پرهیز از «شخصیسازی سیاست»
تاکنون موارد متعددی از نقش رسانهها در افشای انواع فساد در ایران و جهان را شاهد بودهایم. راهنمای جهانی مبارزه با فساد از دفتر ملل متحد برای مبارزه با جرایم و مواد مخدر نیز بر نقش بیبدیل رسانهها برای افشای فساد و پیشگیری از آن صحه گذاشته است. میتوان شواهد مختلفی در اینخصوص آورد که گویای این نقش باشد، از پژوهش ACFE که بیش از ۴۰ درصد کشف فساد را از طریق گزارشدهندگان تخلف اعلام کرده است تا گزارش سازمان شفافیت بینالملل که دوره اصلاحات را بهترین دوره به لحاظ شفافیت و مبارزه با فساد خوانده است. دورهای که ویژگی آن آزادی بیان و رسانههای آزاد بهطور نسبی بوده است.
در راهنمای جهانی مبارزه با فساد، نقش رسانهها در حوزههای آموزش، اطلاعرسانی، پیشگیری، شفافسازی و عمومیسازی تعریف شده است.در حیطه آموزش، نقش رسانه در آموزش قوانین، حوزههای فساد، نحوه مبارزه با فساد (اعم از نحوه اطلاعرسانی، حقوق افراد برای جلوگیری از فساد، شیوههای کمپین علیه فساد) قابل ترسیم است.در حوزه اطلاعرسانی دو سطح از پایین به بالا و از بالا به پایین را شامل میشود که در بخش پایین به بالا، اطلاعرسانی موارد و انواع فساد به مراجع نظارتی و سیاستی و اجرایی و مردم است و در بخش بالا به پایین، اطلاعرسانی اقدامهای انجامشده برای مبارزه با فساد را دربرمیگیرد.
شفافسازی به نوعی اطلاعرسانی است، اما شامل اطلاعرسانی دادهها و سیاستها و مصوبات برای رصد توسط مردم و متخصصان است.
عمومیسازی نیز بخش دیگری از فرآیند شفافسازی است. یکی از عوامل فساد، پیچیده و گنگسازی و استفاده از زبان مغلق، مبهم و آمار و ارقام سردرگمکننده است. عاملی که سبب میشود تصمیمهای مهم بهویژه در حوزههای برنامهریزی و بودجهنویسی غیرقابل گفتوگو شوند. بهعنوان مثال اقدام رسانهها در عمومیسازی بودجه ۹۷ در قالبهای جداول ساده یا اینفوگرافیها تاثیر قابلتوجهی در شفافسازی آن داشت.
هم فساد و هم رسانه به گونههای مختلفی تقسیم میشوند که لازم است بهصورت جداگانه مورد بررسی واقع شوند.
انواع فساد
فساد به لحاظ سطحبندی به فساد موردی –اجرایی، فساد سیستماتیک و فساد قانونی تقسیم میشود.
در فساد موردی- اجرایی با فساد افرادی در دستگاههای اجرایی مواجه هستیم، اما این فساد در سطوح نظارتی قابل پیگیری هست.
در فساد سیستماتیک، بخش نظارتی هم آلوده به فساد است و بنابراین فساد اجرایی به دشواری قابلبرخورد است.
در فساد قانونی، برای اعمال فساد، قانون نوشته میشود و این خطرناکترین سطح فساد است که دیگر امکان تعقیب قانونی فساد گرفته میشود و فساد در قالب قانون انجام میشود.
سیاست رسانهها برای هرکدام از این سطوح فساد متفاوت است و دامنهای از کمپین برای افشای مفسدان اجرایی و فشار برای اقدام مراجع نظارتی تا نقد نواقص و خلأهای ساختارهای نظارتی و در آخرین سطح کمپینها، کنشگری حقوقی را دربر میگیرد.در زمینه موضوعی نیز با انواع فساد اعم از سیاسی، اقتصادی، مدیریتی- اداری و اخلاقی مواجه هستیم.سیاستهای مواجهه با فساد نیز متفاوت است. برای مثال جریانهای سیاسی پوپولیست و عمدتا راست افراطی مبارزه با فساد را به مبارزه با مفسدان تقلیل داده و عمدتا هم بر وجوه اخلاقی یا فسادهای خرد مالی تمرکز میکنند. به این پدیده «شخصیسازی سیاست» میگویند که راهی است برای ابتذال سیاست جهت موجسواری سیاسی. البته مواجهه با فساد در ساختارهای سیاسی مختلف متفاوت است و نوع مواجهه در ساختارهای مبتنی بر قدرت شخصی با ساختارهای سیستمی فرق دارد.
در شرایط فعلی ایران، ما با تلفیقی از شرایط فساد مواجه هستیم. میدانیم که رتبه فساد ایران ۱۳۱ در جهان است و وضعیت بسیار نامطلوبی است. به گفته پاتریک کوبرن در روزنامه ایندیپندنت، مبارزه با فساد در کشورهای نفتی، بسیار دشوارتر است زیرا اگر بخواهد که جدی باشد با موانعی جدی نیز مواجه میشود، بدین ترتیب نقش ساختارها بسیار پررنگ است، از سوی دیگر فساد در ایران به ویژه از سال ۱۳۶۸ به بعد سیاستی و ساختاری شده است و در قالب برنامههای توسعه، مصوبات شهرسازی، بودجههای سالانه منعکس و قانونی میشود. این قانونی شدن فساد، فساد سیستماتیک را هم دامن زده است، بنابراین سیاست رسانهها برای مبارزه با فساد در ایران باید چند لایه باشد، از مبارزه جدی با فساد گریزی نیست، اما نباید دامی برای رسانهها شود که مبارزه با فساد به بازی«بگم،بگم» تنزل یابد.
انواع رسانه
در بخش رسانه، رسانههای یکسویه،دارای ارتباط متقابل، با سیستم پخش متمرکز و با سیستم توزیع غیر متمرکز و همچنین سامانهها را میتوان ذکر کرد.طبعا در دنیای متکثر و مبتنی بر سرعت انتقال اطلاعات، رسانههای دارای ارتباط متقابل و با سیستم پخش غیرمتمرکز تاثیر بسیار مهمتری در مبارزه با فساد دارند، به نحوی که نقش شبکههای اجتماعی را در این زمینه شاهد بودیم.اما اگر میخواهیم که مبارزه با فساد مانند خود فساد ساختاری باشد،از نقش سامانهها نباید غافل شد. چه سامانههای دولتی و بخش عمومی(شهرداری و سایر دستگاههای عمومی) و چه سامانههایی که نهادهای مدنی ایجاد میکنند. سامانهها میتوانند با شفافسازی، عمومیسازی و اطلاعرسانی مستمر به گزارشگیری دائمی فساد یاری رسانند و نقش پیشگیرانه ایفا کنند. نمونههای این سامانهها که با فشار رسانهها و نهادهای مدنی بهویژه در بخش مدیریت شهری شکل گرفتهاند یا در حال شکلگیری هستند را میتوان در شورای شهر کنونی تهران ملاحظه کرد که مثالهایش سامانههای دستورجلسات و صورت جلسات، سامانه جامع مصوبات و سامانه شهرسازی است، اقدامهایی که گرچه هنوز بسیار ابتدایی و ناکافی هستند اما بسیار مهمند و میتوان آنها را از دستاوردهای ایجابی قابلتامل رسانهها و سازمانهای جامعه مدنی دانست.
یاشار سلطانی
روزنامهنگار
ارسال نظر