سوچی روسیه ۳/ ۱۰میلیارد دلار بودجه در نظر گرفته شد و میزان واقعی هزینهها ۵۱ میلیارد دلار بود و در المپیک تابستانی سال ۲۰۱۲ لندن قرار بود ۵ میلیارد دلار هزینه شود، اما ۱۸ میلیارد دلار هزینه شد. در یک تحقیق دیگر که در ژورنال چشماندازهای اقتصادی چاپ شده، نشان داده شده است، چه میزان پیشبینیهای امیدبخش درباره اثر اقتصادی برگزاری بازیهای المپیک با واقعیتها سازگار است. در این تحقیق مشخص شد اثرات واقعی اقتصادی المپیک یا تقریبا صفر است یا درصدی کوچک از پیشبینی مطرح شده را تشکیل میدهد.
معمولا پیشبینیهای امیدبخش از سوی سازمانهایی مطرح میشود که از برگزار شدن المپیک در شهرشان سود میبرند. اندرو زیمبالیست از محققانی است که درباره جنبه اقتصادی و تجاری بازیهای المپیک تحقیق کرده است. او استاد کالج اسمیت است و سه کتاب درباره ابعاد اقتصادی المپیکها منتشر کرده است. وی ضمن انجام تحقیقات خود پرسشهایی درباره ارزش اقتصادی برگزاری المپیک در شهرها مطرح کرده و برخی شهرها با توجه به نتیجه تحقیقات وی از دادن درخواست برای میزبانی برگزاری بازیهای المپیک صرفنظر کردهاند. او معتقد است هزینه ژاپن برای برگزاری المپیک بیش از تخمین حسابرسان دولت است و بازیهای یادشده دهها میلیارد دلار زیان برای توکیو در بر خواهد داشت. او میگوید: «بسیاری از زیرساختهای تازه ساخته شده برای برگزاری المپیک، بیاستفاده خواهند ماند. علت این که این زیرساختها تاکنون ساخته نشده بودند، این بوده که از لحاظ اقتصادی دلیل منطقی برای ساخت آنها وجود نداشته است.»
با او درباره دیدگاههایش گفتوگویی انجام شده است. از او سوال شده چرا وی معتقد است میزبانی المپیک حتی در شرایط عادی هدر دادن منابع مالی است و چرا شهرها بر سر برگزاری المپیک با هم رقابت میکنند. زیمبالیست ضمن پاسخ دادن این سوالات، راهحلی هوشمندانه برای حل تمامی مشکلات ارائه کرده است. نخستین سوال این است که چرا شهرهایی که میزبان المپیک هستند در نهایت هزینه بالاتری برای این کار صرف میکنند؟ زیمبالیست میگوید بودجهای که از سوی کمیته برگزارکننده مسابقات در نظر گرفته میشود برای برگزاری مسابقات طی ۱۷ روز است. غیر از آن ۱۷ روز، در سالهای اخیر هزینههای دیگری نیز انجام شده است. رقم بودجه در نظر گرفته شده برای مسابقات توکیو حدود ۱۵ میلیارد دلار است، اما این بودجه ساخت استادیوم ملی، دهکده المپیک و دهکده رسانه را شامل نمیشود. همچنین هزینههایی که صرف زیرساختهای حملونقل، ارتباطات و پذیرایی از شرکتکنندگان میشود در این بودجه در نظر گرفته نشده است.
دومین پرسش این است که در چه زمینههای دیگری باید پول خرج کرد؟ هزینه امنیت چیزی حدود ۲ میلیارد دلار است. سپس نوبت به هزینه حملونقل حدود ۲۰۵ تیم شرکتکننده در مسابقات که به توکیو آمدهاند، میرسد. کمیته بینالمللی المپیک هزینه سفر هوایی آنها به توکیو را پرداخت میکند. اگر به سند هزینهها نگاه کنید، میبینید که این کمیته هزینههای بالایی برای توکیو ایجاد میکند. توماس باخ یعنی رئیس کمیته بینالمللی المپیک و دیگران در هتلهای گرانقیمت اقامت میکنند و غذاهای گران میخورند. همچنین باید هزینه اقامت ۱۱ هزار ورزشکار، مربیان و... را که در دهکده المپیک اقامت میکنند در نظر گرفت. کمیته برگزارکننده المپیک باید برای تمامی مخارج آنها هزینه کند. هزینه به تعویق انداختن مسابقات ۳ میلیارد دلار بوده است. سومین پرسش این است که با توجه به این میزان هزینه، چرا شهرها همچنان بر سر میزبانی بازیها رقابت میکنند؟ زیمبالیست میگوید چهار یا پنج المپیک قبل، تعدادی از شهرهای اروپایی تقاضای خود برای میزبانی را پس گرفتند و علت این اقدام، رای مخالف ساکنان آن شهرها بود. مردم اعلام کردند که نمیخواهند میزبان بازیهای المپیک باشند. آنها به هزینهها و درآمدها نگاه کردند و متوجه شدند که برگزاری مسابقات زیانبار است. آنها همچنین به اختلالهای اقتصادی و اجتماعی که در اثر برگزاری اولمپیک ایجاد میشود، توجه کردند. کمیته بینالمللی المپیک در واکنش به این وضعیت برخی اصلاحات محدود را اعمال کرده است. یکی از آن اصلاحات این است که درخواستها فاش نمیشود. مدیران کمیته از اینکه تعداد زیادی از شهرها درخواست خود را پس میگرفتند، به ستوه آمده بودند بنابراین فرآیند درخواست و انتخاب شهر اکنون سری است.
چهارمین پرسش این است که بهرغم آنچه شما بیان کردید، هنوز هم برخی شهرها مشتاق میزبانی مسابقات المپیک هستند، چگونه چنین چیزی ممکن است؟ یک دلیل اصلی این است که مدیران صنعت ساختوساز به این نتیجه رسیدند که میزبانی المپیک حادثه بسیار خوب برای صنعت آنهاست. با انتخاب شهر آنها برای میزبانی المپیک، میلیاردها دلار قرارداد با این شرکتها منعقد میشود. آنها میتوانند اتحادیههای تجاری و برخی بانکهای سرمایهگذاری را به حمایت از این پیشنهاد وادار کنند. آنها یک شرکت مشاورهای را به استخدام درمیآورند تا درباره اثرات اقتصادی میزبانی المپیک تحقیق کند و این شرکت از روشهای پرنقص استفاده میکند و فرضهای غیرواقعبینانهای را مبنای نتیجهگیری خود قرار میدهد. در نهایت تصویری زیبا از کل ماجرا ترسیم و درخواست میزبانی ارائه میشود. و اگر فرضا یک شرکت مشاوره اعلام کند برگزاری المپیک یک ایده احمقانه است، دیگر هرگز به آن شرکت پروژه تحقیق درباره اثرات اقتصادی یک پروژه بزرگ ورزشی محول نخواهد شد.
پنجمین سوال این است که المپیک زمستانی چند ماه دیگر در پکن برگزار خواهد شد. نظر شما در این باره چیست؟ تصور میکنم واکنشهای سیاسی منفی به انتخاب پکن برای این بازیها از سوی کمیته بینالمللی المپیک وجود دارد. البته آنها تنها دو گزینه یعنی پکن و آلماتی قزاقستان را پیش رو داشتند. چینیها با دادن درخواست میزبانی المپیک زمستانی کاری بسیار بسیار احمقانه انجام دادند زیرا هزینه برگزاری این بازیها بسیار بالاست.
ششمین سوال این است که شما به تعداد زیادی از مشکلات اشاره کردید، آیا راهحلی هم دارید؟ اگر ما در یک دنیای منطقی زندگی میکردیم، باید بازیهای المپیک همواره در یک شهر انجام میشد. هیچ توجیه عقلانی وجود ندارد، هر چند وقت یکبار تاسیسات مربوط به المپیک در شهری جدید ساخته شود. این کار برای شهرها توجیه ندارد. از نظر تغییرات آب و هوایی نیز این کار منطقی نیست. سال ۱۸۹۶ هنگامی که المپیک مدرن ایجاد شد، ما مخابرات بینالمللی و سفرهای هوایی نداشتیم. بنابراین برای آنکه همه کشورها در این زمینه مشارکت داشته باشند و از آن لذت ببرند، مجبور بودیم هر المپیک را در یک شهر متفاوت جهان برگزار کنیم. اکنون چنین ضرورتی وجود ندارد، اما تصور نمیکنم کمیته بینالمللی المپیک به این ایده واکنش مثبت نشان دهد. زیرا نقش، پرستیژ و موجودیت آنها به قدرتی که برای انتخاب شهر محل برگزاری بازیها دارند وابسته است. چرا آنها باید این جایگاه را رها کنند؟