بازتاب ترجیحات دولت و ملت
فاطمه ابوالحسنلو
کارشناس اقتصادی
سیستم مالیاتی، دولت اغلب ارزشهای اجتماعی و ارزش کسانی که در قدرت سیاسی هستند را منعکس میکند. برای ایجاد یک سیستم مالیاتی باید دولت نوع توزیع مالیاتی را مشخص کند. اینکه چه کسانی باید مالیات پرداخت کنند، چه میزان باید مالیات پرداخت شود و اینکه مالیات جمعآوری شده چگونه مصرف خواهد شد. در سیستمهای دموکراتیک نوع مالیات و نحوه توزیع مالیات نشاندهنده افکار و ارزشهای مردم است، روش دریافت مالیات و محل هزینهکرد آن همواره بین سیاستمداران و اقتصاددانها مورد بحث است.
فاطمه ابوالحسنلو
کارشناس اقتصادی
سیستم مالیاتی، دولت اغلب ارزشهای اجتماعی و ارزش کسانی که در قدرت سیاسی هستند را منعکس میکند. برای ایجاد یک سیستم مالیاتی باید دولت نوع توزیع مالیاتی را مشخص کند. اینکه چه کسانی باید مالیات پرداخت کنند، چه میزان باید مالیات پرداخت شود و اینکه مالیات جمعآوری شده چگونه مصرف خواهد شد. در سیستمهای دموکراتیک نوع مالیات و نحوه توزیع مالیات نشاندهنده افکار و ارزشهای مردم است، روش دریافت مالیات و محل هزینهکرد آن همواره بین سیاستمداران و اقتصاددانها مورد بحث است. از نظر اقتصاددانها بسیاری از انتقالات مالی به دولت، مالیات نیست و تعریف قانونی و اقتصادی مالیات متفاوت است. برای مثال بعضی از پرداختها به دولت یا بخش عمومی همانند شهریه دانشگاههای دولتی یا هزینه آب و برق یا کمکهای داوطبانه به دانشگاههای دولتی یا موزهها یا جریمههای رانندگی و استقراض و توقیف اموال، مالیات نیست. طبق تعاریف اقتصادی، مالیات انتقال غیر کیفری منابع از بخش خصوصی به بخش دولتی و بر اساس معیارهای از پیش تعیین شده و بدون ارجاع به ذینفع خاص است.
در سیستم مالیات مدرن، وضع مالیات بهصورت پولی است و توانایی دولت برای جمعآوری مالیات، ظرفیت مالی دولت نامیده میشود. جمعآوری مالیات توسط سازمانهای دولتی صورت میگیرد و هنگامی که مالیات بهصورت کامل پرداخت نمیشود، دولت ممکن است مجازاتهای مدنی (جریمه یا مصادره اموال) یا مجازاتهای کیفری(مانند حبس) را به افراد یا نهادها اعمال کند. در گذشته دولتها و حکومت با دریافت مالیات یا همان باج و خراج بهصورت سرباز، نیروی کار یا کالا و در نهایت پول، هزینههای دولت و همچنین جنگها را تامین میکردند. به مرور زمان و با تغییر شکل حکومتها، هدف از وضع مالیات، بالا بردن درآمد دولت یا تغییر قیمتها برای اثرگذاری بر تقاضا بود.
مالیات بهطور محسوس باعث تغییر قیمت کالاها میشود. بنابراین بسیاری از اقتصاددانها بهخصوص اقتصاددانهای نئو کلاسیک، استدلال میکنند که مالیات باعث اعوجاج بازار و ناکارآمدی اقتصاد میشود، مگر اینکه اثرات جانبی (مثبت یا منفی) مالیات باعث ایجاد بازار کارآمد شود. به این دلیل باید بهدنبال شناسایی سیستم مالیاتی بود که این اعوجاج یا تحریف به حداقل رسیده باشد. مثلا در آمریکا، دولت فدرال سرمایهگذاری در بخش سیستم آموزش عالی را مشمول مالیاتبندی کرده که باعث کاهش کارگران ماهر و در نتیجه، اختلاف شدید بین درآمد افراد با سطح تحصیلات عالی و کارگران با سطح سواد پایین شده است.
بررسی عملکرد دولت در طول تاریخ نشان میدهد دولتها، مالیات را در محلهای مختلفی هزینه کردهاند بعضی از این محلها عبارتند از جادهها، حمل و نقل عمومی، بهداشت، نظام حقوقی، امنیت عمومی، آموزش، سیستمهای مراقبت بهداشت، نظامی، تحقیقات علمی، فرهنگ، هنر، کارهای عمومی، جمعآوری و توزیع اطلاعات، بیمه عمومی و سایر هزینههای دولتی. همچنین دولتها از مالیات برای کمک به صندوق رفاه و خدمات عمومی استفاده میکنند که خدمات عمومی عبارتند از سیستم آموزش و پرورش، بازنشستگی، بیکاری، حمل و نقل عمومی. انرژی، آب، مدیریت پساب. در سیستم مدرن، مالیات بر مبنای امنیت اجتماعی است و در نظر است تا از افراد فقیر، معلول، یا بازنشسته توسط کسانی که در حال کار کردن هستند حمایت شود. در این سیستمها، دولتها از سیستمهای مالیاتی و نرخهای مختلف مالیاتی استفاده میکنند. آنها این کار را برای توزیع بار مالیاتی در بین افراد یا طبقات مردم درگیر در فعالیتهای مالیاتی مانند بخش کسب و کار میکنند و از محل مالیات دریافتی، برای توزیع مجدد منابع بین افراد و طبقات مختلف مردم استفاده میکنند.
در حال حاضر، نگاه به مالیات و همچنین کارکرد آن در حال تغییر است، همانطور که بیان شد، نحوه دریافت مالیات و توزیع آن نشاندهنده ارزشهای حاکم بر کشور و طرز تفکر حاکمان است. یکی از وظایف اصلی دولتها، ایجاد فرصت برابر برای همه افراد جامعه در همه مراحل از آموزش، بهداشت و کسب و کار از طریق توانمندسازی افراد و دسترسی به منابع است. در گذشته دولتها سعی کردهاند با گسترس آموزش و پرورش و همچنین دسترسی همگانی به بهداشت افراد را توانمند سازند. اما بررسی مشکلات کسب و کار در جامعه نشان میدهد، دسترسی به منابع مالی، اطلاعاتی و همچنین وجود فساد مالی از اهم مشکلات کارآفرینی در کشور است. با توجه به اینکه امکان ایجاد فرصت برابر برای همگان نیازمند سرمایهگذاری و توزیع امکانات بهصورت یکسان است و اعمال آن نیاز به اصلاحات ساختاری است، بنابراین مالیات بهعنوان ابزار دولت میتواند تاثیر بسیار مهمی در پیشبرد اهداف داشته باشد.
درآمد شرکتها و افراد باید ناشی از تواناییهای آن شرکت و همچنین حاصل از عملیات اصلی شرکت باشد، بنابراین هرنوع درآمدی که به نوعی مستقل از فعالیت شرکت و به علت دسترسی نابرابر به منابع اطلاعاتی یا مالی و در حالت خوشبینانه از روی شانس ایجاد شده باشد، باید بخش زیادی از آن به دولت بهصورت مالیات پرداخت شود و دولت مالیاتهای مربوطه را برای رفع مشکلات موجود در دسترسی برابر به امکانات هزینه کند.
ارسال نظر