بازشدن فنر جمعشده
اصغر سمیعی ظفرقندی
رئیس سابق کانون صرافان
نرخ تورم ایران با کشورهایی مثل آمریکا تفاوت دارد. حداکثر نرخ تورم در این کشورها زیر ۵ درصد است؛ درحالیکه نرخ تورم در ایران بهطور متوسط ۲۰ درصد است که گاه تا ۴۰ درصد هم افزایش داشته است. این تورم غیر از اینکه در افزایش نرخ ارز خودش را نشان دهد کجا میتواند خودش را نشان دهد؟ میتوانید ببینید نرخ بهره در بازار ایران واقعا کمتر از ۲۵ درصد نیست؛ درحالیکه نرخ بهره در این کشورها مسلما زیر ۵درصد است یعنی این اختلافها به هرحال باید خودش را یک جایی نشان دهد.
اصغر سمیعی ظفرقندی
رئیس سابق کانون صرافان
نرخ تورم ایران با کشورهایی مثل آمریکا تفاوت دارد. حداکثر نرخ تورم در این کشورها زیر 5 درصد است؛ درحالیکه نرخ تورم در ایران بهطور متوسط 20 درصد است که گاه تا 40 درصد هم افزایش داشته است. این تورم غیر از اینکه در افزایش نرخ ارز خودش را نشان دهد کجا میتواند خودش را نشان دهد؟ میتوانید ببینید نرخ بهره در بازار ایران واقعا کمتر از 25 درصد نیست؛ درحالیکه نرخ بهره در این کشورها مسلما زیر 5درصد است یعنی این اختلافها به هرحال باید خودش را یک جایی نشان دهد. نکته اصلی فقط یک موضوع است شما اگر سال 91 را نگاه کنید نرخ ارز همین حدود 3700 تا 3800 تومان بوده است. الان 4 سال از آن زمان گذشته است، اما در این 4 سال به جای اینکه نرخ ارز با یک شیب منطقی افزایش پیدا کند، این کار انجام نشده و این فنر نگه داشته شده است. بنابراین طبیعی است که این فنر یک روز در میرود. زمانش را نمیشود حدس زد یا تعیین کرد، ولی به هر حال هر زمان که دست زور به هر دلیلی از روی فنر کنار رود قیمت به طرف واقعی شدن حرکت میکند. بدون شک افزایش و کاهش نرخ ارز با هماهنگی با وضعیت اقتصادی کشور و با توجه به نرخ تورم و نرخ بهره و نرخ بیکاری است.
سفتهبازی بدون شک بر قیمت ارز اثر دارد ولی تنها عاملی که باعث میشود سفته باز جرات ورود به بازار را پیدا کند، فقط غیرواقعی بودن قیمتها است. در واقع وقتی با سیاستهای نادرست امکان و فضای مناسب برای فعالیتهای مخرب مثل سفتهبازی و دلالی فراهم میشود بازار هم در زمان بروز اولین ناآرامیها واکنش خود را نشان میدهد. البته دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه دولت توانایی کنترل بازار را نداشته و در واقع اختیار از دستش خارج شده است. با توجه به ذخایر ارزی گسترده کشور بعید میدانم چنین اتفاقی رخ داده باشد. چون هنوز دولت از خیلی از تواناییهای خود برای کنترل بازار استفاده نکرده است. در ضمن این نکته نیز باید مورد توجه قرار گیرد که همیشه نباید به افزایش نرخ ارز بهعنوان یک اتفاق منفی نگاه کرد. بدون شک واقعی شدن نرخ ارز کمک بزرگی به بسیاری از صادرکنندگان کرده و از بروز فسادهای مختلف جلوگیری خواهد کرد. همه ما دوست داریم پول ملی تقویت شود ولی راه آن تزریق بی رویه و دادن نرخ دستوری نیست. ولی اگر دولت بخواهد صحیح عمل کند باید کاری کند که از خروج بیش از 20 میلیارد دلار ارز ازسوی مسافر جلوگیری شود. راهحلهای گوناگونی برای این امر وجود دارد، ولی آسانترین راه افزایش عوارض خروج از کشور - و البته واقعی کردن نرخ ارز است در زمان قبل از انقلاب عوارض خروج از کشور دوهزار تومان بود و سکه 295 تومان یعنی معادل هفت سکه طلا. اما در حال حاضر ظاهرا کمتر از یک چهاردهم سکه یعنی حدود یک در صد آن زمان عوارض گرفته میشود و همین سیاست باعث میشود که رفتن به دبی و آنتالیا ارزانتر از رفتن به کیش و مشهد و شیراز تمام میشود.
ارسال نظر