سایه سنگین براقتصاد جهانی
دکتر علیرضا سلطانی
استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی
دونالد ترامپ در شرایطی بهعنوان چهل و پنجمین رئیسجمهوری آمریکا انتخاب شد، که اقتصاد آمریکا و اقتصاد جهانی هنوز به وضعیت باثبات و پایدار مطلوب پس از بحران اقتصادی ۲۰۰۸ نرسیدهاند. اقتصاد جهانی اگرچه با تدبیر دولتها و قدرتهای بزرگ اقتصادی و در یک تعامل و همکاری بینالمللی، زودتر از پیشبینیها و محاسبات رایج، از شرایط رکود خارج شد و شاخصهای اقتصادی در آمریکا، اروپا، آسیا و قدرتهای نوظهور مثبت شد، اما در طول ۶ سال گذشته این شاخصها درگیر نوسانات زیادی بوده است.
دکتر علیرضا سلطانی
استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی
دونالد ترامپ در شرایطی بهعنوان چهل و پنجمین رئیسجمهوری آمریکا انتخاب شد، که اقتصاد آمریکا و اقتصاد جهانی هنوز به وضعیت باثبات و پایدار مطلوب پس از بحران اقتصادی 2008 نرسیدهاند. اقتصاد جهانی اگرچه با تدبیر دولتها و قدرتهای بزرگ اقتصادی و در یک تعامل و همکاری بینالمللی، زودتر از پیشبینیها و محاسبات رایج، از شرایط رکود خارج شد و شاخصهای اقتصادی در آمریکا، اروپا، آسیا و قدرتهای نوظهور مثبت شد، اما در طول 6 سال گذشته این شاخصها درگیر نوسانات زیادی بوده است. ورود عوامل و متغیرهای چالشساز سیاسی و اقتصادی در برهههای مختلف، زمینه این نوسان را ایجاد کرده است.
در سالهای اخیر، بحران بدهی در حوزه یورو، بحران مهاجران، بحرانهای سیاسی خاورمیانه و بحران اوکراین عملا بر سرعت و کیفیت احیای اقتصاد جهانی سایه افکند. متغیرهای مذکور مانع از ایجاد اعتماد پایدار و باثبات در بازارهای مالی و سرمایهای جهانی شد. در نتیجه نهادهای اقتصادی بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بر خلاف انتظار، پیشبینیها و تحلیلهای خود را از اقتصاد جهانی تعدیل و به عبارتی کاهش دادند.این روند با رای انگلیسیها به خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) تشدید شد. آنچه این روند را تکمیل کرد، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آینده آمریکا است. شاخصهای اقتصادی بلافاصله پس از پایان انتخابات و شمارش آرا و مطرح شدن نام ترامپ بهعنوان کاندیدای پیروز، واکنش منفی نشان دادند.
این واکنش در شرایطی رخ داد که ترامپ از معدود روسای جمهور آمریکا است که یک فعال اقتصادی و کارآفرین موفق بوده و در این راستا کتابهای متعددی را نیز منتشر کرده که به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است. ترامپ بخش عمدهای از موفقیت اقتصادی خود را در یک دهه اخیر و در شرایطی که اقتصاد آمریکا دچار بحران اقتصادی بوده، بهدست آورده است. سوال قابل طرح این است که چرا بازارها باید نسبت به این انتخاب واکنش معکوس و منفی نشان دهند. پاسخ تقریبا مشخص است: شعارها و رفتارهای انتخاباتی ترامپ و کمپین وابسته به او که تجلی پوپولیسم آمریکایی است از یک سو و قرار گرفتن عمده عوامل سیاسی، اقتصادی، شبکههای خبری و نخبگان در سطوح ملی و بینالمللی در کمپین رقیب و همچنین انتخاب ترامپ بر خلاف انتظارات، زمینه عدم استقبال و واکنش منفی بازارها به ترامپ شد. باید توجه داشت که در شرایط حاضر، دقیقترین و واقعیترین واکنش را نشان داد. واکنشی که پیام آن در خوشبینانهترین حالت، چیزی جز ایجاد ابهام و افزایش بیاعتمادی در اقتصاد جهانی حداقل در کوتاهمدت نیست.
در حال حاضر تصویری مات و غیرشفاف از آینده پیش چشم فعالان اقتصادی و بازارهای مالی قرار دارد و این مساله خود بزرگترین چالش برای اقتصاد جهانی است. مسیر نامشخص، ناهموار و مبهم، اعتماد و اطمینان لازم را از بازارها میگیرد و ریسک فعالیت اقتصادی، سرمایهگذاری و تجارت را افزایش میدهد. این شرایط برای اقتصاد جهانی که مدتها است در مسیری ناهموار و پرنوسان قرار گرفته، اثرات نامطلوبی برجای خواهد گذاشت. در واقع باید گفت که دو متغیر خروج انگلستان از اتحادیه اروپا که روندی سخت و طولانی خواهد بود و همین مساله انتخاب ترامپ نگرانی قدرتهای اقتصادی اروپایی را به دنبال داشته است و همچنین، انتخاب ترامپ، برای نزدیک به دو سال، روندها و تحولات اقتصاد جهانی را دستخوش نوسانات بزرگی خواهد ساخت و آیندهای غیرقابل پیشبینی را رقم خواهد زد. به نظر میرسد رشد اقتصاد جهانی در بهترین شرایط در مرز 3 درصد تثبیت شود. باید انتظار کشید و در روزهای آینده پیشبینی نهادهای اقتصادی و مالی جهانی به ویژه صندوق بینالمللی پول را از چشمانداز اقتصاد جهانی با توجه به نتیجه انتخابات آمریکا نظاره کرد. پیشبینیای که به نظر نمیرسد متفاوت از رفتار بازارهای مالی باشد.
ارسال نظر