بایدها و نبایدهای سیاستگذاری
طرح مساله
عملیات بازار باز (OMO) از جمله ابزارهای اجرای سیاست پولی توسط بانک مرکزی کشورها در ادبیات اقتصادی شناخته میشود. براساس ادبیات اقتصادی، بانکهای مرکزی میتوانند با استفاده از این ابزار، بهطور غیرمستقیم حجم نقدینگی را کنترل کرده و هدفگذاری تورم را دنبال کنند. هر چند استفاده از این ابزار در تجارب بانکهای مرکزی دنیا به وفور مشاهده میشود، اما در ایران این ابزار کمتر مورد توجه بانک مرکزی قرار گرفته است. سابقه محدودی از استفاده از این ابزار در سیاستگذاریهای پولی کشور مشاهده میشود. در سالهای اخیر بانک مرکزی در راستای دستیابی به اهداف خود تقریبا کارآیی بیشتر ابزارهای سیاست پولی را از دست داده است و این امر موجب شده است که قدرت مدیریت بازار پولی کشور توسط بانک مرکزی کاهش یابد. در راستای افزایش توان مدیریت بانک مرکزی بر بازار پولی کشور، نیاز به بازنگری در ابزارهای سیاست پولی است. اخیرا بانک مرکزی، عملیات بازار باز را بهعنوان چارچوب جدید سیاستگذاری پولی خود تعریف کرده و بهدنبال استفاده از این ابزار برای مدیریت نرخ سود بازار بین بانکی و در نهایت کنترل نقدینگی و مهار تورم و ایجاد بستر برای سیاستگذاری پولی مبتنی بر تورم هدفگذاری شده است. هر چند این اقدام بانک مرکزی، گام مثبتی در جهت افزایش توان مدیریت بانک مرکزی بر بازار پولی کشور ارزیابی میشود، اما درخصوص اجرای موفق عملیات بازار باز، توجه به برخی از بایدها و نبایدها ضروری است. در این نوشتار، تلاش میشود با بررسی ابعاد مختلف عملیات بازار باز، به مهمترین بایدها و نبایدهای آن اشاره شود.
عملیات بازار باز و اهداف آن
براساس ادبیات اقتصادی، عملیات بازار باز شامل خرید و فروش اوراق قرضه دولتی و اوراق خزانه در بازار باز توسط بانک مرکزی است که یک ابزار کلیدی توسط بانکهای مرکزی بهمنظور اجرای سیاستهای پولی بهشمار میآید. این عملیات با هدف افزایش یا کاهش حجم پول در سیستم بانکداری انجام میشود. کمک اولیه عملیات بازار باز، قاعدهمند کردن عرضه پول در اقتصاد است. زمانی که بانک مرکزی بهدنبال افزایش عرضه پول در اقتصاد است، اقدام به خرید اوراق دولتی از بازار جهت تزریق نقدینگی به سیستم میکند و زمانی که اقدام به فروش اوراق دولتی میکند، بهدنبال خارج کردن نقدینگی از سیستم است. در واقع بانکهای مرکزی تلاش میکنند با استفاده از این بازار، شرایط نقدینگی را هموار کرده و آثار آن بر نرخ تورم و نرخ بهره را به حداقل برسانند. با توجه به وضعیت نقدینگی در کشور از یکسو و کمبود نقدینگی در اشکال مختلف آن در اقتصاد از سوی دیگر، اجرای عملیات بازار باز میتواند قدرت مدیریت نقدینگی توسط بانک مرکزی در اقتصاد کشور را تقویت کند.
اجرای عملیات بازار باز در کنار بهکارگیری سایر ابزارهای سیاست پولی میتواند بانک مرکزی را در دستیابی به اهداف تعیینشده کمک کند. ازاینرو، نیاز است بسته ابزارهای پولی بانک مرکزی برای اجرای عملیات بازار باز مورد توجه قرار گیرد. در صورت عدم توجه به این موضوع، اجرای عملیات بازار باز نیز همانند سایر ابزارهای سیاست پولی، با ناکارآیی مواجه خواهد شد.
بانک مرکزی با استفاده از این ابزار بهدنبال قاعدهمند کردن عرضه پول در اقتصاد کشور است. برای دستیابی به این هدف، از طریق هدف میانی کنترل نرخ بهره بینبانکی در محدوده هدفگذاریشده، اقدام به خرید یا فروش اوراق دولتی خواهد کرد. بر این اساس، بانک مرکزی میتواند ترازنامه بانکهای کشور را نیز تنظیم کند. در واقع هدف مهم دیگر در راستای ساماندهی فعالیت بانکهای کشور، اصلاح ترازنامه بانکها است که عدم روند فعلی میتواند منجر به شکلگیری بحرانهای پولی و مالی در اقتصاد کشور شود.
پیشنهادها
در جهت اجرای موفق عملیات بازار باز، ضروری است به نکات زیر توجه شود:
- مدیریت سلطه مالی دولت: با توجه به اینکه در اقتصاد ایران بانک مرکزی پاسخگوی نیازهای پولی دولت بهصورت مستقیم و غیرمستقیم است، ازاینرو، این احتمال وجود دارد که بهرغم جنبههای مثبت عملیات بازار باز، بانک مرکزی تنها خریدار اوراق دولتی باشد. در این حالت عملا هزینه تامین مالی بدهیها برای دولت کاهش یافته و اهداف سیاست پولی عملیات بازار باز کمتر از حد انتظار تحقق خواهد یافت. البته نباید فراموش کرد که قاعدهمند شدن استقراض دولت از بانک مرکزی، در این حالت نیز آثار مثبت عملیات بازار باز به شمار میآید.
- مدیریت بازار بینبانکی: یکی از مهمترین اهداف عملیات بازار باز مدیریت نرخ بهره و نرخ ارز در محدوده هدفگذاریشده از سوی بانک مرکزی تعریف میشود، اما اجرای عملیات بازار باز به همکاری بانکها و شکلگیری ساختار بازار بینبانکی و فعال شدن این بازار بستگی دارد. اگر این بازار بهطور کامل عمل نکند، عملیات بازار باز عملا به منبعی برای دریافت منابع مالی مورد نیاز بانکها تبدیل شده و عملا کارآیی خود را از دست خواهد داد.
- نظارت بر رفتار بانکها: عملیات بازار باز به بانکها این اجازه را میدهد که در صورت نیاز به منابع مالی و در مواجهه با ریسک نقدینگی، اوراق دولتی در اختیار یا سایر اوراق را به بانک مرکزی ارائه کرده و در ازای آن منابع مالی مورد نیاز را تامین کنند. عدم نظارت قاعدهمند بانک مرکزی بر رفتار بانکها، میتواند منجر به افزایش تمایل بانکها برای استقراض از بانک مرکزی شود و این امر اثر منفی بر مدیریت نقدینگی و کنترل تورم توسط بانک مرکزی، بهدنبال خواهد داشت.
- مدیریت تبعات منفی بازار باز بر بازار سرمایه: با توجه به اینکه در عملیات بازار باز بانک مرکزی بهعنوان یکی از مهمترین مشارکتکنندگان بازار اقدام به خرید یا فروش اوراق دولتی یا اوراق خزانه میکند، ازاینرو، فروش اوراق توسط بانک مرکزی و بازدهی حاصل از آن میتواند نقدینگی بازار سرمایه را بهطور غیرمستقیم به بازار بین بانکی، هدایت کند. این عملکرد، اثر منفی بر بازار سرمایه بهدنبال داشته و میتواند رکود این بازار و خروج منابع از این بازار را تشدید کند.
- مدیریت بازار باز: یکی از بحثهای مهم در عملیات بازار باز، انتشاردهندگان اوراق در این بازار هستند. با توجه به اینکه براساس ادبیات اقتصادی، عملیات بازار باز تنها برای اوراق دولتی یا اوراق خزانه تعریف میشود، بنابراین ضروری است این عملیات در اقتصاد کشور نیز تنها محدود به این اوراق باشد. درصورتیکه امکان انجام عملیات بازار باز برای سایر اوراق در بازار فراهم شود، میتواند آثار منفی بر عملکرد این بازار داشته و درصورتیکه بانک مرکزی نقش غالب خریدار در بازار را داشته باشد، منجر به افزایش نقدینگی و تبعات ناشی از آن میشود.