وزنکشی نمایندگان
با این همه چرا تاکید داریم که شفافیت فعالیتهای پارلمانی امری عجیب نیست؟ همانگونه که قانوناساسی جمهوری اسلامی ایران پیشبینی کرده است، جلسات علنی مجلس شورای اسلامی باید هم بهصورت مستقیم از رادیو پخش شود و مردم در جریان مذاکرات نمایندگان در صحن علنی بهصورت زنده و مستقیم قرار گیرند. این رویکرد، نگاهی است که مذاکرات مجلس شورای اسلامی را شفاف میپسندد و رویکرد و روح قانوناساسی این است که مردم در جریان امور باشند، نه آنکه شرایط به نحوی باشد که بتوان موضوعات را از مردم لاپوشانی کرد و بهصورت غیرشفاف آنها را از موکلان مخفی نگاه داشت. به این ترتیب اگر این رویکرد را بپذیریم، آرای نمایندگان، ادامه روند مذاکرات آنان در جلسه علنی است، زیرا مذاکرات برای آن است که موافقان و مخالفان طرحها یا لوایح، نظرات خود را در باب دفاع یا مخالفت با موضوع مطرح، اعلام کنند و در نهایت رایی بدهند که براساس شور و مشورت به آن رسیدهاند. به این ترتیب آرای نمایندگان که ادامه مذاکرات شفاف و علنی آنان در جلسات پارلمان و در باب موضوعات مختلف است، نتیجه نهایی مذاکرات و موثر در اتخاذ تصمیمی است که برای کشور و مردم گرفته میشود و از اینرو، شفاف شدن آن نه تنها یک مطالبه مردمی، بلکه بهعنوان یک ضرورت مطرح است. به عبارت دیگر، همانگونه که مذاکرات نمایندگان، ازجمله اعلام مواضع موافقت یا مخالفت با طرحها، لوایح و کلیات و جزئیات آنها علنی و روشن است، رای نهایی نمایندگان نیز باید حائز همین ویژگی یعنی شفافیت باشد.
از سوی دیگر، هدف از تدوین چنین طرحی و نیز پیگیری چنین مطالبهای آن است که نمایندگان با دقت و تیزبینی بیشتری رای خود را اعمال کنند و بدانند که درخصوص رایی که دادهاند، نه تنها در زمان حال، بلکه در برابر آیندگان نیز مسوولند. زیرا بخشی از تصمیمات نمایندگان، بر رفتارها یا عملکردهای حکمرانی کشور در سالهای آتی نیز اثرگذار است. بنابراین، آنکه یک نماینده بداند هم در برابر حال و هم در برابر آینده مسوول است و باید پاسخگو باشد، سبب میشود منتخبان مردم در پارلمان، دقت افزونتری در تصمیمگیریها و قانونگذاریها اعمال کنند.
البته از سویی برخی از منتقدان به شفافیت آرای نمایندگان، از تبعاتی سخن میگویند که ممکن است به واسطه عیان بودن آرای آنان، در مقاطع مختلف زمانی دامنگیر آنان شود. در این زمینه باید بر این نکته تاکید کرد که نمایندگان مردم در ابتدای کار خود، در برابر ملت سوگند یاد میکنند که حافظ منافع ملت باشند و پاسداری از حقوق آنان و مبانی دینی را برعهده گرفته و از این وظایف عدول نکنند. به همین جهت، درباره این انتقاد مطرح شده میتوان با یک مثال پاسخ داد؛ آنکه گرچه عکسهای مختلفی از جلسات علنی مجلس منتشر میشود و این عکسها در زمانهای مختلف میتواند معانی متفاوتی داشته باشد، اما مهمتر از برداشتها از این عکسها، به ثبت رسیدن آنها است. از این منظر میتوان به آرای نمایندگان نیز نگریست؛ آنکه این آرا در صورت شفاف شدن، به نام نمایندگان ثبت میشود و اگرچه ممکن است در آینده برداشتها و قرائتهای مختلفی از این آرا مطرح شود، اما میتواند محکی بر شجاعت نمایندگان در قبال دیدگاهها و مواضعشان باشد. واقعیت آن است که اگر بپذیریم نماینده شجاعت آن را دارد که دیدگاه خود را درباره مسائل مختلف مطرح کند و مسوولیت این دیدگاه را نیز پذیرفته و به جان بخرد، بنابراین دیگر ترسی وجود ندارد که مسیر را به سمت غیرشفاف بودن آرا منحرف کند.
از سوی دیگر، شفاف بودن آرای نمایندگان، هم برای موکلان خوب است و هم برای وکیلان مردم. این امر از آن جهت برای موکلان مطلوب است که میتوانند بر مبنای نظرات و رای نماینده، درباره عملکرد و میزان مسوولیتپذیری او قضاوت کنند. همچنین این روند نماینده مردم را نیز منتفع میسازد از آن جهت که میتواند عملکرد خود را بهصورت شفاف در برابر موکلان قرار دهد و دیگر جایی برای شائبهها و شایعهها نمیماند.
با این همه، منتقدان موضوعات دیگری را نیز در انتقاد به شفاف شدن آرای نمایندگان مطرح میکنند. ازجمله آنکه شفافیت رای نباید تنها به پارلمان منحصر باشد و سایر نهادهایی که تصمیمگیریها در آن براساس مکانیزم رایگیری صورت میگیرد نیز باید در صورت شفاف شدن آرای نمایندگان مجلس، به این موضوع پایبند شده و رای خود را علنی کنند. در پاسخ به این نقد باید به این نکته اشاره کرد که تصمیمگیریهای اساسی و قوانین در مجلس شورای اسلامی وضع میشود و قانونگذار اختیار وضع قانون را به مجلس داده است، بنابراین درباره شفافیت آرا، پارلمان موضوعیت مییابد. البته شاید شفاف شدن آرا در برخی قوای دیگر نیز مطلوب باشد، اما باید بدانیم که چون تصمیمگیریهای مجلس برای همه قوا و نهادهای کشور الزامآور است، از این رو مخاطب اصلی شفافیت آرا مجلس شورای اسلامی است. هرچند اگر در بخشهایی از دولت نیز این شفافیت رخ دهد، شاهد آثار مطلوب شفافیت در کشور خواهیم بود. با این همه برخی از منتقدان، در این زمینه از شورای نگهبان یاد میکنند و بر این باورند که آرای اعضای این شورا نیز باید شفاف شود. در پاسخ به این انتقاد نیز باید تاکید کرد چون شورای نگهبان قانونگذاری نمیکند و از سوی دیگر، وظیفهای در کارهای اجرایی و عملیاتی ندارد، شفاف شدن آرای اعضای آن کمککننده یا اثرگذار نیست. البته توجه به نکتهای دیگر نیز ضروری است؛ آنکه شورای نگهبان در اظهارنظر خود درباب قانونگذاری مجلس واضح عمل کرده و رسما اعلام میکند یک مصوبه مجلس با شرع یا قانون مغایرت دارد یا خیر. با این حال در بخش مربوط به ابعاد نظارتی یا تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات، بهدلیل آنکه شفاف شدن آرای اعضا، بهواسطه بهوجود آمدن تضادهای منافع ممکن است در روند فعالیتهای نظارتی این شورا خلل ایجاد کند، قانون چنین تکلیفی را برای شورای نگهبان وضع نکرده است. بنابراین نباید آنچه در قانوناساسی بهعنوان تکلیف برای برخی نهادها ازجمله شورای نگهبان وضع نشده است را به چنین نهادهایی که جایگاه بالادستی دارد، الزام و تحمیل کرد.