عطسه اقتصاد آمریکا

سال ۲۰۱۸ اقتصاد آمریکا رونق داشت و در سه ماهه دوم و سوم سال قبل اقتصاد این کشور به ترتیب ۲/ ۴ درصد و ۴/ ۳ درصد رشد کرد که رقمی بسیار بالاتر از نرخ رشد اقتصاد اروپاست اما این رونق که بدون تردید بر اقتصادهای دیگر جهان اثر مثبت داشت بر اقتصادهای نوظهور تاثیر منفی گذاشت، زیرا بانک مرکزی آمریکا در واکنش به رونق اقتصاد این کشور و برای جلوگیری از افزایش سریع نرخ تورم، نرخ‌های بهره را چهار بار بالا برد در نتیجه سرمایه‌ها از اقتصادهای نوظهور به سمت آمریکا حرکت کرد و این اقتصادها که عموما استقراض‌های عظیم به دلار دارند شاهد کاهش ارزش پول ملی خود بودند. آنها برای جلوگیری از کاهش ارزش ارز ملی خود مجبور بودند نرخ‌های بهره را بالا ببرند و این اقدام ضعف اقتصاد را در پی داشت.

سال گذشته میلادی شاخص ام‌اس‌سی‌ای سهام اقتصادهای نوظهور ۱۷ درصد کاهش یافت و بیشترین کاهش با حدود ۲۵ درصد در شاخص بورس چین مشاهده شد. البته به نظر می‌رسد شرایط تا اندازه‌ای در حال تغییر است. دو هفته پیش جروم پاول، رئیس بانک مرکزی آمریکا در سخنرانی خود به ریسک‌هایی که اقتصاد این کشور را تهدید می‌کند اشاره کرد و گفت بانک مرکزی برای بالا بردن نرخ‌های بهره عجله نخواهد کرد. این سخنان بسیاری از کارشناسان و سرمایه‌گذاران را به این نتیجه رساند که بانک مرکزی آمریکا در سال جاری میلادی قصد ندارد مانند سال قبل نرخ‌های بهره را بارها بالا ببرد. این باور وجود دارد که امسال بانک مرکزی آمریکا یک بار یا حداکثر دو بار نرخ‌ها را بالا خواهد برد و اگر شرایط اقتصاد آمریکا منفی باشد ممکن است پایان سال جاری نرخ‌ها پایین آورده شود. این تغییر در موضع‌گیری بانک مرکزی آمریکا سبب شد ارزش دلار در برابر ارزهای معتبر کاهش یابد و این خبری خوب برای اقتصادهای نوظهور با بدهی‌های خارجی به دلار است.

آقای پاول گفت نسبت به داده‌های اقتصادی و وضعیت بازار مالی حساس خواهد بود و یادآوری کرد که بانک مرکزی در سال ۲۰۱۶ کاملا به وضعیت بورس آمریکا توجه نشان داد و با آنکه انتظار می‌رفت چهار بار نرخ‌ها بالا برده شود اما تنها یک بار این اقدام انجام شد و یکی از نتایج این تصمیم آن بود که شاخص‌های مالی در بورس‌های اقتصادهای نوظهور در پایان سال ۲۰۱۶ رشد ۹ درصدی داشتند. حال این سوال مطرح است که آیا سرمایه‌گذاران در بازارهای مالی اقتصادهای نوظهور می‌توانند انتظار داشته باشند همان رشد امسال رخ دهد؟ پاسخ‌های گوناگون به این سوال مطرح شده که عموما مثبت هستند. یکی از علل خوش‌بینی این است که بدترین دوران از سر گذشته است. ارزهایی که یک سال پیش بسیار گران محسوب می‌شدند بخشی از ارزش خود را در برابر دلار از دست داده‌اند. یک سال پیش ارزش لیر ترکیه بسیار بالاتر از سطح منطقی خود بود اما به باور بسیاری از تحلیلگران اکنون ارزش لیر تا اندازه زیادی منطقی شده است. کاهش واردات و افزایش صادرات به این معناست که ترکیه می‌تواند در انتظار مازاد حساب جاری باشد.

یک عامل دیگر خوش‌بینی این است که مذاکرات تجاری بین چین و آمریکا در حال برگزاری است و گاه خبرهای مثبت از این مذاکرات منتشر می‌شود. اگر چه بسیاری از کارشناسان و نهادهای تحلیلگر معتقدند حصول توافق فراگیر و همه جانبه بین چین و آمریکا در آینده نزدیک بسیار بعید است اما فعلا آتش‌بس تعرفه‌ای ادامه دارد و به احتمال زیاد در برخی حوزه‌ها توافق‌هایی حاصل خواهد شد و این می‌تواند مقدمه رفع تنش‌ها باشد. به نظر می‌رسد نوسان‌های بزرگ در بورس آمریکا کاخ سفید را از ریسک‌هایی که تشدید تنش‌های تجاری با چین در بر خواهد داشت آگاه کرده و ترامپ مایل است شرایط بهتر شود.

از سوی دیگر انتظار می‌رود دولت‌ها و بانک‌های مرکزی در اقتصادهای نوظهور به اجرای سیاست‌های اصلاحی ادامه دهند و جدیت بیشتری در کاستن از نقاط آسیب‌پذیر داشته باشند. سال قبل آنها به خوبی درک کردند که استقراض به ارزهای خارجی به ویژه دلار تا چه حد می‌تواند اقتصاد را در برابر نوسان‌های ارزش دلار آسیب‌پذیر کند. اما به باور تحلیلگران، ریسک‌های مختلف اقتصادهای نوظهور را تهدید می‌کند. یکی از این ریسک‌ها اعتماد بیش از اندازه به سخنان جروم پاول است. او در سخنرانی اخیر خود اعلام نکرد برنامه افزایش نرخ‌های بهره متوقف می‌شود و این در حالی است که سرمایه‌گذاران چنین برداشتی از سخنان او داشتند و رونق اخیر در بازارهای مالی اقتصادهای نوظهور تا اندازه‌ای غیرمنطقی است. نظرسنجی از سرمایه‌گذاران نشان می‌دهد آنها ۸۶ درصد احتمال می‌دهند نرخ‌های بهره تا پایان سال جاری میلادی بالا برده نشود در حالی که درباره این امر هیچ قطعیتی وجود ندارد.

ریسک بعدی تاثیر منفی ضعف اقتصاد آمریکا بر اقتصادهای نوظهور است. واقعیت این است که وقتی بانک مرکزی آمریکا تغییر لحن می‌دهد و از لزوم سیاست‌های حمایتی طرفداری می‌کند بدان معناست که شرایط اقتصادی در حال نگران‌کننده شدن است. در ماه‌های اخیر نشانه‌های متعدد از ضعف در شاخص‌های اقتصادی آمریکا نمایان شده است و نیز در چین برخی شاخص‌ها نشان می‌دهد فعالیت‌های کارخانه‌ای و خدماتی در حال کاهش است. در نتیجه نگرانی‌هایی درباره بروز رکود اقتصادی در جهان به وجود آمده است. البته نباید وحشت زده شد. نکته مثبت این است که روند کاهش نرخ رشد اقتصادی چین و آمریکا بسیار تدریجی است و هنوز هم برخی شاخص‌ها در وضعیت خوب قرار دارند. به این ترتیب نمی‌توان گفت افق بازارهای مالی، اقتصادی جهان و اقتصادهای نوظهور بسیار نگران‌کننده است. درباره عواملی که بر اقتصادهای نوظهور اثر می‌گذارد ابهام‌هایی وجود دارد و تنها با گذشت زمان مشخص خواهد شد طی سال جاری چه تحولاتی رخ خواهد داد.