دکتر سید محمد صدر
مشاور رئیس دولت اصلاحات، مشاور وزیر امورخارجه دولت‌یازدهم

به صورت کلی رابطه بین کشورها با رابطه سیاسی شروع می‌شود. ابتدا کشورها با صدور یک اعلامیه آغاز رابطه سیاسی را اعلام می‌کنند و پس از برقراری رابطه سیاسی و تاسیس سفارت‌ها، رابطه سیاسی، زمینه‌ای برای برقراری و توسعه روابط اقتصادی را فراهم می‌کنند. پس از آغاز رابطه سیاسی، روابط اقتصادی، تجاری و فرهنگی و پس از آن رابطه نظامی و امنیتی شکل می‌گیرد. زمانی که رابطه بین کشورها به سطح روابط امنیتی افزایش یافت، رابطه بین کشورها رابطه استراتژیک خواهد بود. در واقع رابطه استراتژیک تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی و تجاری، فرهنگی و نظامی و امنیتی را به ترتیب طی می‌کند.

رابطه استراتژیک لوازم و ضمائمی همچون رابطه خوب کشورها در سطح سیاسی دارد که به اصطلاح گفته می‌شود یک اراده سیاسی لازمه گسترش سایر روابط است، بنابراین ممکن است کشورها رابطه سیاسی داشته باشند اما اراده لازم برای برقراری رابطه اقتصادی و تجاری وجود نداشته باشد. زمانی این اراده سیاسی وجود خواهد داشت که منافع اقتصادی دو کشور برای تاسیس روابط اقتصادی تامین شود و در واقع اقتصاد دو کشور مکمل یکدیگر باشند. در صورتی که هر دو کشور تولیدکننده کالای واحد باشند، برقراری رابطه اقتصادی آنچنان معنی نخواهد داشت. در مورد کشورهای عربی و ایران، بیشتر کشورها تک‌محصولی و تولیدکننده نفت و متکی به نفت هستند، طبیعی است که همه کشورهای منطقه به‌دنبال تامین ارز با استفاده از فروش نفت بوده تا به وسیله ارزهای حاصل از فروش نفت، سایر نیازهای کشور خود را تامین کنند.

شرایط منطقه

در حال حاضر رابطه ایران و عربستان، به عنوان دو کشور مهم منطقه رابطه مناسبی نیست و شاهد تشنج در روابط دو کشور هستیم. اما آنچه که قابل توجه می‌نماید آن است که اگر روابط سیاسی دو کشور نیز بهبود پیدا کند، مانند زمان دولت اصلاحات که شاهد بهترین رابطه با دولت عربستان بودیم، رابطه اقتصادی نمی‌تواند به سطح بالایی برسد. روابط اقتصادی در سطوح نسبتا پایینی‌ امکان‌پذیر است. اما همان‌طور که گفته شد به دلیل تک‌محصولی بودن اقتصاد هر دو کشور و وابستگی اقتصاد آنها به نفت روابط اقتصادی نمی‌تواند به سطوح قابل‌ملاحظه‌ای برسد.

سرمایه‌گذاری مشترک

اما نکته‌ای که در این میان وجود دارد و می‌تواند رابطه اقتصاد هر دو کشور و سایر کشورهای منطقه را افزایش دهد، سرمایه‌گذاری کشورهای منطقه در سایر کشورهای منطقه است. با توجه به اینکه عربستان و سایر کشورهای جنوب خلیج‌فارس در کشورهای مختلف دنیا سرمایه‌گذاری کرده‌اند، این مساله نیاز به یک رابطه دوستانه بلندمدت دارد که منجر به سرمایه‌گذاری شود. مقدمات این قضیه در دوران اصلاحات فراهم شد ولی به دلیل اینکه در دوران دولت نهم و دهم تمام دستاوردهای سیاست خارجی دولت اصلاحات از بین رفت، طبیعتا دستاوردهای منطقه‌ای نیز از بین رفت. یعنی کشورهای عربی همان اعتمادی که به آمریکا و اروپا دارند که میلیاردها دلار در زمینه‌های مختلف در آن کشورها سرمایه‌گذاری می‌کنند، درخصوص ایران نیز باید در بین آنها به وجود آید. در حال حاضر ما با این شکل از روابط فاصله داریم بنابراین در وهله اول باید اعتماد بین کشورها شکل بگیرد تا طرفین در مورد امنیت اصل سرمایه و سود آن اطمینان داشته باشند.

تجربه موفق گذشته

در دولت اصلاحات زمانی که امیر عبدالله ولیعهد بود ولی به دلیل بیماری فهدبن عبدالعزیز در واقع حاکم اصلی کشور بود به بخش‌های اقتصادی عربستان دستور داده شد که مانعی برای همکاری و مشارکت اقتصادی با ایران وجود ندارد و اقدامات لازم برای گسترش روابط اقتصادی انجام شود. این مساله تعریفی است از اراده سیاسی که از رأس حاکمیت به ارگان‌های اقتصادی اجازه برقراری رابطه اقتصادی داده می‌شود، در نتیجه اینکه ابتدا باید روابط سیاسی به بهترین سطح خود ارتقا یابد و در مرحله بعد باید به مساله سرمایه‌گذاری کشورها در کشورهای منطقه و در نهایت جهت دادن به اقتصاد کشورها برای تامین مصرف کشورهای دیگر منطقه توجه ویژه کرد. برقراری و قطع روابط سیاسی امر ساده‌ای است، رابطه سیاسی می‌تواند با یک اعلامیه آغاز و با اعلامیه‌ای دیگر قطع شود، اما رابطه اقتصادی، تجاری و فرهنگی در صورت شکل‌گیری به راحتی قابل صرف نظر کردن نیست.

بسیاری سرمایه‌گذاری‌ها انجام شده که برای طرفین از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع گفته می‌شود رابطه اقتصادی، بیمه‌کننده رابطه سیاسی است. به عبارت دیگر حتی اگر دولت‌ها اختلاف نظر سیاسی داشته باشند سرمایه‌گذاران اقتصادی که منافعشان در جهت ادامه برقراری رابطه سیاسی است، به سیاستمداران فشار خواهند آورد تا رابطه سیاسی به حیات خود ادامه دهد. بنابراین رابطه اقتصادی سطح بالا باعث می‌‌شود رابطه سیاسی کشورها نیز به راحتی تیره نشود. از این نظر بهترین رابطه منطقه‌ای در دولت اصلاحات شکل گرفت. در آن دوران که دولت اصلاحات با شعار اعتمادسازی و تنش‌زدایی و گسترش روابط ابتدا با منطقه و سپس سایر مناطق جهان، به صحنه آمده بود، بهترین شرایط حاکم شد. آن تجربه نشان داد که می‌توان به همکاری‌های منطقه‌ای دست پیدا کرد.

ریشه‌های بی‌اعتمادی

در حال حاضر متاسفانه چه به لحاظ امنیتی و چه به لحاظ نظامی منطقه تحت تاثیر تروریسم است و با وجود داعش گسترش بسیاری یافته است، طبیعی است که در شرایط بحران کشورها قادر به اتخاذ تصمیمات استراتژیک نیستند و حل این قضیه می‌تواند موضوع ائتلاف و همکاری کشورها باشد. البته لازمه آن این است که همه کشورها به معنای واقعی مخالف تروریسم باشند. مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که برخی کشورها حامی مالی و تسلیحاتی تروریسم هستند. باید اراده سیاسی لازم برای از بین بردن تروریسم و عدم استفاده از آن برای مقاصد سیاسی در بین کشورهای منطقه به وجود آید. اقدامات دولت نهم و دهم که در سیاست خارجی، یک دولت ماجراجو، غیرمنطقی و غیرقابل پیش‌بینی بود، دستاوردهای دولت اصلاحات را در سطح منطقه‌ای و جهانی از بین برد و باعث شد کشورهایی که با ایران رابطه بسیار خوب و دوستانه‌ای داشتند به مرور از ایران جدا شوند.

این مساله منحصر به عربستان نیست بلکه شامل کشورهایی چون کویت، بحرین، امارات و بقیه کشورهای از این دست نیز می‌شود. از سوی دیگر تغییر حکومت و قدرت در عربستان نیز نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای را در به‌وجود آمدن شرایط امروز روابط سیاسی کشورها ایفا کرد. به هیچ وجه حاکمیت فعلی عربستان که در دست عده‌ای از جوانان بی‌تجربه است با حاکمیت زمان ملک عبدالله قابل مقایسه نیست و اقدامات افراطی آنها به دلیل تغییر حاکمیت است. اکنون نیز اقداماتی از سوی حکومت عربستان صورت می‌گیرد که بی‌سابقه است. در کشوری که چند دهه تجربه حکومتی دارد اقدامات کنونی صورت گرفته قابل انتظار نیست. می‌توان به عنوان یک نگاه کارشناسانه و غیرمغرضانه گفت که حکومت عربستان مقصر اصلی تیره شدن روابط دو کشور است. معتقد هستم که شرایط اینگونه باقی نمی‌ماند و به مرور زمان دولت عربستان متوجه اقدامات اشتباه خود خواهد شد.