تعدیل تدریجی نرخ ارز

فقط باید مراقب باشیم که این اتفاق به‌صورت جهشی و همراه با تلاطمی که باعث هیجانات بیشتر و اضافه شدن تقاضای کاذب در بازار می‌شود، نباشد. متاسفانه روش توزیع ارز تا آنجا که من به خاطر دارم هیچ‌گاه کاملا صحیح و منطقی نبوده است؛ یعنی فنر قیمت‌ها را تا آنجا که توانسته‌اند به ضرب تزریق، فشرده نگاه دارند و وقتی به دلایل گوناگون نتوانسته‌اند به اندازه تقاضا تزریق را ادامه دهند، ناگهان آن‌را برای مدتی رها کرده‌اند و به همین دلیل ظرف ۴۰ سال قیمت ارز ۹بار ضرب در ۲ شده و همیشه هم با هیجان و تلاطم و رانت و فساد همراه بوده است، در حالی که این روند اگر هم غیرقابل‌اجتناب بوده،  می‌توانست با شیب ملایم و به دور از رانت و تلاطم انجام شود. البته در همه کشور‌ها نوسان برای قیمت ارز وجود دارد و وظیفه بانک‌های مرکزی کشور‌ها آرام کردن بازار با تزریق صحیح و مثبت و منفی و به‌موقع است. سوداگران هم فقط از بازار‌های پرنوسان و رانتی سود می‌برند و استقبال می‌کنند.اگر قیمت‌ها نزدیک به واقعیت باشد، اداره و مدیریت بازار هم برای مسوولان بانک مرکزی آسان‌تر می‌شود. سال ۹۶ البته سال نسبتا خاصی بود، هم به خاطر برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در آن و هم به‌خاطر انتظارات انجام نشده از برجام، ابتدای سال دلار با نرخی حدود ۳۷۰۰ تومان شروع شد که اگر فرض کنیم نرخ ۳۲۰۰ تومانی آن در مرداد ماه سال ۹۲ همان‌طور که آقای دکتر سیف گفته بودند واقعی بوده باشد، باید بگوییم دارای انرژی تخلیه نشده بوده و به تعبیر حقیر فنر قیمت تحت‌فشار قرار داشته است. همین مساله و همچنین تفاوت نرخ تورم در طول ۹ ماه باعث فشار فنر و افزایش ناگهانی قیمت دلار ظرف دو ماه بعدی شد. اگر از مرداد ماه سال ۹۲ تا فروردین سال ۹۶قیمت دلار به‌طور منظم و بر اساس تفاضل نرخ تورم تعدیل می‌شد در کل سال ۹۶ فقط لازم بود چیزی حدود ۶ درصد تا ۸ درصد به نرخ آن افزوده شود یعنی ماهانه حدود بیست تومان، ولی چون آن انرژی حاصل از تفاوت تورم به‌موقع تخلیه نشد، قیمت‌ها در این زمان همراه تلاطمات مخرب به سمت واقعی شدن حرکت می‌کند.

راجع‌به بسته اخیر بانک مرکزی هم باید عرض کنم که به نظر من دارای نقاط قوت زیادی نیست. اگرچه  طرح پیش فروش سکه، سرمایه‌هایی را جذب می‌کند ولی پرداخت بیش از ۱۵ درصد سود سالانه به سکه طلا که معمولا مستحکم‌ترین جایگاه را در بورس جهانی دارد و دارای نرخ تورم نزدیک به صفر است، کاری اقتصادی به‌نظر نمی‌رسد. انتشار اوراق قرضه ارزی هم به این شکل نمی‌تواند خواسته فعالان و بورس‌بازان ارزی را تامین کند و آنها را از سفته‌بازی‌های ارز باز دارد. شاید بهتر بود اوراق قرضه ارزی بدون تاریخ سررسید و با بهره روزشمار و با قابلیت نقل و انتقال از شخصی به شخص دیگر و در مبالغ کوچک و بزرگ مثلا از هزار دلار تا ۱۰ هزار دلار (یا یورو) منتشر می‌شد.