تهدیدی به نام افزایش رقابت؟
اکونومیست
ایالات متحده روزگاری به سرزمین فرصت و خوشبینی نامیده میشد. اما اکنون به فرصت حفاظت از نخبگان تبدیل شده است: دوسوم مردم ایالات متحده معتقدند که اقتصاد به نفع صاحبان ثروت است و خوشبینی به خشم تبدیل شده است و رای به ترامپ موید آن است. انتقادات به موارد زیادی است: تجارت آزاد یا بیتوجهی به وال استریت. یکی از مسائل اساسی ایالات متحده، فقدان رقابت سازنده است. راز بسیاری از شرکتهای آمریکایی این است که فعالیت در داخل آسانتر است. بازده حقوق صاحبان سهام در داخل ۴۰ درصد بیش از خارج از کشور است.
اکونومیست
ایالات متحده روزگاری به سرزمین فرصت و خوشبینی نامیده میشد. اما اکنون به فرصت حفاظت از نخبگان تبدیل شده است: دوسوم مردم ایالات متحده معتقدند که اقتصاد به نفع صاحبان ثروت است و خوشبینی به خشم تبدیل شده است و رای به ترامپ موید آن است. انتقادات به موارد زیادی است: تجارت آزاد یا بیتوجهی به وال استریت. یکی از مسائل اساسی ایالات متحده، فقدان رقابت سازنده است. راز بسیاری از شرکتهای آمریکایی این است که فعالیت در داخل آسانتر است. بازده حقوق صاحبان سهام در داخل ۴۰ درصد بیش از خارج از کشور است. سود بالا ممکن است نشانهای از نوآوری درخشان یا سرمایهگذاری بلندمدت هوشمندانه باشد، اما دلیل هر چه باشد، به طرز مشکوکی مداوم بوده است.
یک شرکت سودآور، به احتمال ۸۰ درصد در ۱۰ سال آینده هم سودده است. در دهه ۱۹۹۰ این رقم ۵۰ درصد بوده است. شاید رایدهندگان از اینکه کارفرماهایشان خلاق هستند، خوشحال باشند، اما اگر این پول سرمایهگذاری مجدد نشود یا توسط سهامداران مصرف نشود، کاهش تقاضا را به همراه دارد. پول نقد مازاد در شرکتهای داخل ایالات متحده بیش از بودجه سرمایهگذاری سالانه آنها (حدود ۸۰۰ میلیارد دلار) است. همچنین سیستم غلط مالیاتی شرکتها را به نگهداری سود واحدهای خارجی آنها در کشورهای خارجی تشویق میکند. در نتیجه سود بالای بیشتر سبب نابرابری شده است.
اگر سودهای بالا، سبب ورود رقبای جدید به صنایع نشود، به آن معنی است که شرکتها در حال سوءاستفاده از موقعیت انحصاری خود یا لابی برای سرکوب رقابت هستند. در این بازی، ممکن است تقلب نیز رخ دهد. یک جواب ساده درخصوص سودآوری بیش از حد، صبر است. تخریب سازنده زمان بر است. سودهای نجومی دهه ۱۹۶۰ به پایان رسیده است اما متاسفانه نشانهها حاکی از تثبیت موقعیت شرکتهای فعلی است تا ورود رقبا. سود مایکروسافت از زمانی که تحت فشار قوانین ضد انحصار در سال ۲۰۰۰ بود، دو برابر شده است. بررسیها در صنایع مختلف از غذای سگ تا کارت اعتباری نشان میدهد، تمرکزگرایی به طرز عجیبی نسبت به سال ۱۹۹۷ بیشتر شده است. موج ۱۰ هزار میلیارد دلاری ادغام از سال ۲۰۰۸، شدت تمرکز را بیشتر نیز کرده است. بزرگ شدن تنها راه له کردن رقبا نیست. مقررات وضع شده بعد از بحران سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ سبب ایجاد نوعی بوروکراسی شده است و شرکتها برای موفقیت بیشتر، هزینههای لابی خود را به ۳ میلیارد دلار افزایش دادهاند. قوانین ثبت اختراع سبب انحصار در دو صنعت سودآور ایالات متحده، یعنی بهداشت و فناوری اطلاعات شده است. مقررات جدید بانکی نیز نه تنها به بانکهای بزرگ آسیب نزده، بلکه رقبا را حذف کرده است. نرخ راهاندازی شرکتهای کوچک در ایالات متحده به کمترین رقم از سال ۱۹۷۰ رسیده است. توانایی ورود شرکتهای بزرگ به بازارهای جدید (محصولات دیگر) به دلیل تمرکز بالای سرمایهگذاران نهادی (و سهامداری مشترک شرکتها) به شدت کاهش یافته است. این موارد بیانگر این است که از یکسو نسبت به قرن اخیر تخریب سازنده محدودتر و کوچکتر شده و از سوی دیگر قوانین و محدودیتهای ساختاری وضع شده در دو دهه اخیر، زمینه و امکان بروز و توسعه این تخریبهای سازنده را از بین برده است.
راهکارها
برخی از راهکارها برای بهبود اقتصاد، وضعیت را بدتر خواهد کرد. مثلا افزایش بیاندازه مالیات، سرمایهها را فراری میدهد. جهش در حداقل دستمزد، استخدامها را کاهش میدهد، اما راهکار واقعی نوگرایی ساختار ضد انحصار است. ادغامهایی که به افزایش سهم بازار منجر شده و قدرت قیمتگذاری را افزایش میدهد باید به شدت نظارت شوند. قوانین کپیرایت باید بازبینی شود. قوانین مربوط به اختراعات باید آزاد شوند و سرعت آزادی باید سریعتر شود. همچنین راهاندازی و حفظ شرکتهای کوچک باید تسهیل شود. قوانین دولتی نباید هزینههای بالایی را به شرکتهای کوچک تحمیل کند. قوانین دشوار بانکداری، بانکهای بزرگ را از ارائه خدمات به مشتریان کوچک و کم سود منصرف ساخته است. لزوم صدور مجوزها، راهاندازی مشاغل را خفه کرده است. ۲۹ درصد مشاغل باید مجوز بگیرند، در حالی که در سال ۱۹۵۰ این رقم ۲۴ درصد بوده است. اگرچه افزایش رقابت میتواند تهدیدی برای خیلیها باشد، اما به هر حال رقابت به ایجاد مشاغل جدید، افزایش سرمایهگذاری و کاهش هزینهها منجر میشود که نتیجه آن عادلانهتر است.
ارسال نظر