ضرورت سیاست‌گذاری بلندمدت

حسین صدرایی
تحلیلگر بازار سرمایه

انتخابات در کشورهای مختلف از جنبه‌های مختلف برای بازارهای مالی اهمیت پیدا می‌کند. در برخی کشورها انتخابات پارلمانی اهمیت دارد و در برخی دیگر، ریاست جمهوری. وجه پر رنگ این اهمیت بیشتر در اتخاذ سیاست‌های راهبردی و اصلی و رویه‌های جاری کشورداری است. سیاست‌ها می‌توانند در راستای بازارها و تقویت آنان باشند یا ضد بازار و منجر به شکست آنها شود. سیاست‌ها می‌توانند ریاضتی باشند و موجبات سختی ملت‌ها در کوتاه مدت شوند و اهداف نیک در بلندمدت برای ملت ایجاد کنند یا هزینه‌ای که در کوتاه مدت رضایت عمومی بیاورند و در بلندمدت فلاکت و سختی... در ایران انتخابات ریاست جمهوری هم از جنبه اجرای سیاست‌های اتخاذی قوه مقننه اهمیت دارد و هم از جنبه اتخاذ رویه‌های اجرایی مدیریت کشور. تقریبا در سپهر اقتصاد ایران، همگان، دولت‌های مختلف با سیاست‌های اجرایی متنوع را دیده‌اند و اثرات آن را بر زندگی شخصی خود درک کرده‌اند.

اما انتخابات 96، وجه اهمیت به مراتب بالاتری نسبت به سایر انتخابات در کشور از منظر اقتصاد ملی دارد. دارایی‌های دولت که با واگذاری آن، بخشی از بودجه دولت تامین می‌شد، رو به اتمام است. نفت و قیمت آن سودای افزایش ندارد. صادرات و واردات کشور شانه به شانه هم افزایش می‌یابند و تراز سرمایه به تازگی از حال وخیم خود خارج شده است. بخش بیشتری از بودجه ملی بر دوش مالیات‌ها اداره می‌شود. هدفمندی یارانه در بلاتکلیفی نظام تصمیم‌گیری ایران و انتفاع مردم درگیر است. کسادی و نه رکود که رکود معنایی به مراتب منفی تری از کسادی دارد، به دلیل اتخاذ سیاست‌های ابرانبساطی دوره‌های قبل با قیمت نفت 120 تا 140 دلاری، فراگیر است. حاشیه‌های سیستم مالی-بانکی با تعدد موسسات مالی غیرمجاز زیاد شده، بهره تار و پود اقتصاد ایران را خمار کرده، رشوه و ارتشا دامنگیر هر کسب و کاری است. نظامات پولی و مالی با انضباط جدید در حال بهبود است. تورم تک نرخی شده و بستر را برای اتخاذ سیاست‌های بلندمدت مالی و پولی آماده کرده است. روابط تجاری پیش از تحریم‌های ظالمانه اگرچه کند، در حال بهبود و از سرگیری است و موارد متعدد دیگری که هر کدام چه خوب و چه بد گوشه نظری از تاثیر بر اقتصاد ما و بازارهای پولی و مالی دارد...

اولین اثر و شاید مهمترین اثر انتخابات بر بازار‌های مالی نظیر بورس اثر روانی است. تهییج انتظارات به‌صورت مثبت یا منفی است. خواننده به نیک این اثر را هم در اقتصاد ایران و هم اقتصاد جهان دیده است. اثر ترامپ بر بورس‌های جهانی و اثر روحانی بر بورس اوراق بهادار تهران! یکی نتیجه انتخابات در بزرگترین اقتصاد دنیا است که بر مبنای اصل گرانش در فیزیک، سایر کشورها را با خود درگیر کرد و سقوط شاخص‌ بورس‌های دیگر کشورها را در پی داشت و دیگری در ایران به مدت 9 ماه صعودهای پی در پی شاخص بورس و ثبات بازارهای سایر دارایی‌های مالی چون طلا، مسکن و... اثر انتظارات پایدار نیست. پایداری آن زمانی است که در بخش واقعی بازارهای مالی، اتفاقی حاصل شود. دومین اثر انتخابات، اتخاذ رویه‌های جاری مدیریت کشور از سوی دولت است. دولت به‌عنوان یک بنگاه بزرگ، اقتصاد ایران را از تصمیمات خود متاثر می‌کند. با حکمرانی خوب، رفته‌رفته تصمیمات اجرایی، قوام و قدرت اقتصادی را به همراه خواهد داشت. سیاست‌ها در عالم واقع به صنعت و کشاورزی جهت داده و کشور را در مسیر پایداری رشد خواهد برد. بهترین مثال از چنین وضعیتی در اقتصاد ایران، وضعیت اقتصاد ما و بازارهای تولیدی و مالی در اوایل دهه 80 است.

در چنین شرایطی که تصمیمات همسو اتخاذ می‌شود، بخش صنعت و کشاورزی، تولید خواهد کرد، تجارت، قدرت فروش خواهد داشت و خدمات، تسهیلگر روابط اقتصادی خواهد بود. بنابراین بنگاه‌ها سودآور می‌شوند. این سودآوری مبنای سودآوری سهامداران در بازارهای سرمایه را ایجاد خواهد کرد و مسببی بر انباشت سرمایه از طریق بورس‌ها می‌شود. این سودآوری مبنای خطوط تولید و محصولات تولیدی جدیدی می‌شود و جذب نیروی کار را به همراه خواهد داشت و کاهش بیکاری. این سودآوری در نهایت سهم خانوارها خواهد شد و رفاه اقتصاد را افزایش خواهد داد. شکاف طبقاتی در بدترین حالت شکافته‌تر نخواهد شد و چشم‌انداز آینده روشن‌تر... در این شرایط بازارهای مالی نیز مسیر روشن خواهند داشت. این بازارها جولانگاه سفته بازی نخواهند بود و کارکردهای اصلی خود (تخصیص بهینه منابع سرمایه‌ای) را تامین می‌کنند. اثر انتخابات بر بازارهای مالی و تولید در ایران در سه دهه اخیر کاملا واضح است. برخی دولت‌ها شعاری بودند و آمدند ابرسیاست‌های انبساطی مالی و پولی را اجرا کردند، رای گرفتند و رفتند و ملت را با انبوهی از مشکلات کوچک و بزرگ در آینده رها کردند. برخی دیگر در اوج یاس ملی آمدند، عملکرد قابل قبولی داشتند و در کوتاه مدت به مذاق ملت خوش نیامد، ولی در بلندمدت به دنبال رفاه هستند. مهم این است؛ ملت منافع کوتاه‌مدت را ببیند یا بلندمدت خود را. یادمان باشد، ملت ماندگار است. دولت‌ها نه!