بزنگاه‌های تاریخی در ترکیه

محمد ارتان

استاد دانشگاه بغازیچی

وقتی از مائو در دهه ۱۹۵۰ میلادی پرسیدند که درس‌های انقلاب فرانسه چه بود، پاسخ داد که «برای گفتن آن هنوز خیلی زود است.» پاسخ اغراق‌آمیز مائو نشان‌دهنده مشکلاتی است که مطالعه تاریخ مدرن به همراه دارد. فرآیند تاریخی در حال وقوع کار را برای متخصصان علوم اجتماعی دشوارتر می‌کند تا درک کاملی از آنچه جامعه هست، به دست آورند. کرم اوکتم سعی می‌کند در کتابش با عنوان ملت خشمگین (دیروز و امروز یک ملت) بر این دشواری چیره شود. در این مطالعه، تاریخ نوین ترکیه بر اساس تحولات سیاسی جاری آن مورد بررسی قرار گرفته است.

اوکتم بیان می‌کند که سه لحظه تاریخی کلیدی از سال ۱۹۸۰ در ترکیه وجود داشته است که با گذارهای جهانی درهم تنیده شده‌ بود. نخستین مورد کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ در ترکیه است؛ دومین مورد به سال ۱۹۸۹ برمی‌گردد که در آن، پس از برگزاری انتخابات، تورگوت اوزال همزمان با فروپاشی بلوک شرق به قدرت رسید و سومین مورد نیز وقایع ۱۱سپتامبر است که میزان قطبی‌شدگی بین اسلام و غرب را در جریان تقاضا برای الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا و عضویت در آن، افزایش داد. اوکتم از مفهوم «ملت خشمگین» استفاده می‌کند تا این فرآیند تاریخی را تبیین کند. او درمی‌یابد دلایلی که موجب خشم ملت شده‌اند ریشه در ایدئولوژی جمهوری دارند -و رابطه بین مذهب و جامعه، تعریف قومی شهروندی و تفکیک قوای ناقص بین دولت‌های منتخب و نقش‌آفرینان غیرمنتخب مانند نظامیان، دیوانسالاری و قوه قضائیه را نیز در بر می‌گیرند.

در فصل نخست، اوکتم پیش‌زمینه تاریخی فرهنگ سیاسی ترکیه را بررسی می‌کند. این فصل شامل یک خلاصه کلی از نوشته‌های مربوط به تاریخ مدرنیزه شدن ترکیه است. پس از این پیش‌زمینه تاریخی، اوکتم سیاست ترکیه را از دهه ۱۹۸۰ میلادی تاکنون بررسی می‌کند. او دوره اوزال را در فصل دوم و در چارچوب درگیری بین دولت‌های منتخب و نگهبانان دولت بررسی می‌کند. نویسنده معتقد است ترکیه در دوره اوزال در قیاس با دهه ۱۹۷۰ میلادی توانست رشد اقتصادی و ساختار اقتصادی باثبات‌تری را به دلیل سیاست‌های لیبرالی وی به دست آورد.

فصل سوم این کتاب به بررسی دهه ۱۹۹۰ می‌پردازد و دهه از دست رفته این کشور را مورد بررسی قرار می‌دهد. اوکتم بیان می‌کند که عادی شدن شرایط ترکیه پس از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ تحت رهبری اوزال با جو احتیاطی که در کشور در دهه ۱۹۹۰ برقرار شده بود، قطع شد و از بین رفت. نبرد داخلی در مناطق شرقی ترکیه، بحران‌های اقتصادی و ضعف دولت‌های ائتلافی موجب شد بحرانی در نظام این کشور پدید آید، با این حال مهم‌ترین پویایی‌های دهه ۱۹۹۰ به ظاهر مربوط به رستاخیز سیاسی و حیات مجدد نگهبانان دولت بود.

در فصل چهارم نیز نویسنده به بررسی حزب عدالت و توسعه می‌پردازد و آن را در چارچوب خصومت بین محافظه‌کاران اسلامی و مدافعان جمهوری تبیین می‌کند. حزب عدالت و توسعه برنامه صندوق بین‌المللی پول را که کمال درویش اقتصاددان معروف ترکیه بنیان نهاده بود، حفظ کرد و این سیاست‌های اقتصادی منجر به رشد طبقات جدیدی شد که به‌عنوان کالونیست‌های اسلامی معروف شدند.در فصل پنجم اوکتم به دوره دوم تصدی حزب عدالت و توسعه می‌پردازد و ادعا می‌کند تضاد بین این حزب و مدافعان دولت سکولار از طریق محاکمه‌های نظامی به دادگاه‌ها منتقل شده است.