قدرت کم افراطیها در آلمان
دویچه وله
احزاب ملیگرای راست افراطی در اروپا طی دهههای گذشته رشد قابل توجهی داشته و به یکی از چالشهای پیش رو در کشورهای اروپایی تبدیل شدهاند. این احزاب در شکلی متنوع و تقریبا در تمامی کشورهای اروپایی حضور دارند و با برخورد افراطگرایانه با موضوعاتی نظیر دفاع از ارزشها، فرهنگ و هویت ملی، سیاستهای احزاب اصلی و میانهرو اروپایی را در قبال بحران اقتصادی و بحران مهاجران و پناهجویان به نقد کشیده و خود را بهعنوان تنها نیروی امیدبخش و خواستار تغییر معرفی کردهاند.
دویچه وله
احزاب ملیگرای راست افراطی در اروپا طی دهههای گذشته رشد قابل توجهی داشته و به یکی از چالشهای پیش رو در کشورهای اروپایی تبدیل شدهاند. این احزاب در شکلی متنوع و تقریبا در تمامی کشورهای اروپایی حضور دارند و با برخورد افراطگرایانه با موضوعاتی نظیر دفاع از ارزشها، فرهنگ و هویت ملی، سیاستهای احزاب اصلی و میانهرو اروپایی را در قبال بحران اقتصادی و بحران مهاجران و پناهجویان به نقد کشیده و خود را بهعنوان تنها نیروی امیدبخش و خواستار تغییر معرفی کردهاند.
بررسی میزان آرای کسب شده در انتخابات محلی و ملی و انتخابات پارلمان اروپایی از سوی این احزاب در طول دو دهه گذشته، بیانگر روند رو به رشد آنها و نشانگر این مساله است که راست افراطی از حاشیه به متن صحنه سیاسی اروپا بازگشته است. برخی از آنها به دولتهای ائتلافی راه پیدا کردهاند و برخی دیگر با حضور مستمر و کسب آرای چشمگیر و تعداد کرسیهای قابل اعتنا در پارلمانهای ملی و پارلمان اتحادیه اروپا به وزنهای تاثیرگذار در صحنه سیاسی اروپا تبدیل شدهاند. پژوهشی جدید در سطح اروپا نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق افرادی که به احزاب ناسیونالیست و پوپولیست راستگرا گرایش دارند، جهانیشدن را هم یک تهدید میشمرند. نتایج بررسی انجام شده از سوی بنیاد«برتلزمان» نشان میدهد که هراس از ادغام بینالمللی انگیزهای برای گرایش بیشتر به احزاب ناسیونالیست راستگرا در اروپا است. بر همین اساس وجه اشتراک حامیان احزاب راست افراطی ترسهای مربوط به روند و نتایج جهانی شدن است.
با توجه به اندازه جامعه آماری این پژوهش و شرکت ۱۴ هزار و ۹۳۶ نفر در ماه اوت سال ۲۰۱۶ میلادی در سطح اروپا، این نظرسنجی بازتابدهنده گرایشهای موجود در کل اتحادیه و ۹ کشور از بزرگترین اعضای اتحادیه اروپا محسوب میشود. بر اساس یافتههای این پژوهش ۵۵ درصد جمعیت اروپا ادغام بینالمللی را شانسی برای خود و ۴۵ درصد دیگر آن را تهدید میدانند. بررسیها همچنین نشان میدهند که میان سن افراد و سطح تحصیلاتشان با احتمال بیزاری از جهانی شدن نسبت عکس وجود دارد. نکته دیگری که در این پژوهش نظر را به خود جلب میکند رشد موازی میزان هراس افراد و گرایش آنها به بازپس زدن سیاست و اجتماع است. تقریبا نیمی از مخالفان جهانی شدن در اروپا از حامیان خروج کشورشان از اتحادیه اروپا هستند و بیش از ۹۰ درصد پرسششوندگان هیچگونه اعتمادی به سیاست ندارند و از این تعداد تنها ۳۸ درصد از وجود دموکراسی رضایت دارند.
در مقابل بیش از ۸۰ درصد دوستداران جهانیشدن از ماندن کشورشان در اتحادیه اروپا حمایت میکنند و بیش از نیمی از آنها از وجود دموکراسی راضیاند. این پژوهش همچنین نشان میدهد که در سراسر اروپا میزان درآمد، درجه تحصیلات و سن افراد فاکتورهای تعیینکنندهای در موضعگیری افراد نسبت به پدیده جهانیشدن است. ۶۳ درصد از پرسششوندگان که خود را متعلق به طبقه متوسط جامعه میدانند، جهانیشدن را یک شانس میدانند. این میزان در طبقه کارگر به ۵۳ درصد کاهش مییابد. نگاه اغلب افراد متخصص و تحصیلکرده (۶۲ درصد) به جهانیشدن مثبت است در حالیکه در میان افراد غیرمتخصص تنها ۵۳درصد این پدیده را مثبت ارزیابی میکنند، اما پذیراترین گروه در ارتباط با موضوع جهانیشدن را جوانان ۱۸ تا ۲۵ سال در اروپا تشکیل میدهند. ۶۱درصد از اعضای این گروه سنی جهانیشدن را یک شانس میدانند.
وضعیت در آلمان
پژوهشی دیگر به منظور بررسی وضعیت راستگرایی در کشورهای مختلف اروپا ۱۲ کشور بزرگ اروپایی را مورد مطالعه قرار داده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که شهروندان آلمانی کمتر از هر کشور دیگر اروپایی پذیرای سیاستهای پوپولیستی هستند. در آلمان تنها ۱۸ درصد رایدهندگان با مواضعی که حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان (AfD) مبنای کار خود قرار داده است، موافقند. این پژوهش که از سوی موسسه بریتانیایی «YouGov» انجام شده نشان میدهد، در حالی که در آلمان تنها عقاید سیاسی ۱۸ درصد جمعیت رایدهندگان با مواضع حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) همخوانی دارد، در کشور لهستان این میزان ۷۸ درصد است. در فرانسه و هلند نیز این رقم به ترتیب ۶۴ درصد و ۵۵ درصد است. بر اساس این پژوهش سن رایدهندگان نقش مهمی در گرایشهای سیاسی آنان دارد. در آلمان هرچه سن افراد بیشتر است، ایدهها و مواضع سیاسیشان به احزابی چون AfD نزدیکتر است. با این وجود بخش بزرگی از طرفداران ایدههای پوپولیستی در آلمان را افرادی با میزان متوسط تحصیلات و نه افراد تحصیلکرده تشکیل میدهند. در این میان گرایش مردان به ایدههای پوپولیستی به مراتب بیش از زنان است. میزان گرایش به سیاستهای پوپولیستی میان مردان ۶۵ درصد و میان زنان ۳۵ درصد تخمین زده شده است.
جو توئیمان، مدیر پژوهش انستیتوی«YouGov» درباره نتایج این بررسی میگوید: «در حالی که ما در کشورهای اروپایی دیگر، به خصوص فرانسه شاهد گرایشهای قوی به پوپولیسم اقتدارگرا هستیم، در آلمان مصونیت بالایی در مقابل پوپولیسم نظرها را به خود جلب میکند.» در چارچوب این پژوهش، انسانهای پذیرای ایدههای پوپولیستی به کسانی گفته میشود که اعتقادهای پایهای مشترکی از جمله مخالفت با وجود اتحادیه اروپا، مخالفت با ورود مهاجران به کشورشان، نگاه انتقادی به جملهبندیهای متداول در مسائل مربوط به حقوق بشر و ترجیح سیاست خارجی مستحکم و متمرکز بر منافع ملی دارند. بر پایه این تعریف نه تنها گرایشهای سیاسی راستگرایان بلکه گرایشهای چپگرایان را هم میتوان پوشش داد. نتایج این پژوهش همچنین نشان میدهند که بر خلاف کشورهای اروپایی دیگر که پوپولیسم چپگرا نیز در آنها رواج دارد، اکثریت غالب رایدهندگان آلمانی که احتمالا در سال آینده به احزاب پوپولیست رای خواهند داد، به سیاستهای راستگرایان این کشور گرایش دارند.
ارسال نظر