خلأ قانونی در بازار
فناوری بلاکچین تقریبا در تمامی حوزههای کسبوکار قابل استفاده است درحالحاضر این فناوری رشد انفجاری در صنایع مالی، سلامت، بیمه، بازرگانی و... داشته است و باید انتظار تغییرات بسیار بزرگ و غیرقابل پیشبینی در این زمینه را داشت.
بیتکوین یک ارز دیجیتالی است که بهصورت الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفته و توزیع میشود. بیتکوین قابل چاپ نیست و هیچ موسسه یا شخصی آن را کنترل نمیکند. مقدار آن محدود بوده و فقط ۲۱ میلیون واحد از آن میتواند ایجاد شود که حدود ۱۸ میلیون واحد از آن در حال دادوستد است. کمتر شخصی میتوانست تصور کند که رمزارزی نظیر بیتکوین با قیمت کمتر از یک دلار در حدود ۱۰ سال پیش، امروز به یکی از پر سروصداترین ارزهای مبادلهای بازارهای جهانی با ارزش تقریبی ۵۰ هزار دلار برسد.
هیاهوی این رمزارز به قدری جذاب است که شرکتهای معروف و اشخاص مهم سعی در سرقت این گوی تماما دیجیتال از یکدیگر دارند. یک روز «جک ما» غول تجارت الکترونیک چینی دم از حمایت و پذیرش آن میزند و روز دیگر آن طرف دنیا «بیل گیتس» و «مایکروسافت» به کاربران این امکان را میدهند تا بیتکوین را به حسابهای خود اضافه کنند.
پلتفرمهای بازیهای کامپیوتری نظیر پلیاستیشن و ایکسباکس و آژانسهای مسافرتی و موسسات خیریه و وبسایتهایی چون ویکیلیکس نیز از این قافله عقب نماندهاند. شما حتی میتوانید در برخی کشورها نظیر کانادا خرید از فروشگاههای بزرگ و پرداخت عوارض بزرگراهی را بهوسیله بیتکوین تجربه کنید.
خبرها وقتی جذابتر میشوند که متوجه میشویم شخصی چون «ایلان ماسک» بهعنوان یکی از ثروتمندترین افراد دنیا و مالک کمپانی تسلا با خرید حدود ۵/ ۱ میلیارد دلاری بیتکوین نه تنها باعث رشد ۱۴ درصدی ارزش آن، بلکه باعث جلب اعتماد بیشتری در عامه مردم به این رمزارزها و افزایش اعتبار بیتکوین شد.
البته برخی کارشناسان این موضوع را عجیب و غریبترین و احتمالا خطرناکترین اقدام ماسک دانستهاند. اما مهمترین خبر هفته پیش، پیوستن بانک «بیانوای ملون» و «مسترکارت» به این رمزارز و مورد پذیرش و پرداخت قرار دادن آن بود.
همچنین شرکتهای «اوبر» و «آمازون» اعلام کردند که از این پس مشتریانشان میتوانند از این رمزارز در پرداختیهای خود استفاده کنند.
این تب و تاب و رنگ و لعاب پرزرق و برق این بازار هر شخصی را وسوسه میکند تا هر چند محدود، ولی گریزی بر این بازار بزند و خود را از این تجربه محروم نکند؛ حال سوال این است که در ایران چگونه میتوان به این بازار دسترسی داشت و بیتکوین یا دیگر ارزها را خرید و فروخت یا از آنها استفاده کرد؟
بیتکوین پای خود را به بازار جهانی ارز یا همان فارکس باز کرده و نظیر دیگر جفتارزها در آن بازار مورد معامله قرار میگیرد و قیمتگذاری اصلی آن براساس دلار و در آنجا صورت میگیرد.
خبر ناامیدکننده برای ایرانیان، اما این است که ایران جزو محدود کشورهای لیست سیاه CFD است و کارگزاریهای بازار جهانی به ایرانیان خدمترسانی نمیکنند.
متاسفانه درحوزه قانونگذاری در مورد رمزارزها ایران از کشورهای توسعهیافته و حتی برخی کشورهای درحالتوسعه عقب مانده و هیچ نهاد و سازمانی مسوولیت آن را هنوز به عهده نگرفته و همچنین دولت و نظام بانکی آن را هنوز به رسمیت نمیشناسند؛ هرچند در زمینه استخراج آن و تاسیس مزارع نگهداری دستگاههای ماینر وزارت صمت و نیرو مجوزهایی با شرایط خاص صادر میکنند اما خلأ نبود نهاد حاکم بر تبادل و معامله رمزارزها پای برخی صرافیها و سایتها را به این بازار باز کرده است.
عدمنظارت دقیق و شفاف و نبود قانون مدون در این حوزه میتواند عواقب جبرانناپذیری به سرمایهگذاران وارد کند. سرمایهگذارانی که تعدادشان روزبهروز درحال افزایش است و سرمایههای بیشتری به این سمت سوق داده میشوند. اعداد و ارقام مورد تبادل این سایتها قابلتوجه است. برای مثال حجم کل معاملات بورس اوراق بهادار تهران در یک روز تقریبا ۱۴هزار و ۵۰۰ هزار میلیارد تومان و حجم معاملات صرافیهای آنلاین نزدیک به ۵ هزار میلیارد تومان است؛ عددی حدود یکسوم حجم کل معاملات بورس تهران با حدود ۵۰ میلیون نفر سرمایهگذار و نزدیک به ۷۰۰ شرکت فعال در آن.
جذابیت روزافزون این بازار و عدمدسترسی ایرانیان در داخل کشور به بازار جهانی و تحریم ایران در CFD از یکسو و نبود قانون شفاف و نهاد نظارتی مشخص از سوی دیگر خطرات بالقوه برای مشتاقان این بازار را نشان میدهد که پای کلاهبرداران و شیادان را هم به این بازار پرابهام و غیرشفاف باز کرده است. این درحالی است که در شرایط تحریم و عدمدسترسی شرکتها و بازرگانان ایرانی به نقل و انتقال پول از طریق سیستم بانکی میتوان از ظرفیتهای این بازار بیشترین بهره را برد، هر چند عدهای بر این باورند که دولت و نهادهای حاکمیتی درحال استخراج و استفاده از رمزارزها بوده و حتی برخی کشورها بدهی خود به ایران را در این قالب پرداخت کردهاند.
با در نظر گرفتن ورود دولت و نهادهای حاکمیتی به این عرضه و ارتباط مستقیم آن به دلار سوالی که ذهن فعالان حوزه را به خود در گیر کرده، این است که این امر چه تاثیری بر سیاست قیمتگذاری ارز از سوی دولت دارد؟
برخی معتقدند چون دولت احتمالا درحال استفاده از این رمزارزهاست، تمایل به بالا بردن قیمت دلار داشته و شاید کاهش کسری بودجه از این طریق را در دستور کار دارد. ولی چون این امر بهمنظور دور زدن تحریمها و واردات اقلام ضروری صورت میگیرد تاثیری بر سیاست داخلی دولت بر قیمتگذاری دلار نخواهد داشت و ایجاد التهاب مضاعف در این آشفته بازار و در ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری منطقی نیست.
امید است که تدبیری اندیشیده شود تا از پتانسیل و ظرفیتهای این بازار در جهت ارزآوری بیشتر به کشور و افزایش تبادلات بینالمللی در بستری قانونی و امن استفاده شود.