حیف یا میل؟
مصطفی باتقوا
حسابدار رسمی و حسابدار مستقل
مبحث مرتبط با دلایل اختلاس در بانکها و موسسات مالی و اعتباری و فقدان عوامل موثر بر پیشگیری، بحث بسیار پیچیدهای است و اینکه فقط اختلاس در بانکها، بسیار بیشتر در نظر مردم جلب توجه میکند، حائز اهمیت و قابل تامل است. باید به این موضوع توجه کرد که با توجه به اینکه رویدادهای معاملاتی در بانکها و موسسات مالی و اعتباری تماما بهصورت تراکنشهای پولی است، وقوع این جرایم بیشتر به چشم میخورد. در حالی که بسیاری از موارد ناشی از تصمیمات و مدیریتهای غلط و احساسی را سراغ داریم که اثرات منفی آن بیشتر از بعضی اختلاسها است، ولی به چشم نمیآید.
مصطفی باتقوا
حسابدار رسمی و حسابدار مستقل
مبحث مرتبط با دلایل اختلاس در بانکها و موسسات مالی و اعتباری و فقدان عوامل موثر بر پیشگیری، بحث بسیار پیچیدهای است و اینکه فقط اختلاس در بانکها، بسیار بیشتر در نظر مردم جلب توجه میکند، حائز اهمیت و قابل تامل است. باید به این موضوع توجه کرد که با توجه به اینکه رویدادهای معاملاتی در بانکها و موسسات مالی و اعتباری تماما بهصورت تراکنشهای پولی است، وقوع این جرایم بیشتر به چشم میخورد. در حالی که بسیاری از موارد ناشی از تصمیمات و مدیریتهای غلط و احساسی را سراغ داریم که اثرات منفی آن بیشتر از بعضی اختلاسها است، ولی به چشم نمیآید.
حال اینکه چرا مردم روی این اختلاس بانکها حساسند و روی سایر موارد حساس نیستند، باید بیشتر واکاوی شود. بعضی از آنها قابل تبدیل به ریال است و بسیاری قابل تبدیل نیست، (ضمن اینکه هزینههای فرصت آنها (درآمدهای از دست رفته) قابل تبدیل به ریال نیست و مطمئنا جمع اینها ارقامی خواهد شد که نمیتوان روی کاغذ بیان کرد. بهعنوان مثال: خسارات ناشی از فرار مغزها یا بحث تلخ یارانهها: یارانه پرداختی از روز اول تا به حال (تا به حال 68 دوره یارانه پرداخت شده) رقمی کهکشانی معادل حداقل 150 هزار میلیارد تومان است. اینجانب کاملا اعتقاد دارم که این رقم بدون هیچ منطق و دلیلی به افراد پرداخت شده و اثر مثبتی که برای مردم نداشته هیچ، اگر سرمایهگذاری صورت میگرفت (مثلا ساخت کارخانههای پتروشیمی، پالایشگاهها، طرحهای توسعهای، حمل و نقل، راه آهن، مترو و... و در مقابل جلوگیری از مصرف بنزین و...) اثرات بسیار قابل توجهی میداشت.
حال اضافه کنید هزینههای فرصت (درآمدهای از دست رفته) را با خسارتهای ناشی از اجرای سهام عدالت و... یا میتوان مثالهایی از عدم استفاده از ظرفیتها (فقط یک نمونه ذکر میشود هزینههای فرصت و درآمدهای از دست رفته ناشی از عدم برگزاری مسابقات رسمی و بینالمللی (مثلا جام باشگاههای آسیا) چقدر است؟ آیا میدانیم قطر دارد جام جهانی برگزار میکند؟ میدانیم با این برگزاری چه درآمدی کسب میکند؟ چند صد برابر درآمد نفت چند سال. آیا میدانیم با این برگزاری چند صد پله از کشورهای منطقه بالا میزند؟ آیا میدانیم ما اگر یک چنین تورنمنت بینالمللی برگزار کنیم میتوانیم برای چند سال در چاههای نفت را پلمب کنیم و نیاز به صادرات نفت نداریم؟
در ضمن اگر بررسی کاملی روی موضوعات مختلف از جمله مزایدهها و مناقصهها، شرکتهای پیمانکاری رانتی، رانت، مناقصات محدود، فقدان یک اقتصاد آزاد، وجود اقتصاد دولتی به حجم حداقل 85 درصد، مابقی نیز خصولتی و درصد ناچیزی خصوصی، فقدان یک سیستم حمل و نقل مناسب، عدم تمایل دولت به واگذاریها (شامل همه چیز)، فقدان بورسهای فعال در زمینههای غیر از سهام، تغییرات مدیریتی لحظهای، قاچاق کالا در حجم بالا، فاصله چندین ساله سیستمهای بانکی با سیستمهای فعال در تمام دنیا، فقدان قانون کنترل حسابهای بانکی اشخاص (البته در سال 1395 در قانون مالیاتهای مستقیم پیشبینی شده صرفا برای کنترل فرارهای مالیاتی)، فقدان قانون از کجا آوردهای، فربه بودن شهر تهران و وجود امکانات قابل توجه در شهر تهران و در مقابل تهی بودن چند استان از حداقل امکانات، آمار طلاق، فقدان سیستمهای مرتبط با قانون مبارزه با پولشویی و آییننامههای مربوط، تبعیضهای قابل توجه در بسیاری از موارد و سطوح بالا شهری و پایین شهری، رتبه بسیار نامناسب ایران در زمینه اقتصاد آزاد، تاسیس بانکها و موسسات مالی بهصورت نامتعارف در سالهای اخیر، رتبه نامناسب ایران در زمینه سلامت اداری و فقدان سیستم مالیاتی، سازمان تامین اجتماعی و گمرک مناسب و چند صد مورد دیگر. با این وضعیت و شرایط قطعا بانکها و موسسات مالی اعتباری مجاز نیز نمیتوانند تافته جدا بافته باشند و جزئی از مجموعه اقتصادی این مملکت هستند و هر اتفاقی هم میتواند برای آنها بیفتد، منتهی فرقش با بقیه قسمتها این است که رویدادهای معاملاتی بانکها با توجه به اینکه با پول درگیر است، جذابتر و مورد توجهتر است و بیشتر به چشم میآید و قابل تبدیل به واحد پولی است و گرنه خسارات ناشی از فرار مغزها را به هیچوجه نمیتوان حتی با چند صد میلیارد دلار نیز بیان کرد. اگر آمار خسارت و ناملایمات اجتماعی، بینظمیها و... به واحد پول (ریال) بیان شود، خسارات متحمله، بسیار بیشتر از آمار اختلاسهای انجام شده در بانکها (شامل ارقام 123 و 3هزار میلیارد تومان مربوط به سنوات قبل و اختلاس هزار و 200 میلیارد تومان اخیر و...) است.
حال با توجه به توضیحات فوق، اگر اختلاس در بانکها را امری عادی بپذیریم و اگر بخواهیم دلایل اختلاس در بانکها و مالی اعتباریها را بهطور خلاصه و نمونه بیان کنیم میتوان مواردی به این شرح اشاره کرد: 1)خاصیت فوقالعاده جذاب پول برای هر فرد 2) مدیریتهای ناپایدار 3) تعداد بانکهای خارج از حد متعارف 4)فقدان سیستمهای نظارتی و کنترلی و بازدارنده مناسب در بانک مرکزی 5) ثابت بودن مدیریت نظارت و امکانات نظارت در بانک مرکزی و در مقابل چند برابر شدن بانکها و موسسات اعتباری 6) وجود موسسات مالی اعتباری غیر مجاز (سوال این است که اگر کسی بخواهد یک سوپرمارکت بزند هزار مجوز میخواهد ولی اینکه چگونه یک موسسه مالی اعتباری تاسیس میشود و میلیاردها تومان پول مردم را جذب میکند... در مقابل بانک مرکزی میگوید این موسسه، غیر مجاز است، جای بسیار تعجب است). 7) حرکت بانکها به سمت فعالیتهای غیربانکی (عمدتا املاک به این دلیل که فعالیت اصلی بانکداری، زیان ده است) نتیجه گسترش بینظمی است. 8) بالا بودن حقوق و مزایای کارمندان بانکها نسبت به سایر ارگانها (بهعنوان مثال اختلاف قابل توجه دریافتی شامل حقوق و وام و سطح زندگی یک کارمند بانک با سابقه دو ساله با یک معلم با 30 سال سابقه، هرگز قابل پذیرش نیست و واقعا یک نوع تبعیض قابل توجه است). 9) عدم ارائه یک گزارش مناسب درخصوص اختلاسهای قبلی و نحوه کشف آنها.
ارسال نظر