آینده مبهم فرانسه

آتلانتیک

عناصر مشترک و قدرتمند شورش در بین شهروندان کشور‌های صنعتی را نمی‌توان انکار کرد. بیکاری و نابرابری اجتماعی رو به فزونی حاصل از جهانی‌سازی لجام گسیخته، احساس بی‌توجهی به بخشی از شهروندان توسط دولت‌ها، سرخوردگی گسترده در برابر خلأ نظام سیاسی، بحران مهاجرت و حوادث تروریستی و شاید از همه مهم‌تر رکود گسترده اقتصادی در سال‌های اخیر از جمله عوامل مشترکی به‌حساب می‌آیند که در فضای بین‌المللی تهدیدکننده کنونی تقریبا در سرتاسر اروپا منجر به تحولات سیاسی شده و حتی ممکن است روابط قدرت را تغییر ‌دهند. برگزیت یکی از نخستین نشانه‌های این تغییر بود. اتفاقی که جدایی بریتانیا یکی از پایه‌گذاران و شرکای اصلی اتحادیه اروپا را به دنبال داشت. افزایش محبوبیت ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان و یاروسلاو کاچینسکی چهره‌ سیاسی قدرتمند و برجسته لهستانی در ماه‌های اخیر - چهره‌های مذکور، مدافع دموکراسی غیرلیبرال به‌شمار می‌آیند و بروکسل را مسکوی جدید قلمداد کرده و بین کشور خود و سایر کشورها مرزبندی‌هایی ایجاد می‌کنند- و حالا شکست رنتزی در همه‌پرسی اخیر ایتالیا و کناره‌گیری وی از نخست‌وزیری حوادث سریالی است که در حال تغییر چهره و تعادل قدرت در اروپاست. از سوی دیگر در کشورهای حوزه اسکاندیناوی (از جمله نروژ که عضو اتحادیه اروپا نیست)، هلند، اتریش، ایتالیا یا فرانسه، احزاب پوپولیستی و یا راست افراطی نظام‌های سیاسی سنتی را به عقب می‌رانند؛ احزاب مذکور در آستانه‌ دستیابی به قدرت هستند حال آنکه تا‌کنون نتوانسته‌اند در اروپا قدرت را به دست بگیرند.

کشورهای اروپایی وقایع فرانسه را به‌خوبی رصد می‌کنند و میزان انعطاف‌پذیری سیستم سیاسی سنتی در برابر حزب راست افراطی قدرتمند را مورد بررسی قرار می‌دهند، چراکه راست‌های افراطی در حال حاضر در سرتاسر اروپا حضور دارند. پیروزی فیون در انتخابات درون حزبی جمهوری‌خواهان فرانسه برای بسیاری موجب تعجب و شگفتی بود. پیروزی «فرانسوا فیون»، نخست‌وزیر پیشین فرانسه در انتخابات درون حزبی جمهوری‌خواهان آن‌هم در برابر رقبایی چون «نیکولا سارکوزی»، رئیس‌جمهوری پیشین فرانسه و «آلن ژوپه»، نخست‌وزیر اسبق این کشور موجی از حیرت را در فرانسه به‌وجود آورد. فیون اکنون پرچمدار جدید جناح راست میانه و نامزد این حزب در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده این کشور است و احتمالا باید با نامزد حزب سوسیالیست فرانسه (که هنوز نامشخص است) و نیز «مارین لوپن»، رهبر حزب راست‌گرای جبهه ملی فرانسه رقابت کند.

انتخاب فیون در انتخابات مقدماتی احزاب راست و میانه نشان‌‌دهنده‌ نارضایتی شهروندان و چالش پوپولیستی در غرب است و مردم هنوز انتخاب نهایی خود را اعلام نکرده‌اند. عدم قطعیت مردم فرانسه در این‌باره تا آنجاست که فیون به‌عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۷ فرانسه در بازه‌ زمانی بسیار محدود به شخصیتی محبوب بدل شده است. در مقایسه با شخصیت‌هایی همچون سارکوزی و ژوپه که در مرکز توجهات رسانه‌ای قرار داشتند، فیون ۶۲ ساله چهره‌ای ناشناخته قلمداد می‌شد، آن‌قدر ناشناخته که حتی روزنامه فرانسوی «لوموند» در مطلبی وی را «آقای هیچ‌کس» نامید. اگرچه فرانسوا فیون، توانست در انتخابات درون حزبی جناح راست میانه فرانسه، پیروزی را از آن خود کند اما عقاید و سیاست‌های به‌شدت محافظه‌کارانه‌ای دارد. از نظر اقتصادی، بسیاری از فیون به‌عنوان «مارگارت تاچر فرانسه» یاد می‌کنند، چراکه فیون در بسیاری از مسائل و موضوعات اقتصادی از بانوی آهنین بریتانیا الهام گرفته است. به‌عنوان مثال فیون در نظر دارد پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده فرانسه به قانون ۳۵ ساعت کار در هفته پایان دهد، از حجم و اندازه بخش دولتی بکاهد، در حدود نیم میلیون شغل مدنی فرانسه را حذف کند و هزینه‌های عمومی را نیز در حدود ۱۱۰ میلیارد یورو (معادل ۱۱۶ میلیارد دلار) کاهش دهد.

از نظر روابط بین‌الملل و سیاست خارجی، فیون خواهان برقراری دوباره روابط دوستانه با روسیه است و باور دارد که قدرت‌های غربی در روابط خود با روسیه و پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی مرتکب خطاهای بزرگی شده‌اند. همچنین وی درخصوص مساله سوریه، امکان همکاری با «بشار اسد»، رئیس‌جمهوری سوریه را رد نکرده و معتقد است که فرانسه در مسیر مبارزه با گروه تروریستی داعش باید تمامی شرکا را مدنظر قرار دهد. چنین مواضع و رویکردهایی نه‌تنها موجب محبوبیت هرچه بیشتر فیون در نظر مقامات مسکو و دمشق خواهد شد، بلکه باعث افزایش محبوبیت وی نزد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا نیز می‌شود چراکه فیون و ترامپ در موضوع مقابله با گروه تروریستی داعش هر دو رویکرد و دیدگاه مشترکی دارند. برخی از نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که برخی از رای‌دهندگان لیبرال فرانسوی برای جلوگیری از پیروزی نیکولا سارکوزی در این انتخابات به چهره محافظه‌کاری همچون فرانسوا فیون رای داده‌اند، چراکه آنها معتقدند سارکوزی از توانایی لازم برای شکست «مارین لوپن»، رهبر حزب راست‌گرای جبهه ملی فرانسه برخوردار نیست.

موقعیت مطلوب مارین لوپن در نظرسنجی‌های انتخاباتی به‌شدت سران اروپایی را نگران کرده است. مارین لوپن سیاستمداری است که اروپای واحد را به یک زندان تشبیه کرده و رویکردی ملی‌گرایانه در عرصه سیاسی دارد. در صورتی که لوپن به‌عنوان رئیس‌جمهوری فرانسه انتخاب شود، احتمال برگزاری همه‌پرسی در فرانسه بر سر خروج از اتحادیه اروپا نیز افزایش خواهد یافت. اکثر کارشناسان معتقدند لوپن یکی از گزینه‌های اصلی پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده فرانسه خواهد بود. از سوی دیگر نتایج نظرسنجی که چهارشنبه هفته گذشته منتشر شد، نشان می‌دهد که «مانوئل والس» نخست‌وزیر سابق فرانسه که با هدف نامزدی حزب سوسیالیست در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۷ از سمت خود استعفا داد، از حمایت مردمی برای ورود به دور دوم رقابت‌ها که در ۲۳ آوریل سال آینده میلادی برگزار می‌شود، برخوردار نخواهد شد. بنابر نظرسنجی مرکز «بی‌وی‌ای- سیلزفورس»، حتی اگر والس در رقابت درون حزبی ماه ژانویه موفق به کسب عنوان نامزد نهایی سوسیالیست‌ها شود، در دور نخست رقابت ریاست‌جمهوری که در ماه مه ‌برگزار می‌شود، تنها ۱۳ درصد از آرای مردمی را به خود اختصاص می‌دهد که این رقم برای ورود وی به دور دوم کافی نیست.

حتی اگر رقابت وی به زورآزمایی با «ژان‌لوک ملانشون» دیگر نامزد سوسیالیست خلاصه می‌شد و «امانوئل مکرون» رقیب سوم، پا به گود مبارزه نمی‌گذاشت؛ والس بازهم تنها قادر به جذب ۲۱ درصد از آرای مردمی بود که این رقم هم برای ورود او به دور دوم کفایت نمی‌کند. به این ترتیب، هیچ‌یک از سه نامزد اصلی حزب چپ، شانسی برای حضور در دور نهایی رقابت ندارند. این در حالی است که انتظار می‌رود از میان همه رقبای حاضر در دور نخست انتخابات، «فرانسوا فیون» از حزب راست میانه و «مارین لوپن» از حزب افراطی «جبهه ملی» به دور دوم راه یابند. این وضعیت در حالی است که از یکسو محبوبیت «فرانسوا اولاند» رئیس‌جمهوری فرانسه و نامزد سوسیالیست‌های این کشور، رو به کاهش داشته و جناح‌های راست میانه و جمهوری‌خواهان این کشور نیز هنوز در کشاکش انتخاب نامزد موردنظر خود برای انتخابات هستند.