نقش استارتآپها در بهبود زنجیره توزیع
همچنین نبود یکپارچگی لازم در تصمیمسازی و اقدام بین نهادهای مسوول نظیر وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز بر عدم کارآیی راهکارهای فعلی افزوده است. سیاست تنظیم میوه شب عید یکی از این راهکارها در طول چند سال اخیر بوده که آمارها موید عدم کارآیی لازم آن است و نوسانات متعدد قیمت مرکبات در روزهای پایانی سال و مشکلات عرضه میوه در فصل بهار همواره محسوس بوده است. اما با فرض مرتفع شدن مشکلات فوق و توانمندسازی دولت در صادرات، واردات بهنگام و یکپارچگی و هماهنگی بین متولیان تنظیم بازار آیا نباید شاهد نوسانات قیمتی و عدم تعادل در بازار عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی باشیم؟ حقیقت این است که اگر محدوده دخالت و نقش تنظیمگری در بازار توسط دولت را تنها معطوف به موارد اشاره شده بدانیم نباید انتظار زیادی در جهت بهبود بازار محصولات کشاورزی داشته باشیم. بهتر است ابتدا به طرح یک سوال بنیادیتر بپردازیم.
سطح دخالت دولت در تنظیم بازار محصولات کشاورزی باید چه میزان باشد؟ و سپس به این سوال پاسخ دهیم که در تنظیم بازار محصولات کشاورزی علاوه بر وجود توانمندیهای موردنیاز اشاره شده، چه زیرساختها و فرآیندهای دیگری باید مورد توجه قرار گیرد؟ در پاسخ به سوال اول، حقیقت آن است که در اقتصادهای آزاد نیز تنظیمگری بازار توسط دولتها صورت میپذیرد اما نقطه اثرگذاری آن، تقویت رقابتپذیر شدن بازار و حل مشکلات زیرساختی و بهبود فرآیندهایی است که مانع از رقابتپذیری بازار است. در چنین سیستمی شفافیت عرضه و تقاضا راه را برای تصمیمگیری و اجرای درست برای همه بازیگران هموار میکند. این دقیقا نقطه مقابل اقدامات ضربتی و درمانهای موقتی است که در برهههای مختلف در کشور ما اجرا میشود. البته تا زمانی که فرآیندها و زیرساختها درجهت شفافیت عرضه و تقاضا و به ویژه مدیریت صحیح عرضه اصلاح یا فراهم نشوند چارهای جز توسل به این اقدامات نداریم. اما به پاسخ سوال دوم میپردازیم که این زیرساختها و فرآیندها شامل چه مواردی است و چه راهکاری برای اصلاح یا ایجاد آنها وجود دارد. فاصله زیاد تولید تا مصرف، نقص در خدمات پس از تولید و ضعف در تولید آمار سه عارضه مورد توجه است. واسطهگری، فاصله زیادی بین تولیدکننده و مصرفکننده در زنجیره ارزش محصولات کشاورزی ایجاد کرده است.
وجود چنین واسطههایی مغایر با ویژگیهای یک سیستم کارآ است. حال با وجود این واسطههای زیاد، همیشه باید منتظر کارشکنی از سوی آنها و خروجی نامطلوب باشیم. به همین دلیل حتی در مواقعی همچون امسال که به نظر تولید مرکبات وضعیت خوبی دارد و مشکلی در عرضه وجود ندارد نوسانات و افزایش قیمت در بازار را مشاهده میکنیم و درنهایت مصرفکننده و هم تولیدکننده متضرر شده و سوداگران بازار نفع زیادی میبرند. خدمات پس از تولید نیز که خود دلیلی بر وجود واسطههای زیاد شده است نقایص فراوانی دارد. فرآیندهای سنتی حمل و نقل و آشفتگی در قیمتگذاری و فراهم نشدن امکانات مناسب برای حمل و نقل و همچنین قیمتگذاریهای ناعادلانه در سایر خدمات عرضه و نگهداشت محصولات کشاورزی همچون بستهبندی و خدمات سردخانه از مهمترین موارد هستند. نهایتا اینکه در حال حاضر فرآیندهای تولید آمار میزان عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی که مرجع اصلی سیاستگذاران برای تصمیمگیری و تعریف اقدامات است نیز آهسته و تا حدی دور از واقعیت است. وجود نقص در همین مساله به تنهایی میتواند منجر به تصمیمات نادرست و نتایج معکوس شود. حال به طرح و پاسخ سوال آخر میپردازیم. چه کسی باید به چارهاندیشی و اقدام در جهت ایجاد این پیشنیازهای تنظیمگری بازار بپردازد؟ بهطور قطع با سیاستهای خصوصیسازی و تصمیم بر کاهش هزینههای دولت و ضرورت سرعت در اجرا، دولت به تنهایی نباید و نمیتواند به این حوزه ورود کند. مطابق روند کنونی توسعه کسب و کارها در جهان، این معضلات به وسیله راهکارهای فناورانهای که بخش عمدهای از آن را استارتآپها ارائه میدهند، بهبود مییابد. دولت نیز باید نقش حمایتی و نظارتی مناسبی برای ایجاد استارتآپها و کسب و کارهای پلتفرمی در بهبود فرآیند و ایجاد زیرساختهای اشاره شده ایفا کند. خوشبختانه اکوسیستم استارتآپی کشور با فاصله کمی از دنیا در حال رسیدن به بلوغ است و در این بین راهکارهای فناورانه و مدلهای مختلفی میتواند در بهبود زنجیره ارزش محصولات کشاورزی و در نهایت تنظیم این بازار موثر باشد. در حوزه حمل و نقل تحرکات خوبی صورت پذیرفته است که با توسعه این راهکارها به همه ارکان این زنجیره، امید زیادی به بهبود وضعیت فعلی در بازار محصولات کشاورزی وجود دارد.
ارسال نظر