لنج سواری در امواج خروشان

حسین اصغری ثانی

پژوهشگر

سیاست‌های بین‌المللی مستمراً درحال تغییر هستند. در نتیجه کشورها باید قوانین بازی در حال تغییر در صحنه سیاسی و دیپلماسی را یافته و آن را هدایت کنند. در نظام بین‌الملل، همیشه به کشورهای کوچک به‌عنوان کشورهای آسیب‌پذیر نگاه می‌شود. ولی بارها اتفاق افتاده که این کشورهای کوچک از یک نقطه قوت خاص خود در سیاست بین‌المللی و منطقه‌ای به خوبی استفاده کرده‌اند و تاثیر قابل توجهی بر مسائل جاری جهان گذاشته‌اند.

قطر شبه‌جزیره‌ای است که در خلیج‌فارس واقع شده، همچون لَنجی کوچک برروی دریای متلاطم. کشوری کوچک و آسیب‌پذیر که مانند تمام کشورها برای تامین امنیت و حفظ بقای خود با چالش‌های خاصی روبه‌رو بوده است. آسیب‌پذیری این کشور کوچک، آن را نیازمند متحد‌شدن با کشورهای قدرتمند‌تر کرده تا با پشتیبانی آنها، بتواند در مقابل عوامل تهدیدزا در منطقه ایستادگی کند. اما تحولات بین‌المللی و تغییر در منابع قدرت ملی، محدوده انتخاب‌های قطر را گسترش داد. به‌طوری‌که این کشور قادر شد بدون اینکه لازم باشد، امنیت خود را به متحدان قوی پیوند زند و به حیات سیاسی خود ادامه دهد. استراتژی قطر، استفاده از دیپلماسی نیچه برای برندسازی در حوزه‌های نرم‌افزاری بود تا از این حیث بتواند تصاویر متفاوت و مثبتی از خود را به افکار عمومی جهان ارائه کند. نتیجه این سیاست‌های هوشمندانه، برندسازی در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای(شبکه الجزیره)، دیپلماسی ورزشی، میانجیگری در منازعات سیاسی، صنعت گاز(ال.ان.جی)، هوانوردی (هواپیمایی قطر)، گردشگری، علمی و ... بود.

برندسازی، بازار قدرتمندی است که رقابت در آن پیچیده است. به‌خصوص در همسایگی دبی و عربستان پهناور و زمانی که به تولید قدرت و تامین امنیت منجر می‌شود مخالفان جدی پیدا می‌کند. چگونه یک کشور کوچک در همسایگی کشورهای بزرگ تر از خود، جسورانه پیشتاز برندسازی و خلق تصاویر شگفت انگیز از خود می‌شود؟ برند محصول یک تفکر خلاقانه و جسورانه است. این تفکر را امیرحمد از سال ۱۹۹۵ پیگیری می‌کرد و اکنون توسط پسرش تمیم دنبال می‌شود. برند بدون حکمرانی مطلوب سرانجامی نخواهد داشت و چنین نوعی از حکمرانی یقینا افزایش کیفیت زندگی شهروندان را به‌عنوان یک هدف عالی در نظر خواهد داشت. به‌همین دلیل اکنون قطر به‌عنوان ثروتمند‌ترین کشور جهان اسلام شناخته می‌شود و مردمش بیشتر از سوئد از امکانات رفاهی برخوردارند. به‌همین دلیل کسی انتظار نداشت که قطری‌ها به انقلاب‌های عربی بپیوندند.

علاوه بر رهبری هوشمندانه، ائتلاف‌های نظامی - امنیتی و تنوع در روابط خارجی، ابزارهای دیگر قطر برای برند‌سازی هستند. قطر از سال ۱۹۷۳ روابط بسیار ویژه‌ای با آمریکایی‌ها داشته تا جایی که بزرگ‌ترین پایگاه نیروی هوایی آمریکا در دوحه است. علاوه بر این قطر روابط حسنه‌ای با انگلیسی‌ها دارد و از سال ۲۰۰۸ روابط امنیتی- نظامی خود را با هندی‌ها تقویت کرده است. همچنین در تمام سال‌های بعد از استقلال خود سعی کرده روابطش با ایران، تحت تاثیر عربستان قرار نگیرد.به واسطه دیپلماسی نیچه، سال‌ها است که تصویر قطر، پررنگ‌تر از تمام کشورهای عربی در سراسر جهان دیده می‌شود. شاید کسی در جهان نام عربستان را نشنیده باشد اما بعید است کسی نام قطر را روی پیراهن‌های تیم بارسلونا ندیده باشد یا بعید است کسی اخبار شبکه الجزیره را دنبال نکرده باشد و اکنون میلیون‌ها نفر در سراسر جهان منتظر برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ در قطر هستند. با وجود چنین مشخصاتی برای کشور کوچک قطر، بعید است که امنیت آن با خطر جدی مواجه شود، چرا که با واکنش جدی افکار عمومی بین‌المللی مواجه خواهد شد. تنش‌های دیپلماتیک اخیر در روابط این کشور با همسایگان عربی‌اش به سود قطر تمام خواهد شد. چرا که این تنش‌ها محصول روابط ایران- قطر نیست، بلکه به‌دلیل عقب‌ماندگی تاریخی عربستان از قطر است. به هر حال ایران نباید رفتارهای اخیر قطر را یک چرخش در سیاست خارجی‌اش تلقی کند، قطری‌های در لنج سواری روی امواج خروشان استاد شده‌اند.