ترامپ و جنگ ارزی
در پی ملاقات جدید روسای جمهوری چین و آمریکا بسیاری از رسانههای معتبر جهان مجددا به مبحث جنگ ارزی پرداختهاند. جنگ ارزی، رقابت در کاهش نرخ ارز کشورها نسبت به یکدیگر است تا از این طریق بتوانند نسبت به رقبای خود مزیت تجاری به دست بیاورند. باور عامه خصوصا در ایران بر این است که نرخ ارز داخلی باید قوی باشد یا به عبارتی دلار ارزان باشد. اما کشوری که قصد تقویت تولید از طریق صادرات را دارد، در مقاطعی نیاز دارد که برای تقویت صادرات و بهتر شدن تراز تجاریاش، نرخ ارز خود را بهصورت «مدیریتشده» کاهش دهد که البته این نوع کاهش با کاهش ارز ناشی از بحرانهای اقتصادی و سیاسی مانند آنچه در سالهای قبل در ایران در اثر تحریمها رخ داد، تفاوت دارد.
در پی ملاقات جدید روسای جمهوری چین و آمریکا بسیاری از رسانههای معتبر جهان مجددا به مبحث جنگ ارزی پرداختهاند. جنگ ارزی، رقابت در کاهش نرخ ارز کشورها نسبت به یکدیگر است تا از این طریق بتوانند نسبت به رقبای خود مزیت تجاری به دست بیاورند. باور عامه خصوصا در ایران بر این است که نرخ ارز داخلی باید قوی باشد یا به عبارتی دلار ارزان باشد. اما کشوری که قصد تقویت تولید از طریق صادرات را دارد، در مقاطعی نیاز دارد که برای تقویت صادرات و بهتر شدن تراز تجاریاش، نرخ ارز خود را بهصورت «مدیریتشده» کاهش دهد که البته این نوع کاهش با کاهش ارز ناشی از بحرانهای اقتصادی و سیاسی مانند آنچه در سالهای قبل در ایران در اثر تحریمها رخ داد، تفاوت دارد.
در این فرآیند شرکای تجاری یک کشور متضرر میشوند زیرا آنها بازار وارداتی کشوری میشوند که نرخ ارز خود را کاهش داده است. پس آن کشورها نیز متقابلا وارد فاز کاهش نرخ ارز خود میشوند. این امر دوری باطل ایجاد میکند که پایه جنگ ارزی است. در نهایت این جنگ نیز چنان که در کتاب «جنگهای ارزی» به آن اشاره شده، واقعا ممکن است سبب بروز بحرانهای بسیار شدیدتری شود.
در سالهای اخیر کاهش نرخهای بهره در بانکهای مختلف مرکزی در جهان مدام رخ داده است و این یعنی کاهش ارزش پول آن کشور. اگر چه عدهای موافق نیستند که جهان در حال حاضر گرفتار جنگ ارزی است، اما در مقابل عدهای معتقدند اقتصادهای بزرگ در حال حاضر درگیر جنگهای ارزی هستند که نمونه بارز آن همین اتفاقاتی است که در حوزه دلار آمریکا در مقابل سایر ارزها خصوصا یوآن چین به وقوع پیوسته است. پس از سال ۲۰۰۸، اقتصادهای پیشرفته دچار رکود شدند و برای خروج از رکود، راهحل اصلی در ایجاد تورم و تقویت صادرات تشخیص داده شد. نتیجه نهایی رسیدن به هر دو هدف کاهش نرخ ارز این کشورها در برابر شرکای تجاریشان بوده است.
اصطلاح «جنگ ارزی» حاصل زمانی پس از بحران مالی ۲۰۰۸ میلادی در آمریکا است. پس از این بحران بهنظر میرسد که بنیان تئوریهای رایج اقتصادی دچار لرزش شده و اکنون اصل آزادی تجارت و عدم دخالت اقتصادی دولت، جایگزین کمکهای مالی دولت به شرکتهای خصوصی برای جلوگیری از ورشکستگی و ایجاد لشکر بیکاران شده است. اینها همگی ناامیدی از دلار و جستوجو برای ارزی جایگزین را به همراه خواهد داشت.
جنگهای ارزی در نهایت جنگی بر سر نقش و ارزش دلار است. با وجود این، بهدلیل معرفی مشتقات مالی، اهرم مالی بالا، چاپ بیرویه پول و تضعیف طلا، دلار ماهیت تازهای پیدا کرده است. اکنون زمان سابق نیست که دلار را نجات دهند و زمان برای نجات دلار نیز در حال کوتاه شدن است. در پرونده امروز باشگاه اقتصاددانان ابتدا به نظریات تعیین نرخ ارز و سپس آخرین اخبار و تحولات در جنگ ارزی پس از روی کار آمدن رئیسجمهوری جدید آمریکا، ترامپ پرداختهایم.
ارسال نظر