فشار از بیرون؛ اختلاف از درون
در آمریکا به دلیل نزدیک بودن انتخابات میاندورهای کنگره، افزایش قیمت نفت که به رشد قیمت بنزین منجر میشود به زیان ترامپ و حزب جمهوریخواه است و به همین دلیل او بارها از اوپک خواسته قیمتها را پایین آورد اما به نظر میرسد این سازمان و دیگر تولیدکنندگان نفت توان آرام کردن بازار نفت را ندارند زیرا مازاد ظرفیت تولید بسیار اندک است و بازار در آستانه تعادل بین عرضه و تقاضا قرار دارد.
تحولات اخیر در بازار نفت و گروه بندیهای جدید بین تولیدکنندگان بزرگ نفت سبب شده موضوع انحلال اوپک مطرح شود و دیدگاههای مختلف درباره این رویداد و آنچه در آینده رخ خواهد داد مطرح شده است. عدهای معتقدند اوپک مانند یک ستاره در حال مرگ، رو به نابودی است. اما آنچه از این ستاره پس از مرگ باقی میماند ممکن است به مذاق ترامپ خوش نیاید. اوپک در دوران جوانی سازمانی موثر برای بازار و قیمت نفت بود و به اعضا کمک میکرد صنعت نفت خود را کنترل کنند. در آن دوران اوپک مجموعهای از کشورهای همهدف بود که میتوانستند در برابر تولیدکنندگان دیگر تاثیرگذار باشند اما اکنون مانند ستارههای بزرگ که به اواخر عمر خود نزدیک شدهاند در آستانه در هم شکسته شدن است. هنگامی که سوخت هیدروژن یک ستاره بزرگ به پایان میرسد هسته آن منقبض و داغ میشود و پوسته آن منبسط میشود. سپس این ستاره یا به یک جرم بیاهمیت تبدیل میشود یا به یک سوپر نوا. سوپر نواها اجرام کوچک اما بسیار پراثر هستند. اوپک پس از انحلال به وضعیت دوم تبدیل خواهد شد.
در سه سال اخیر اقدامات اوپک به رشد قیمتها کمک کرده اما اعضای جدید آن اقدامی برای بالا بردن ظرفیت تولید خود انجام ندادهاند زیرا توان مالی این کار را نداشتهاند. به این ترتیب قدرت اصلی اوپک در اختیار تعداد بسیار کمی از اعضا به ویژه عربستان است. در عمل نیازی نیست از بیرون اقدامی برای از بین رفتن اوپک انجام شود. توییتهای ترامپ و تهدیدهای کنگره آمریکا تاثیر قابل ملاحظهای بر رفتار اعضای این سازمان ندارد، زیرا از یکسو آنها به رشد قیمتها تمایل دارند و از سوی دیگر توان بالا بردن قابل ملاحظه عرضه وجود ندارد.
واقعیت این است که دنیا تغییر کرده است و اوپک نمیتواند مانند قبل بر بازار تاثیر گذارد زیرا سهم آن از کل تولید نفت در جهان پیوسته کاهش یافته است. چند دهه پیش، نیمی از تولید نفت جهان از سوی اوپک انجام میشد اما این رقم اکنون به ۳۴ درصد کاهش یافته است و این در حالی است که تعداد اعضای آن در هیچ زمانی در عمر ۵۸ ساله آن، تا این اندازه زیاد نبوده است. از سوی دیگر توان اوپک در تاثیرگذاری بر قیمتها از طریق افزایش یا کاهش تولید نیز کاهش یافته است. مازاد ظرفیت تولید تنها در چند کشور عرب حوزه خلیج فارس وجود دارد و همراه شدن روسیه در برنامه کاهش عرضه نفت، نشاندهنده کاهش قدرت اعضای کنونی اوپک در اثرگذاری بر بازار است.
از ابتدای سال گذشته میلادی برنامه کاهش عرضه از سوی اوپک و تعداد دیگری از کشورهای تولیدکننده نفت به ویژه روسیه اجرا شده و بر قیمتها موثر بوده است. اکنون که لازم است اوپک بر تولید خود بیفزاید، ناتوانی آن در انجام این کار آشکارتر شده است. در واقع تعداد کمی از کشورها به ویژه عربستان، توان بالا بردن تولید نفت را دارند و نیز باید به این نکته اشاره شود که این توانایی محدود است. در مورد ونزوئلا و آنگولا، کاهش تولید نفت یک روند پایدار است که معکوس شدن آن به سالها زمان و سرمایهگذاری قابل ملاحظهای نیازمند است. لیبی و نیجریه از برنامه کاهش عرضه مستثنا شدهاند و از پیش با حداکثر توان در حال تولید نفت هستند. از سوی دیگر عرضه نفت ایران به سرعت در حال کاهش است و ترامپ خواهان به صفر رسیدن آن است در نتیجه همه شرایط برای رشد قیمت نفت مهیاست.
در داخل اوپک، اختلافات سیاسی و اقتصادی بنیانگذاران این سازمان بیش از هدف مشترکی که سبب تشکیل آن شد اثرگذار شده است. این احتمال مطرح شده که عربستان و امارات در پی تضعیف و از میان بردن و اتخاذ سیاستهای ضد ایران به درخواست آمریکا هستند. شاید این موضوع درست نباشد اما اگر چنین هدفی وجود داشته باشد کسی توان جلوگیری از تحقق آن را ندارد. تولید نفت ایران به سرعت در حال کاهش است و در مقابل تولید نفت عربستان، امارات و روسیه که از قبل بالا بوده رو به رشد است.
مسلما این نخستین بار نیست که اعضای اوپک دچار اختلاف نظر عمیق شدهاند. اما اختلافات کنونی ثبات و ادامه حیات اوپک را بسیار بیشتر تهدید میکند. شاید به این دلیل که اختلافات عربستان و ایران بسیار بنیادیتر شده است. ابتدای هفته جاری نشست اعضای اوپک و تولیدکنندگان غیر عضو این سازمان از جمله روسیه، بدون نتیجه پایان یافت. قرار بود در این نشست درباره افزایش ۵۰۰ هزار بشکهای تولید نفت تصمیمگیری شود و نیز روند اجرای برنامه کاهش عرضه که از ابتدای سال گذشته میلادی آغاز شده مورد بررسی قرار گیرد.
مدتی است همکاریهای عربستان و روسیه در حوزههای مختلف به ویژه بالا بردن عرضه نفت و سرمایهگذاری در بخش انرژی مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است. کاهش تولید نفت ایران که حاصل تحریمهای آمریکاست به این معناست که تولید اوپکپلاس بار دیگر در حال کاهش به سطوحی کمتر از رقمی است که در سال ۲۰۱۶ بر سر آن توافق شد. عربستان و روسیه بیشترین توان را برای بالا بردن تولید نفت دارند و مسلما هر دو کشور از این توانایی برای افزایش نفوذ خود بر بازار نفت استفاده خواهند کرد. به این ترتیب از آنجا که دیگر اعضای اوپک و تولیدکنندگان دیگر نفت، عملا توان بالا بردن عرضه نفت را ندارند، تاثیر کمتری بر بازار خواهند داشت و این به معنای ضعف بیش از پیش اوپک و شکلگیری محور عربستان روسیه در دنیای نفت است.
از میان رفتن یک ستاره میلیاردها سال طول میکشد اما در مورد اوپک این زمان بسیار کوتاهتر خواهد بود. آنچه پس از انحلال اوپک شکل میگیرد یک گروه کوچک از تولیدکنندگان شامل روسیه و عربستان است که توان اثرگذاری بر بازار و قیمتها را دارند. این یک خطر برای آمریکا و اروپا محسوب میشود. از پیش اروپا به شدت به گاز صادراتی روسیه وابسته است و تصور کنید روسیه قدرت بالاتری برای اثرگذاری بر قیمت نفت هم داشته باشد. حاصل این شرایط بدون تردید به مذاق ترامپ خوش نخواهد آمد اما به نظر میرسد جلوگیری از ادامه این روند آسان نیست. البته اگر این محور جدید به دنبال ثبات قیمتها در سطوح معقول باشد میتوان خوشبین بود که شرایط به تدریج بهتر خواهد شد. رشد قیمت نفت و باقی ماندن قیمتها در سطوح بالا، درنهایت به زیان تولیدکنندگان این ماده خام تمام خواهد شد.
ارسال نظر