ضرورت اصلاحات ساختاری - ۱۲ شهریور ۹۶
دکتر ناصر باقریمقدم
عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
انجام تحقیقات کاربردی و توسعه فناوری یکی از راهکارهای اصلی ارتباط با صنعت است. در واقع تا زمانی که دانشگاه و مراکز تحقیقاتی به نیازهای اصلی کشور بهصورت کارآ پاسخ ندهند، نمیتوان انتظار تعاملی اثربخش بین صنعت و دانشگاه را داشت. اما انجام تحقیقات کاربردی که منجر به توسعه فناوری و نوآوری یا حل مشکلات کشور شود نیاز به زیرساختهای ویژهای در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور دارد.
دکتر ناصر باقریمقدم
عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
انجام تحقیقات کاربردی و توسعه فناوری یکی از راهکارهای اصلی ارتباط با صنعت است. در واقع تا زمانی که دانشگاه و مراکز تحقیقاتی به نیازهای اصلی کشور بهصورت کارآ پاسخ ندهند، نمیتوان انتظار تعاملی اثربخش بین صنعت و دانشگاه را داشت.اما انجام تحقیقات کاربردی که منجر به توسعه فناوری و نوآوری یا حل مشکلات کشور شود نیاز به زیرساختهای ویژهای در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور دارد. رکن اصلی تحقیقات کاربردی، اعضای هیاتعلمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی هستند؛ امادر حال حاضر رابطه منطقی که بهکارگیرنده این قشر از جامعه بهصورت کارآ در تحقیقات کاربردی باشد، وجود ندارد. در کشورهای پیشرفته در مراکز تحقیقاتی و دانشگاههایی که مسوولیتهای تحقیقات کاربردی و حل مشکلات صنعت و توسعه فناوری را بر عهده دارند، تحصیل در کارشناسی ارشد و دکترا بهعنوان شغل درنظر گرفته میشود و به ایشان حقوق پرداخت شده و همچنین به ازای این شغل درخواستهای مشخص کاری وجود دارد.
در واقع یک اکوسیستم اقتصادی در دانشگاه برای انجام تحقیقات کاربردی شکل گرفته است؛ یعنی دانشگاه باید به دانشجویارشد و دکترا حقوق بدهد، در نتیجه دانشگاه بدون منابع مالی نمیتواند اقدام به جذب دانشجو در کارشناسیارشد و دکترا کند و این منابع مالی عمدتا از محل پروژهها تامین میشود. در این شرایط هیاتعلمی دانشگاه باید پروژههای دارای متقاضی را انجام دهد و اگر نتواند با صنعت پروژهای تعریف کند در نتیجه دانشجویی را نمیتواند جذب کند. همچنین در این ساختار اعضای هیاتعلمی دارای بدنهای فعال از دانشجویان ارشد و دکترا بهعنوان دستیاران پژوهشی هستند و این بهرهوری فعالیت استادان را بهشدت افزایش میدهد.در یک چنین اکوسیستم اقتصادی انجام تحقیقات کاربردی معنی پیدا میکند؛ یعنی اگر دانشگاه بخواهد بهطور واقعی موردتوجه صنعت قرار گیرد، باید نیازها را در قالب کاربردی حل کند.
اما در ایران به واسطه وابستگی شدید دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در کشور به دولت، بهدلیل منابع مالی حاصل از فروش نفت و سایر منابع دولتی یک چنین اکوسیستم اقتصادی شکل نگرفته است. در دانشگاههای غیررایگان نیز که عمدتا فرآیند آموزشی جریان دارد و فرآیند تحقیقات کاربردی در آنها چندان جدی گرفته نمیشود، وقتی یک چنین اکوسیستمی شکل نگرفته باشد خود به خود اثربخشی عملی دانشگاه و مراکز تحقیقاتی جهت انجام تحقیقات کاربردی کاهش یافته و نتیجه آن تمرکز بر آموزش و انجام تحقیقات عمدتا غیرکاربردی و نمایشی همچون انتشار مقالات بدون متقاضی است.واقعیتهای اجتماعی در ایران و حتی سایر کشورها این است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی عمدتا در سنینی هستند که باید تشکیل خانواده بدهند و جامعه از آنها انتظار دارد تا هزینههای خورد را مدیریت کنند. در چنین شرایطی وقتی که اکوسیستم اقتصادی در این زمینه در دانشگاه و مراکز تحقیقاتی تعریف نشده باشد، دانشجویان مجبورند که تنها یک یا دو روز خود را در محل تحصیل بگذرانند و سایر ساعات کاری خود را در بیرون مجموعه دانشگاهی و تحقیقاتی به شغل دیگری بپردازند.
حتی این معضل برای اعضای هیاتعلمی که بعضا درآمد آنها از طریق دانشگاه و تنها محدود به حقوق است نیز وجود دارد. در چنین شرایطی با وجود دانشجویان یا بعضا استادان یک یا دو روزه نمیتوان انتظار معجزهای در انجام تحقیقات کاربردی داشت؛ در نتیجه نمیتوان از نهادهای مختلف و صنایع انتظار داشت که ارتباط موثری با دانشگاه برقرار کنند.بهنظر میرسد یکی از مهمترین کارهایی که در توسعه زیرساختها برای انجام تحقیقات کاربردی در دانشگاهها باید انجام داد، ایجاد یک نظام مالی منظم و حرفهای پاسخگو به نیازهای مالی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و استادان در راستای انجام تحقیقات کاربردی است. این موضوع در نقشه جامع علمی کشور نیز مورد تاکید قرار گرفته و حتی سیاستهای اجرایی آن نیز به تصویب رسیده و ابلاغ شده است؛ اما در عمل بهدلیل روشن نبودن منابع مالی آن کمفروغ یا ابتر باقی مانده است.
ارسال نظر