کاندیداهای بدون برنامه و برنامههای بدون کاندیدا
شاید در هیچ دورهای به این اندازه مردم درگیر مسائل اقتصادی نبودهاند و امروز نیازمند تحول در موضوعات اقتصادی هستند. طبیعتا مهمترین شخصی که در متغیرها و موضوعات اقتصادی تاثیرگذار است، رئیس جمهور است، بنابراین رئیس جمهور بدون برنامه اقتصادی فاقد اعتبار است، بهویژه در شرایط فعلی که این امر هم ضرورت و هم فوریت دارد. در مجموع داشتن برنامه اقتصادی برای یک کاندیدای ریاستجمهوری مزیت نیست، بلکه یک ضرورت است. بهنظر میرسد که صرف نامزد شدن دردی از مردم دوا نمیکند و آنچه تحول ایجاد میکند برنامههای عملیاتی است. در بین نامزدهای ثبت نامی در انتخابات پیشرو تعدادی هستند که به لحاظ علمی و عملی سوابق نسبتا قابل قبولی دارند، اما در مجموع این امر کمتر مشهود است. بهرغم این ضرورت، کاندیداها برنامه مدون ارائه نمیدهند و صرفا به چند شعار بسنده میکنند شاید دلایل زیر در این خصوص روشنگر و راهگشا باشد.
ا- واقعیت این است علم اقتصاد برخلاف تصور علم پیچیدهای است و با خواندن چند کتاب نمیتوان به الگوی مناسب رسید؛ این امر در ایران پیچیدگی را دو چندان میکند. بنابراین کاندیداها به روش ارائه برنامه تمایل پیدا نمیکنند یا اصلا درک قابل قبولی از علم اقتصاد ندارند و توانایی طراحی، تنظیم و اجرایی کردن برنامههای کلان را ندارند.
۲- بسیاری از کاندیداها در ادوار گذشته به این نتیجه رسیدند که با توسل به ترفندهای مناظراتی و متهم کردن طرف مقابل بهراحتی رای میآورند و برنامه در رای آوری تاثیر چندانی ندارد و از هم اکنون خودشان را برای روز مناظره آماده میکنند. از سوی دیگر تخریب طرف مقابل و رای آوردن راحتتر از ارائه برنامه است بنابراین صرفا به چند شعار دهن پرکن اکتفا میکنند.
۳- برنامههای اقتصادی باید براساس یک بخش مطالعاتی نهادهای سیاسی یا بر اساس بنیه علمی احزاب تهیه شود. متاسفانه در ایران احزاب قوی نداریم. احزاب حاضر در کشور از تشکیلات، برنامه، انسجام و نفوذ در بین اقشار مختلف برخوردار نیستند.
۴- وجود تنشهای بینالمللی و سیاسی سبب شده بسیاری از برنامهریزیهای میانمد ت و بلندمدت در کشور زمینگیر شوند. بنابراین برخی کاندیداها به این نتیجه رسیدهاند، ابتدا باید تنش زدایی در سطح بینالملل و در درون کشور ایجاد شود و در مرحله دوم مبحث برنامه اجرایی شکل بگیرد. در شرایط بحرانی روش مدیریت اقتضایی و مدیریت روزمره میتواند در برنامههای دولت قرار بگیرد. تقریبا دولت تدبیر و امید هم چنین رویهای را در پیش گرفته بود. بهدنبال تصویب برجام، اجراییسازی برنامهها در مرحله بعد بود. اما با متزلزل شدن برجام، دولت به سبک مدیریت اقتضایی روی آورد.
۵- یکی دیگر از دلایل عدم ارائه برنامه این است که افراد صاحب تجربه سیاسی در کشور خوب میدانند برنامههای کلان فقط بهوسیله دولت امکانپذیر نیست و قوای مختلف باید به معنی واقعی با هم هماهنگ باشند. آن حقیقت سبب شده که کاندیداها یا برنامه ارائه نمیدهند یا به اجرایی شدن برنامه با شک و تردید نگاه میکنند.
همه این عوامل سبب شده، ما در مجموع شاهد چند پارگی در حوزه انتخابات ریاستجمهوری و برنامههای آنها در اقتصاد باشیم. پر واضح است که ما هنوز به توسعه اقتصادی و سیاسی نرسیدهایم و اگر توسعه به معنای واقعی رخ دهد، هیچ کاندیدایی بدون برنامه وارد رقابتهای انتخاباتی نمیشود. البته اوج توسعه سیاسی میتواند مانند برخی کشورها منتخبان احزاب قوی در نهایت دو نفر برای رقابت پایانی باهم مبارزه سیاسی داشته باشند. در آن صورت میتوان با تجمیع برنامههای کاندیداهای فرعی برای کاندیدای نهایی حزبی، شاهد ارائه برنامههای درخور و شایسته بود.