نقش ژنرالهای کابینه
جاناتان استیونسون
مدیر سابق امور سیاسی آمریکا
در آغاز بهکار دولت ترامپ، اکثر دموکراتها و عده معدودی از جمهوریخواهان خوشبین بودند که مجموعهای از ژنرالهای فعلی و سابق شامل جیمز متیس در وزارت دفاع؛ جان کلی در وزارتخانه امنیت و سرلشکر اچ. آر. مکمستر در ریاست شورای امنیت ملی که جایگزین ژنرال مایکل فلین از وفاداران ترامپ شد، زمام کار را بهدست گرفتهاند و اجازه نخواهند داد، برخی از بدترین، عجولانهترین و نابخردانهترین کارها از ترامپ سر بزند.
جاناتان استیونسون
مدیر سابق امور سیاسی آمریکا
در آغاز بهکار دولت ترامپ، اکثر دموکراتها و عده معدودی از جمهوریخواهان خوشبین بودند که مجموعهای از ژنرالهای فعلی و سابق شامل جیمز متیس در وزارت دفاع؛ جان کلی در وزارتخانه امنیت و سرلشکر اچ.آر. مکمستر در ریاست شورای امنیت ملی که جایگزین ژنرال مایکل فلین از وفاداران ترامپ شد، زمام کار را بهدست گرفتهاند و اجازه نخواهند داد، برخی از بدترین، عجولانهترین و نابخردانهترین کارها از ترامپ سر بزند. ترامپ در روز جمعه «کلی» را به کاخ سفید آورد و او را در سمت رئیس کارکنان کاخ سفید نشاند و جایگزین «پریبیوس» کرد. منطق ترامپ این بود که پیشینه نظامی کلی سبب ساماندهی و انضباط در نهاد بههم ریخته اجرایی کشور خواهد شد. سوال اینجاست که این نابسامانیها از روز اول آغاز بهکار ترامپ تا به حال به چه شکلی بوده است؟
در کره شمالی: پیونگیانگ در پی مبارزه با آمریکا درآمد و مطلقا اعتنایی به بنیه قوی نظامی آمریکا نکرد. ترامپ در واکنش گفت که آمریکا روی چین حساب باز میکند و از این کشور میخواهد که کره شمالی را تحتفشار مالی قرار دهد. ترامپ با تحسین از اینهمه جسارت و شهامت کیم جونگ- اون رهبر کرهشمالی پیشنهاد مذاکره با او را مطرح کرد. چند ماه بعد ترامپ قدری بیشتر در این رویکرد فرو رفت و در را بهروی چینیها بست و دوباره رفت سراغ تهدید نظامی.
در خاورمیانه: ترامپ سردرگمی خاصی در سیاستهای آمریکا در قبال سوریه ایجاد و قطر را منزوی کرد، در حالی که قطر میزبان یک پایگاه مهم نظامی آمریکاست. ترامپ ضمنا مشوق بروز یک درگیری بیثباتکننده میان عربستان با ایران شد.
در اروپا: ترامپ در سفر بیهودهاش به اروپا تعهد آمریکا به ماده ۵ «پیمان واشنگتن» را که محور اصلی امنیت دستهجمعی اروپاست، تایید نکرد. او ضمنا در مقابل اروپاییها گردنکشی کرد و گفت که اعضای اروپایی ناتو باید بیشتر برای حوزههای دفاعی خود هزینه کنند. هرچند او بعدا از این خطایی که کرده بود، منصرف شد، اما به هر حال با این مواضع ترامپ، سرنوشت پیمان دو سوی اقیانوس اطلس (ناتو) همچنان متزلزل است.
در کاخ سفید: ژنرالها هرچند در حاشیهاند اما امید میرفت جلوی رفتارهای غریزی و نامعقول ترامپ را بگیرند. متیس در یکی از نشستهای کابینه در ماه ژوئن جلوی دوربینهای تلویزیونی از تحسین ترامپ امتناع کرد. هفته گذشته هم ژنرال مکمستر موفق شد «درک هاروی» از مقامات شورای امنیت ملی که از دوران ریاست فلین بر شورا باقی مانده بود را از این شورا برکنار کند.
با همه اینها در شئون استراتژیک، به نظر نمیرسد ژنرالها احاطهای بر ترامپ داشته باشند. ژنرال جوزف دانفورد جونیور، رئیس ستادکل نیروهای مسلح آمریکا که حداقل رسما و روی کاغذ اولین رابط و مشاور نظامی رئیسجمهوری است به ندرت رو در رو با ترامپ تشکیل جلسه میدهد. «کلی» ژنرال سابق نیروی دریایی که تجربه تصدی سمت وزارت امنیت میهنی را دارد و بسیاری امیدوار بودند بتواند در سیاستگذاریهای ترامپ در حوزه مهاجرت اثرگذار باشد، ظاهرا پیرو دیدگاههای سیاسی ترامپ است و بهنظر میرسد میلی ندارد که با ترامپ چالش داشته باشد. در مقام رئیس ستادکل نیروهای مسلح بهنظر نمیرسد در مقایسه با گذشته تغییر کرده باشد. تکیه کردن به ژنرالها، همواره از خصوصیات منحصربهفرد و البته نگرانکننده ترامپ بوده است. ژنرالها قرار نیست سیاستگذاری کنند، چه برسد به اینکه در سیاست دخیل هم باشند.
در نیمه دهه ۱۹۵۰ ساموئل هانتینگتون دانشمند علوم سیاسی شاهد ورود گروهی از افسران نظامی آمریکا در سیاست بهعنوان یک گروه منضبط و فوقالعاده غیرسیاسی بود. او نقشی جداگانه برای غیرنظامیان و نظامیان در سیاست تعریف کرد، بر این مبنا که در حوزه موضوعات استراتژیک؛ نظامی باید تابع غیرنظامی باشد اما در حوزه مسائل عملیاتی غیرنظامی باید تابع فرماندهی نظامی کشور باشد. این اصل قانونی تا بعد از جنگ ویتنام اعتبار داشت تا اینکه بعد از جنگ مطالعاتی که در مورد زوایای مختلف جنگ انجام شد و ثابت کرد که فرماندهان نظامی باید رهبران سیاسی کشور را بهطور جدی به چالش بکشند. بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر این خط فاصل میان رهبری غیرنظامی و نظامی کشور کمرنگ شد اما همچنان غیرنظامیان رهبری سیاسی کشور را در اختیار دارند، منتها این رهبری؛ به مرور زمان دستخوش تغییر و تحول شده است.
اوباما شخصا رهبری اقدامات نظامی دولتش را برعهده میگرفت اما بر خلاف او ترامپ علنا دستگاه نظامی کشور را پیش میفرستد و قربانی تصمیمگیریهای سیاسیاش میکند. مصداق این رویکرد؛ تهاجم بیهدف ماموران یگان دریایی به یمن در ماه فوریه بود که طی آن ، ۳۰ غیرنظامی کشته شدند. ترامپ همچنین پیشنهاد وزیر دفاع خود متیس را برای کاهش بودجه وزارتخارجه و تغییرات آب و هوایی رد کرده است.
در سوی دیگر کنگره هم دست بهکار شده است و از قدرت خود استفاده میکند و بهطور اساسی جلوی یکسری تصمیمگیریهای ترامپ میایستد. از جمله این تصمیمات؛ قطع بودجه کمکهای خارجی آمریکا و کاهش اساسی بودجه وزارت خارجه است. کنگره همچنین قطعنامه تحریمهای جدید روسیه و پایبند ماندن آمریکا به ناتو را هم تصویب کرده است. اما کنگره حتی در بهترین شرایط هم، هرگز نمیتواند یک مکانیسم قابلاعتماد و مناسب برای مدیریت سیاست خارجی کشور و جانشینی برای یک رئیس اجرایی عاقل و متعهد و گزینهای برای یک شورای امنیت ملی منسجم باشد.
ارسال نظر