ساختار ضعیف مناظره
دکتر محمود صادقی
نماینده مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه
پیش از ارزیابی کلی مناظره دوم کاندیداهای ریاست جمهوری، باید به ضعف ساختاری مناظرهها توجه کنیم. صدا و سیما با وجود برگزاری مناظرهها طی چند دوره انتخابات ریاست جمهوری از توانمندی حرفهای لازم برای برگزاری هرچه بهتر مناظرات در این سطح، برخوردار نشده است. در واقع صدا و سیما تعداد کافی مجری و کارشناس مورداعتماد و مسلط به مسائل سیاسی و اقصادی در اختیار ندارد که شاهد مدیریت مناسب مناظرهها باشیم.
دکتر محمود صادقی
نماینده مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه
پیش از ارزیابی کلی مناظره دوم کاندیداهای ریاست جمهوری، باید به ضعف ساختاری مناظرهها توجه کنیم. صدا و سیما با وجود برگزاری مناظرهها طی چند دوره انتخابات ریاست جمهوری از توانمندی حرفهای لازم برای برگزاری هرچه بهتر مناظرات در این سطح، برخوردار نشده است. در واقع صدا و سیما تعداد کافی مجری و کارشناس مورداعتماد و مسلط به مسائل سیاسی و اقصادی در اختیار ندارد که شاهد مدیریت مناسب مناظرهها باشیم. در حال حاضر مناظره در شکل کلی آن با سوالاتی کلیشهای آن هم بهصورت قرعه کشی در مورد مهمترین مسائل کشور برگزار میشود و این حقیقتا در شان مناظره انتخابات ریاست جمهوری نیست.
البته این موضوع به دلیل بی اعتمادی عموم جامعه نسبت به صدا و سیما شکل گرفته است. میتوان گفت این ضعف اصلی مناظرهها است و این ضعف منجر به این میشود که کاندیداها بهجای اینکه پاسخ سوالهای مطرح شده را بدهند، در فرصت چند دقیقهای که برایشان ایجاد میشود، سعی کنند بیشتر دیدگاهها و شعارهای خودشان را مطرح کنند. جمعه در محور سیاسی چندان حرف مشخصی دستگیر بیننده نشد، اما نکتهای که وجود دارد این است که به نظر نگارنده پیروز این مناظره از بعد سیاسی گفتمان اصلاحطلب بود، به این معنا که حتی منتقدان دولت هم خودشان را طرفدار آزادی بیان و احترام به جایگاه مردم و اعتماد به مردم معرفی کردند، در حالی که عملکرد گذشته آنها نشانگر این است که اعتقاد چندانی به این مقولهها ندارند. این نشان میدهد که کاندیداها متوجه شدهاند که رای دهندگان اینگونه مسائل مورد توجهشان است که برای جلب مردم به بیان این شعارها تکیه میکنند و بحث نقدپذیری و تضارب آرا را بیان میکردند. به هر صورت این مردم هستند که قضاوت میکنند کاندیداها تا چه حد صداقت دارند. مجموعا در همه حوزهها یک نوع آشفتگی در مناظرهها در هر مقولهای وجود داشت.
سه کاندیدای اصولگرا کاملا با یکدیگر هماهنگ بودند و به جای اینکه برنامههای خودشان را مطرح کنند عمدتا در جهت هجمه به دولت عمل میکردند و در همین عرصه سیاست و فرهنگ به نوعی خودشان را داعیهدار آزادیها و نگاه باز به فرهنگ وانمود میکردند. اما آقای روحانی و جهانگیری به جای اینکه بیشتر به بیان برنامههای خود بپردازند درگیر پاسخگویی و دفاع برآمدند و مجبور شدند به برخی نقدهای آنها پاسخ دهند. دولت میتواند این مناظره را تبدیل به عرصه مناظره بین دو گفتمان کند. البته تا حدودی این اتفاق افتاد ولی به دلیل اینکه دوستان اصولگرا هم بیان میکردند که در مجموع به این گفتمان اعتقاد دارند، به این جهت هم در تنگنا قرار گرفتند.
طرح مسائلی از طرف اصولگرایان همچون آزادی بیان، احزاب، فرهنگ، گشایش و تجهیز خانه موسیقی و خانه هنرمندان، درحالی که فرهنگسراهای تهران به دستور شهرداری از برگزاری کلاس آموزش موسیقی منع شدهاند، نشان از تلاش برای رفع مسئولیت از اقدامات صورت گرفته در مجموعه خود و نیز تبری جستن از اقدامات دولت سابق دارد. موضوع مشخص این است که دیدگاههای مخالف آزادی هنر و خلاقیتهای هنری کاملابرای جامعه روشن است و مردم هر ادعایی را باور نمیکنند و این در حالی است که پلمب خانه هنرمندان و مشکلات ارکستر ملی در دولت روحانی رفع شد. به دلیل اقداماتی از این دست است که اکثریت قاطع جامعه هنرمندان رویکردی اصلاحطلبانه یا اعتدالی دارند.
البته در بسیاری از موارد در دولت روحانی گشایش انجام شده است. از سوی دیگر وقتی منتقدان دولت نشان دادن آلات موسیقی در صدا و سیما را امری ناپسند میدانند یا جمعی از هنرمندان کشور را محدود میکنند، نمیتوانند مدعی آزادی هنرمندان و آزادی خلاقیت هنری هنرمندان باشند.نکته مشهود دیگر در مناظره دوم، عدم پاسخدهی محکم از جانب روحانی و جهانگیری در مقابل حملات بود که نشان داد، نمیخواهند در موضع واکنشی قرار بگیرند و حفظ موضع کنشگری برایشان اهمیت بیشتری دارد. تاکتیکی مناسب که موفق به انجام آن نیز شدند.با توجه به حملات سایر کاندیداها، بهترین راهکار حفظ موضع کنشگری و قرار نگرفتن در موضع انفعال است. با این وجود انتظار میرفت با توجه به اینکه رئیسی به نوعی قوهقضائیه را نمایندگی میکند، روحانی و جهانگیری عملکرد گذشته ایشان در مورد محدود کردن آزادیها، انتقادناپذیری و محدود کردن فضای فرهنگی را مورد سوال قرار دهند.
ارسال نظر