مقایسه «جوزپ» و «فدریکا»
بورل که در بین رایدهندگان اسپانیایی پرطرفدار است، تمایلی غیردموکراتیک به درگیری دارد. تازهترین نمونه این تمایل، توصیف روسیه بهعنوان دشمن قدیمی اروپاست که سبب تنش در روابط روسیه و اسپانیا شد. همچنین او اعلام کرده بود آمریکاییها تنها چهار سرخپوست را قبل از استقلال کشتند. این جمله نیز با واکنش گروههای حامی حقوق بشر مواجه شد و بورل عذرخواهی کرد. بورل همچنین رفتار آمریکا با ونزوئلا را «دیپلماسی کابویی» توصیف کرده بود. یکی از افراد نزدیک به او میگوید: «بورل به زبان نرم دیپلماتیک علاقه ندارد البته این گونه نیست که او زبان دیپلماتیک را بلد نباشد. او قبل از آنکه با تصویب پارلمان اروپا در سمت جدید قرار گیرد بسیار با احتیاط سخن میگفت.» تفاوتهای بزرگی بین بورل و موگرینی وجود دارد. موگرینی پنج سال پیش هنگامی که به سمت مسوول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا منصوب شد تنها ۴۱ سال داشت و غیر از ۸ ماه که وزیر خارجه ایتالیا بود سابقه اجرایی دیگری در پروندهاش مشاهده نمیشد.
بورل ۷۲ ساله یک سوسیالیست کهنهکار است که در چهار دهه اخیر در سمتهای سیاسی گوناگون در اسپانیا و اتحادیه اروپا مشغول فعالیت بوده و از او انتظار میرود در مسیر پیش رو بسیار پرتوانتر و باتجربهتر عمل کند. در واقع اکنون امیدها به تحقق اهداف اروپا در حوزه سیاست خارجی و اهداف داخلی از جمله یکپارچهتر شدن این اتحادیه افزایش یافته است. بورل از موگرینی بهخاطر تلاش خستگیناپذیر برای رسیدن به موضع مشترک بین اعضای اتحادیه اروپا تمجید کرده اما هشدار داده است که امکان قابل ملاحظهای برای اصلاح سیاست خارجی اتحادیه اروپا وجود ندارد. او در این زمینه گفته است: «بدون تردید تغییراتی رخ خواهد داد، اما نمیتوانم پیشبینی کنم این تغییرات چه خواهد بود.» بهنظر میرسد بورل باید از تمام تجارب و شبکه ارتباطی خود برای رسیدن به یکپارچگی در اتحادیه اروپا و تحقق اهدافی که رهبران اتحادیه اروپا برای او در نظر گرفتهاند استفاده کند. یکی از اولویتهای در نظر گرفته شده برای بورل در دوره ۵ سال آینده، متحدتر و قاطعتر شدن اتحادیه اروپا در صحنه بینالمللی است. اما تحقق این اهداف یک آزمون بزرگ برای شخصی به سن و سال بورل است و سابقه فعالیتهای سیاسی او ممکن است یک مانع بر سر رسیدن به این اهداف باشد. او با واشنگتن، تلآویو، کرملین و لندن روابط مثبت ندارد و نیز جنجالهایی در حوزه مسائل مالی وی مطرح بوده است. او همچنین در زادگاهش کاتالونیا و خارج از آن مخالفانی دارد. در این منطقه دولت محلی که هوادار استقلال است، نظر مساعدی درباره دیدگاه بورل ندارد.
یکی از حوزههای اثرگذاری اتحادیه اروپا منطقه بالکان است. بورل با استقلال منطقه کاتالونیا مخالفت کرده و موضع مخالف اسپانیا در قبال به رسمیت شناختن کوزوو بهعنوان یک کشور میتواند در برابر دیپلماسی اتحادیه اروپا در قبال منطقه بالکان مانع به وجود آورد. البته بورل در یک مصاحبه گفته است مقامات اتحادیه اروپا باید به منافع جمعی فکر کنند نه منافع ملی. برخی تحلیلگران معتقدند بورل یک دیپلمات تمامعیار نیست و این میتواند هم نقطه قوت باشد و هم یک نقطه ضعف. موضوع مهم دیگر این است که به باور عدهای شخصیت بورل، شخصیتی تحولآفرین و برهمزننده نظم کنونی است. او سیاستمداری با ظرفیت فکری بالاست که دیدگاههای شخصی خاص خود را دارد و میتواند این دیدگاهها را پیاده کند.
بورل پسر یک نانوا در روستایی با ۳ هزار نفر جمعیت بود که پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پیموده است. او ابتدا در رشته مهندسی و سپس اقتصاد تحصیل کرد و به مناصب عالی در اسپانیا و اتحادیه اروپا رسید. این در حالی است که خانم فون در لین، رئیس کمیسیون اروپا دختر یک مقام عالیرتبه اتحادیه اروپاست. پدربزرگ او نیز در اروپا مقام داشت. بورل به زبانهای انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، کاتالان و اسپانیایی مسلط است و همسر دوم او معاون رئیس سنای اسپانیا است. بورل در سال ۱۹۸۲ یعنی هنگامی که سوسیالیستها در اسپانیا به قدرت رسیدند، وارد دولت این کشور شد و تا سال ۱۹۹۶ که سوسیالیستها در اسپانیا قدرت را در دست داشتند، بورل نیز در ساختار سیاسی حضور داشت.
پس از خروج سوسیالیستها از صحنه قدرت، بورل جنبشی را راهاندازی کرد که رویکرد او را به سیاست نشان میداد: او معتقد بود سوسیالیستها باید یاد بگیرند به تنهایی قدم بردارند. بورل در طول فعالیتهای سیاسی خود مورد حمایت مردم اسپانیا بوده زیرا به باور مردم او حرفی را میزند که به آن باور دارد. البته این ویژگی به تنهایی کافی نبود. پس از آنکه مشخص شد دو تن از زیردستان او در وزارت دارایی از چند شرکت رشوه دریافت کردهاند بورل مجبور به استعفا شد. با آنکه او مستقیما درگیر مساله نبود، اما اعلام کرد استعفا میدهد؛ زیرا نمیخواهد به حزب لطمه وارد شود. کارشناسان معتقدند بورل یک فرد متعهد به اهداف سیاسی و حزب سوسیالیست است و این یک نقطه قوت برای او محسوب میشود. او اکنون در سمتی مهم قرار گرفته و این باور وجود دارد که او در مسیری که ازسوی کمیسیون اروپا تعیین شده فعالانه حرکت خواهد کرد. البته بورل گرایشهای فدرالیستی دارد و این گرایشها او را به یک هدف برای مخالفان اتحادیه اروپا تبدیل کرده است. برای مثال طرفداران جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا میگویند اهداف فدرالیستی بورل یک دلیل بسیار خوب برای تاکید بر جدایی است.
درباره تعهد او به اتحاد و یکپارچگی اتحادیهاروپا و اسپانیا هیچ تردیدی وجود ندارد و هواداران استقلال کاتالونیا او را مانعی بزرگ برای رسیدن به اهداف خود میدانند. بورل در دورهای که وزیر خارجه اسپانیا بود از دیپلماتهای اسپانیا خواست نسبت به جداییطلبان واکنش نشان دهند. او در داخل وزارت خارجه یک آژانس به نام «اسپانیای طلایی» ایجاد کرد که مسوولیت آن ارتقای شهرت اسپانیا در خارج از کشور بود و علیه اقدام دولت خودمختار کاتالان برای گسترش هیاتهای نمایندگی در خارج شکایت کرد. بورل بهروشنی مخالفت خود را با مسیر حرکت سیاست خارجی اتحادیه اروپا بیان کرده است. از دید او این بلوک باید قاطعانهتر تصمیمگیری کند، زیرا اکنون موضعگیریهای آمریکا در قبال اروپا و جهان با گذشته بسیار تفاوت دارد، چین به قدرتی بزرگ تبدیل شده که در حال توسعه نفوذ خود در جهان است و تهدید روسیه بار دیگر جدی شده است. او معتقد است تنها راه برای ادامه حیات در چنین دنیای چندقطبی، متحد شدن برای دوباره قدرتمند شدن است. اگر اصلاحات در حوزه سیاست خارجی اتحادیه اروپا جدی گرفته نشود، این اتحادیه در خطر فروپاشی قرار خواهد گرفت. این ایده که اروپا بهعنوان یک پروژه سیاسی ممکن است از میان برود زیرا نمیتواند به مشکلات مردم خود واکنش مناسب نشان دهد اخیرا مطرح شده است. در واقع جدایی تا اندازهای از پیش آغاز شده است: برگزیت یک قدم به عقب است آن هم نه از سوی یک کشور کوچک.