پر کردن یک شکاف در تاریخ سیاسی

جمیل بویراز

تحلیلگر دانشکده روابط بین‌الملل در دانشگاه استانبول

پایان جنگ سرد منجر به سازماندهی مجدد جهانی شد و اثرات ناشی از آن تقریبا بر تمام کشورها تاثیر گذاشت. با این حال ترکیه مورد جالبی است که تغییرات آن مورد مطالعه قرار گرفته است. کتاب دیروز و امروز یک ملت: ترکیه پس از ۱۹۸۹، نوشته کرم اوکتم یکی از این مطالعات است که تحلیلی مفصل از رویدادهایی که بر گذار سیاسی ترکیه در جهان پس از جنگ سرد موثر بوده‌اند، ارائه می‌کند.

قبل از تحلیل محتوای کتاب باید روش‌شناسی نویسنده را به درستی درک کرد. اول از همه، همانند سایر کتاب‌هایی که با تجارب مربوط به کشورهای زیادی در دوره پسا جنگ سرد سر و کار دارند، این کتاب نیز که به ترکیه پرداخته است، عمدتا بر پیچیدگی این مشکلات امروزی در صحنه سیاست ترکیه مانند مساله کردها، خیزش اسلام سیاسی، حقوق اقلیت‌ها، نقش نظامیان در زندگی سیاسی ترکیه و برخی موارد دیگر تمرکز دارند. دوم، اوکتم همچنین تحلیل مختصری در مورد میراث اواخر دوران امپراتوری عثمانی و اوایل دوره جمهوری فراهم می‌کند که تمرکز آن بیشتر بر سال ۱۹۸۰ قرار دارد.

این سال در تاریخ سیاسی ترکیه به دلیل اثرات مداخله نظامیان در سیاست این کشور بسیار مهم است. نویسنده این کتاب به درستی استدلال می‌کند که تحلیل‌های پیرامون این دوره‌ها اهمیتی اساسی در درک پویایی‌های معاصر دارند. در نهایت، نویسنده یک رویکرد نسبی را برای تحلیل موارد بحرانی در سیاست ترکیه پس از سال ۱۹۸۹ در پیش گرفته است. این رویکرد با انجام مصاحبه‌هایی عمیق با شخصیت‌های نمادین و شاهدان رویدادها مانند روزنامه‌نگاران، افراد دانشگاهی و سیاستمداران که در ۲۰ سال گذشته انجام شده بود، صورت گرفته است.

در فصل نخست دوره‌های رژیم تک حزبی تا سال ۱۹۴۶ و ۳ کودتای نظامی صورت گرفته تا دهه ۱۹۸۰ میلادی تحلیل و بررسی شده است. اوکتم استدلال می‌کند که پیش از سال ۱۹۸۹، آشکارترین تناقض جمهوری ترکیه شکست رهبران آن برای دستیابی به یکپارچگی نژادی، زبانی و تنوع مذهبی در کشور بود. وی همچنین پیش‌بینی می‌کند که مفهوم شهروندی مبتنی بر ترکیبی از خصوصیات نژادی، مذهبی و مدنی، اصلاحات و مدرنیزه کردن ریشه‌ای و بنیادین در حوزه‌های مختلف زندگی اجتماعی، نقش قدرتمند دولت و نظامیان در حوزه سیاسی بود که منبع تناقضات فراوانی بود. چنین تناقضاتی به شکل تعارضاتی بین نخبگان طرفداران مدرنیته و سکولار و محافظه‌کاران مذهبی، بین ملی‌گرایی رسمی ترک‌ها و جدایی‌طلبی کردها و نیز در نهایت بین دولت و جامعه بروز پیدا می‌کرد. در این دوره‌ها، به گفته اوکتم، پشت صحنه‌های نهادی، ایدئولوژیکی و سیاسی برای کشور ایجاد کرده است که دوباره پس از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ میلادی پدیدار شدند. فصل دوم به اثرات کودتای نظامی در سال ۱۹۸۰ تخصیص داده شده است که به نظر نویسنده دوره «سکوت و شکنجه» بوده است. از سوی دیگر، تجدید حیات جدایی‌طلبی کردها و سیاست انتخابی اوزال در کنار سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال وی در طول دهه ۱۹۸۰ میلادی جو سکوتی را در ترکیه ایجاد کرده بود.

فصل سوم از سوی نویسنده به عنوان «دهه گمشده» یا به عبارت دیگر دهه سوخته نام‌گذاری شده که به دلیل تجاربی بوده است که دولت‌های ضعیف ائتلافی داشته‌اند و علاوه‌بر آن نبرد در منطقه جنوب شرقی ترکیه علیه نیروهای چریک این منطقه تشدید شده است و اثرات فاجعه‌بار بحران اقتصادی در سال ۱۹۹۴ به دنبال آن به وقوع پیوسته و گسترده شدن فساد در این کشور، رسوایی «سوسورلوک» به عنوان قابل توجه‌ترین رویداد در همکاری دولت و نظامیان با جرائم سازمان یافته به دلیل جنگ با خیزش کردها و مداخلات نظامی دیگر در سیاست علیه حزب رفاه در سال ۱۹۹۷ نیز از موارد دیگری بود که موجب شده کرم اوکتم این دهه را دهه از دست رفته قلمداد کند. همان‌طور که اوکتم اشاره می‌کند، دو مشکل اساسی بر ساز و کار سیاست داخلی ترکیه در دهه ۱۹۹۰ میلادی اثرگذار بودند. نخستین مورد فعالیت‌های فزاینده حزب کارگران کردستان در منطقه جنوب شرقی ترکیه و خیزش سیاست کردها در نتیجه مهاجرت اجباری کردها به مراکز شهرهای مختلف بود. در نهایت شهرهای بزرگ در منطقه غرب ترکیه و دیاربکر در شرق این کشور، به مراکز شهری سیاسی و فرهنگی کردها تبدیل شدند. اوکتم همچنین معتقد است که استراتژی مبارزه با تروریسم دولت وحشیانه بود و مانع از مشارکت احزاب سیاسی طرفدار کردها می‌شد. معضل دوم غلبه کردن بی‌سابقه سیاست اسلامگرایی در صحنه سیاست داخلی ترکیه در طول دهه ۱۹۹۰ میلادی تحت رهبری نجم‌الدین اربکان از حزب رفاه بود. تلاش‌های اسلامگرایان منجر به موفقیت انتخاباتی در سال ۱۹۹۴ در شهرداری‌ها و سال ۱۹۹۵ در انتخابات عمومی شد. پس از آن، تنش‌ها به‌طور آنی بین سکولار‌های رادیکال و این حزب افزایش یافت. نتیجه این کار یک مداخله نظامی دیگر بود، اما این بار از طریق تصمیماتی که در شورای امنیت ملی ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ گرفته شده بود.

در فصل چهارم، اوکتم به شرح رویدادهای اساسی در دوران حکمرانی حزب عدالت و توسعه می‌پردازد. این نویسنده بر منابع قدرت این حزب در سیاست ترکیه پس از پیروزی‌های قاطع در انتخابات سال ۲۰۰۲ در سطح ملی و سال ۲۰۰۴ در انتخابات محلی تاکید می‌کند. در تحلیل نهایی، نویسنده به‌دنبال طرح پرسش و نشان دادن سناریوهای ممکن در مورد آینده ترکیه است. نخستین مورد، مربوط به کشمکش قدرت بین نیروهای سکولار و محافظه‌کار در این کشور است. مورد دوم در مورد آینده مساله کردها برای این کشور یا در واقع به تعبیر نویسنده سناریوهای احتمالی در مورد مرزهای آتی این کشور است.

اوکتم به درستی استدلال می‌کند که در هر یک از سناریوهایی که احتمال وقوع آنها یا ترکیبی از آنها وجود دارد، چند عامل نقش دارند که ورای کنترل نقش‌آفرینان در سیاست ترکیه هستند. یکی از مهمترین این موارد را می‌توان نگرش اتحادیه اروپا و ایالات متحده به ترکیه، سیاست ایالات متحده در قبال خاورمیانه و ایران و نیز تغییر و تحولات در عراق و آینده کردستان این کشور دانست. نویسنده معتقد است که سناریوهای احتمالی برای آینده ترکیه، نه تنها به ترکیه، بلکه به غرب و خاورمیانه نیز ارتباط دارند.

در مجموع، رویکرد اوکتم به ترکیه پس از ۱۹۸۹ موجب می‌شود خواندن و درک آن برای علاقه‌مندان به سیاست ترکیه ساده‌تر و جذاب‌تر باشد. نویسنده به خوبی توانسته است بخش اعظم سیاست داخلی و خارجی ترکیه در دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ را که با تحولات و آشوب‌های زیادی در سیاست این کشور همراه بوده، پوشش دهد و نزاع میان سکولاریست‌ها و محافظه‌کاران را نشان داده و تلاش کند تا راهی برای مساله کردها بیابد. اگرچه نویسنده مراجع کافی و ادبیات موضوع لازم را به اندازه مورد نظر جمع‌آوری نکرده و در کل بسیار توصیفی عمل کرده است، کار وی ارزش تحلیلی داشته و شکل‌گیری ترکیه مدرن را از اواخر دوره عثمانی تا دهه ۱۹۸۰ میلادی بررسی می‌کند. در پایان می‌توان گفت این کتاب شکاف موجود در نوشته‌های مربوط به سیاست ترکیه را پر می‌کند.