پایش مستمر نابرابری در آموزش
وضعیت شاخصهای نابرابری در سواد
برابری در سواد از جمله شاخصهای حداقلی در حوزه برابری آموزش است. بهویژه برابری در شاخص سواد جمعیت جوان (۱۵ تا ۲۴ ساله) که از مهمترین شاخصهای اهداف توسعه هزاره است، از جانب اکثر کشورها مورد توجه خاص قرار گرفته است. بررسی وضعیت سواد جمعیت جوان در سه دهه گذشته نشان میدهد که وضعیت بیسوادی استانی همچون سیستانوبلوچستان نسبت به میانگین کشوری، اگرچه تغییر داشته است، اما همچنان با سایر استانها و نیز میانگین کشوری تفاوت بسیاری دارد. براساس سالنامه آماری کشور در سالهای ۱۳۷۰، ۱۳۷۸ و ۱۳۹۵ میانگین بیسوادی جمعیت جوان کشوری بهترتیب ۱۵، ۵ و ۳ درصد بوده درحالیکه میزان این شاخص در این سه سال برای استان سیستانوبلوچستان بهترتیب ۴۷، ۳۱ و ۱۳ درصد بوده است. براساس مطالعه انجامشده در وزارت رفاه، در شاخص فقر آموزش نیز که به وضعیت تفاوت سواد در خانوارها میپردازد و خانوارهای دارای کمتر از ۵ سال تحصیل را معیار فقر آموزش قرار میدهد، استان سیستانوبلوچستان، در مناطق روستایی با ۴۱ درصد و در مناطق شهری با ۱۷ درصد فقر آموزش مواجه بوده است و میانگین فقر آموزش در چهار استان سیستانوبلوچستان، یزد، تهران و آذربایجانغربی فاصله زیادی با میانگین کشوری دارد.
فقر آموزشی مناطق روستایی کشور، ۱۳۹۵
نکتهای که باید در نظر داشت این است که این شاخصها صرفا به داشتن یا نداشتن سواد توجه میکند که حداقلیترین شاخص در این حیطه است و پرداختن به مقوله کمسوادی نیز از اهمیت جداگانهای برخوردار است و از آنجا که نیمی از بزرگسالان باسواد، کمسواد (زیرسیکل) هستند (سرشماری نفوس و مسکن در سال ۹۵)، میتوان گفت وضعیت استانهای محرومتر، نگرانکنندهتر نیز خواهد شد.
وضعیت شاخصهای نابرابری در دسترسی
برابری در دسترسی به آموزش از جمله شاخصهای حداقلی در حوزه برابری آموزش است. در اینجا مروری بر سه شاخص نابرابری در دسترسی خواهیم داشت: نابرابری در دسترسی به آموزش پیشدبستانی، نابرابری در دسترسی به آموزش ابتدایی و بازماندگی تحصیلی و نابرابری فرصت در دسترسی.دوره پیشدبستانی بهعنوان فراهمکننده بنیادهای آموزش سوادپایه یکی از مهمترین پایههای آموزشی در دنیا بهحساب میآید. متاسفانه این دوره در نظام آموزش اجباری و رایگان کشور جایگاه قانونی ندارد. با این حال تاثیر ثابتشده این دوره بر کل دوران تحصیل (بهخصوص در مناطق دو زبانه) باعث شده است تا در ۳۰ سال گذشته برنامههایی برای بالابردن افزایش پوشش پیشدبستان اجرا شود. در شرایطی که آمار کنونی نرخ پیشدبستان بهدلیل تکثر متولیان در این حوزه، محل مناقشه است (از ۴۲ درصد در گزارش توسعه انسانی تا ۵۸ درصد در گزارش آموزش برای همه)، طبق گزارش آموزش برای همه (EFA) اختلاف نرخ پوشش پیشدبستانی میان مناطق شهری و روستایی، از دهه هشتاد تا نود در ایران تغییری نداشته و ۱۵ تا ۲۰ درصد فاصله میان این دو منطقه همواره برقرار بوده است. با این حال بهنظر میرسد در دهه ۹۰ و با تصویب دستورالعمل پیشدبستانی رایگان در مناطق دو زبانه، این شکاف در این مناطق کمی جبران خواهد شد.مقاطع ابتدایی و راهنمایی در ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان بهعنوان دوره لازمالتعلیم محسوب میشوند و بههمین دلیل شاخص پوشش مقطع ابتدایی از شاخصهای اصلی برای بررسی وضعیت نابرابری آموزشی در ایران است. در رابطه با این شاخص اگرچه میانگین کلی از سال ۵۰ که ۵۱ درصد بوده، تقریبا به ۱۰۰ درصد نزدیک شده است، اما همچنان شکاف استانی در نرخ پوشش مقطع دبستان بارز است و مناطق محروم، مرزنشین و دو زبانه مانند سیستانوبلوچستان، کردستان و آذربایجانغربی در سالهای اخیر با حدود ۹۰ درصد پوشش تقریبی، کمترین نرخ ثبت نام دبستان را دارند.
شاخص بازماندگی از تحصیل از زاویهای دیگر دسترسی به آموزش عمومی را اندازهگیری میکند. دو پژوهش ملی MICS (در دهه هفتاد) و EPDC (در دهه هشتاد) در ایران نشان میدهد که سه استان سیستانوبلوچستان، آذربایجانغربی و کردستان، بیش از بقیه استانها دارای کودکان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی هستند و محاسبات پژوهشی در وزارت رفاه که یک دهه بعد (سال ۹۵-۹۶) انجام گرفته است نیز همچنان گویای شکافی استانی است و نشان میدهد که بیشترین نرخ بازماندگی از تحصیل در دوره دبستان با فاصله بسیار نسبت به سایر استانها به سیستانوبلوچستان تعلق دارد. بازماندگی از تحصیل در این استان نزدیک به ۹ درصد بوده، درحالیکه این نرخ در سایر استانهای کشور کمتر از ۶/ ۲ درصد است. استانهای لرستان، خوزستان و آذربایجانغربی نیز بیشترین درصد بازماندگی از تحصیل را پس از سیستانوبلوچستان دارند.
شاخص سوم، شاخص برابری فرصت آموزش است که نشاندهنده عدم اثرگذاری شرایطی همچون جنسیت، نژاد، محل تولد، یا پیشینه بر شانس دسترسی به آموزش است. این شاخص در ایران تنها برای یک پایه محاسبه شده است و نشان میدهد که در پایه پنجم ابتدایی، ۲۲ درصد از کودکان در کشور فرصت نابرابری در دسترسی به آموزش داشتهاند (این شاخص نسبت به سال ۸۳، حدود ۱۰ درصد بهبود داشته است). در این مطالعه نشان داده شده است که افزایش میانگین تحصیلات والدین و سرانه درآمد خانوار، احتمال حضور بهموقع کودکان را افزایش داده است.( ابونوری و محمدی،۱۳۹۶)
وضعیت شاخصهای نابرابری در ماندگاری یا ادامه تحصیل
شاخصهایی که توانایی سیستم آموزشی کشور در نگهداری دانشآموزان را نشان میدهد، عبارتند از: شاخص ترک تحصیل و نرخ ماندگاری، شاخص تکرار پایه، نرخ ارتقا، ضریب نابرابری و ضریب جینی طول دوره تحصیل، میانگین طول دوره تحصیل، ضریب کارآیی و شاخص افت تحصیلی. محاسبات این دسته شاخصها، اساسا بهصورت رسمی در ایران اعلام نمیشود و حتی در برخی پایهها، دادههای خام سالنامه بهصورت غیرواقعی اشتباه اعلام شدهاند. در متوسطه دوم نیز بهدلیل ندادن بخشی از دادهها در سالنامه آماری، اساسا امکان محاسبه نرخها وجود ندارد. در اینجا به برخی یافتههای این شاخصها اشاره خواهیم کرد. در سال ۱۳۷۰ نرخ کلی ماندگاری، ۷/ ۸۳ درصد برای کل کشور است. درحالیکه سیستانوبلوچستان (۶/ ۷۱ درصد)، آذربایجانغربی (۷۱ درصد) و همدان (۷۶ درصد) کمترین میزان ماندگاری را به خود اختصاص دادهاند. در سال ۱۳۷۸ در کل نرخ ماندگاری به ۵/ ۹۰ درصد ارتقا یافته است و سه استان محروم در این شاخص را بهترتیب سیستانوبلوچستان (۷/ ۷۲ درصد)، آذربایجانغربی (۱/ ۸۲ درصد) و آذربایجان شرقی (۴/ ۸۵) هستند و یافتههای ما در سال ۱۳۹۵ نیز نشان میدهد که با وجود افزایش نرخ ماندگاری تا ۹/ ۹۸ درصد در ابتدایی و ۶/ ۹۶ درصد در متوسطه اول، شکاف استانی در این مقاطع همچنان بالاست و سه استان سیستانوبلوچستان (۳/ ۵ درصد)، لرستان (۵/ ۳ درصد) و کهگیلویهوبویراحمد (۳/ ۳ درصد) در ابتدایی و سیستانوبلوچستان (۷/ ۹ درصد)، آذربایجانغربی (۰۸/ ۵ درصد) و خراسان شمالی (۰۷/ ۵ درصد) بهترتیب بالاترین نرخها را در ترک تحصیل دارند. یکی دیگر از شاخصها در حیطه نابرابری در ماندگاری، شاخص ضریب نابرابری و ضریب جینی است که نحوه توزیع میزان ماندگاری طول دوران تحصیل را محاسبه میکند. هرچند این الگوها میتوانند گویای بخشی از وضعیت نابرابری آموزشی در هر کشور باشند، کمتر در آموزش و پرورش ایران مورد محاسبه قرار گرفتهاند یا صرفا بهصورت کشوری اعلام میشوند. در گزارش توسعه انسانی وضعیت نابرابری آموزش در ایران در سال ۹۶-۹۵ معادل ۳۷/ ۰ اعلام شده است که در مقایسه با ضریب ۲۵/ ۰ در میانگین جهانی، یکونیم برابر بیشتر و در مقایسه با کشورهای توسعهیافته، دو تا سه برابر بیشتر است. پژوهش بانک جهانی در دهه ۸۰ در ایران نیز نشان میدهد که اگر این شاخص تا سطح استانی و شهری روستایی محاسبه شود، وضعیت نگرانکنندهتری را نیز نشان میدهد (ضریب نابرابری آموزش در کل کشور در دهه ۸۰ (۴۴/ ۰) است، درحالیکه این شاخص در مناطق روستایی و به ویژه زنان تا ۵۵ درصد نیز افزایش دارد).
وضعیت شاخصهای نابرابری در خروجیهای یادگیری
این دسته از شاخصها، نشانگر نابرابری در پیامدهای آموزش و پرورش هستند، شاخص افت تحصیلی و شاخصهای مربوط به کیفیت یادگیری از این جملهاند. در ادامه به بررسی برخی آمار در شاخصهای کیفیت یادگیری (تیمز و پرلز) خواهیم پرداخت. شاخصهای مربوط به کیفیت یادگیری یکی از محتواییترین شاخصهای سنجش نابرابری هستند و به همین سبب تفاسیر و نتایج زیادی میتوان از آن برداشت کرد. در بعد تاثیر شکاف طبقاتی بر نابرابری یادگیری، براساس پژوهش وحیدمنش (۲۰۱۷) بر روی نتایج آزمون سال ۲۰۱۱ آزمون تیمز و محاسبه نابرابری فرصت در دستیابی به آموزش باکیفیت بر روی کشورهای شرکتکننده در این آزمون، ایران یکی از کشورها با نابرابری شدید در میزان یادگیری است. نتایج پژوهش صالحی اصفهانی (۲۰۱۳) نیز نشان میدهد احتمال اینکه یک کودک ۴ ساله در خانوادهای با بالاترین امکانات (دهکهای بالای اقتصادی) در امتحان (ریاضی) تیمز سال ۲۰۰۷ در میان ۱۰ درصد اول آزمون قرار گیرد، ۵۵ درصد است. در مقایسه شانس کودکی که کمترین حمایت را در خانواده دارد، (دهکهای پایین اقتصادی) تنها ۴ درصد است. همچنین نابرابری در این آزمون از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ رو به گسترش بوده است. مطالعه مقایسهای نمرات دانشآموزان ایرانی در آزمون ای تیمز و پرلز در سالهای ۲۰۰۳، ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵، نابرابری میان شهر و روستا و همچنین فقیر و غنی را به وضوح نشان داده است. برای مثال در جدول زیر، نمرات فرزندان خانوادههای گروههای مختلف درآمدی در بخش ریاضی آزمون تیمز نشان داده شده است. این جدول نشاندهنده رابطه مستقیم میان سطوح درآمدی و دستیابی به آموزش با کیفیت است و گویای آن است که ثروتمندان بیش از فقرا به آموزش با کیفیت دسترسی دارند. براساس مطالعهای که در وزارت رفاه انجام شده است؛ درحالیکه امکان برخورداری دانشآموزان دهک پردرآمد به آموزش با کیفیت حدود ۵۵ درصد است، این نرخ برای دهک فقیر کمتر از ۴ درصد است. بهعبارتی، روندها بر فاصلهگرفتن هر چه بیشتر ثروتمندان از فقرا در سطوح بالای یادگیری دلالت دارد. از این الگوها میتوان حدس زد که در مقاطع بالاتر تحصیل نیز این شکاف وجود داشته و حتی تعمیق مییابد و توان دانشآموزان کمبضاعت برای رقابت در آزمونی مانند کنکور را چندین برابر کمتر از اقشار مرفه خواهد کرد.
در بعد تاثیر شکاف شهری- روستایی بر میزان یادگیری نیز یافتههای این آزمونها وضعیتی مشابه را نشان میدهند. بررسی نتایج آزمون پرلز نیز نشان میدهد که شکاف شهری و روستایی نیز در سطوح مختلف دشواری آزمون، بسیار زیاد است. برای مثال معدل نمرات دانشآموزان دبستانی شهرنشین در سطوح ۱، ۲ و ۳ دشواری، دو تا سه برابر معدل دانشآموزان روستایی است. این آمار حکایت از آن دارد که کیفیت یادگیری در مناطق شهری بیش از ۲ برابر مناطق روستایی است. بهمعنای دیگر دانشآموزی که در یک شهر معمولی زندگی کرده و دوران دبستان را به پایان رسانده است، در حالت عادی دو برابر یک دانشآموز روستایی مهارتهای مربوط به خواندن را دارد.
علاوهبر این، مقایسه این شکاف میان سالهای ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۴ نشان میدهد که بهرغم بهبود نسبی وضعیت نمرات دانشآموزان روستایی، فاصله میان شهر و روستا در کیفیت یادگیری طی این ۱۵ سال تغییر چندانی نکرده است.
کلام آخر
در یک مرور جامع بر یافتههای نابرابری آموزش در ایران، نخستین نکتهای که به چشم میآید، محدودیت دسترسی به اطلاعات است و آموزش و پرورش ایران تاکنون تنها بهصورت مقطعی، محدود و صرفا در سطح کشوری، اطلاعاتی را در اختیار چند پایگاه بینالمللی داده قرار داده است (البته در این بین پایگاه بینالمللی( IEA ) در حیطه کیفیت یادگیری، یک استثنا است).
پایش مستمر و ملی وضعیت نابرابری آموزش در ایران، دستکم تا سطح منطقهای و شهری- روستایی امروز یکی از ضرورتهای سیاستگذاری آموزش در کشور است. در شرایطی که تقریبا تمامی شاخصهای مورد بررسی گویای آن هستند که وضعیت آموزش در مناطق مرزی و استانهای محروم، با میانگینهای کشوری فاصله زیادی دارد، عدم شفافیت در ارائه آمار، سیاستگذاران را دچار فریب میانگینها خواهد کرد و ضرورت سرمایهگذاری و هزینهکرد دولت در حوزه آموزش را کمرنگتر میسازد. از دیگر سو، یکی از چالشهای نظام آموزش، توزیع مخارج بدون احتساب نیازهای آموزشی مناطق است، اگر وضعیت نابرابری آموزش در مناطق کشور محاسبه شود، به توزیع عادلانهتر بودجه متناسب با کمبودها و نیازهای مناطق محرومتر کمک بیشتری خواهد کرد.