تمرکز  بر مدیریت تقاضا

دکتر سید حسین سجادی‌فر/ اقتصاددان
شاهین پاکروح / معاون پشتیبانی و هماهنگی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور

در گذشته سیاست‌گذاران آب کشور بر ماهیت عمومی کالای آب تاکید زیادی داشته‌اند. این موضوع منجر به دخالت زیاد دولت در بخش آب شده است. این مسیری است که در بیشتر کشورها در سراسر دنیا، دنبال شده است. با این حال، بانک جهانی و سایر نهادهای بین‌المللی مرتبط با بخش آب و به ویژه کنفرانس جهانی ریودوژانیرو (اجلاس زمین) در سال 1992 بر اصول اساسی مدیریت اقتصادی آب تاکید زیادی داشته‌اند. روش‌های مختلفی برای ترویج برابری، کارآیی و پایداری در بخش آب وجود دارد، اما قیمت‌گذاری مناسب تاثیرگذارترین روش است. قیمت‌گذاری از لحاظ مفهومی بسیار ساده بود، اما ممکن است پیاده‌سازی آن به دلایل سیاسی و اجتماعی بسیار دشوار باشد. تئوری‌های اقتصادی توضیح می‌دهد که قیمت‌گذاری صحیح کالاها و خدمات عمومی ‌چگونه می‌تواند منجر به افزایش رفاه اجتماعی شود. منطق متعارف برای پایین نگه داشتن قیمت آب، منطقی نادرست است. افزایش قیمت‌ها می‌تواند کارآمدی را بهبود بخشد. قیمت‌های بالاتر آب اجازه گسترش خدمات را به کسانی که در حال حاضر از این خدمات استفاده نکرده‌اند، می‌دهد. به‌طور کلی، سیاست قیمتی می‌تواند به حفظ پایداری منابع آن کمک کند. زمانی که قیمت آب منعکس‌کننده هزینه واقعی آن باشد، منابع روی ارزشمندترین استفاده‌ها قرار خواهند گرفت. در جدول روبه‌رو مهم‌ترین مزیت‌های قیمت‌گذاری بهینه آب ارائه شده است.

اثرات قیمت‌گذاری بهینه اقتصادی در بخش آب

افزایش قیمت‌ها و استفاده همزمان از رویکرد مدیریت جامع بخش آب، بهبود حقوق صاحبان سهام، کارآیی و پایداری منابع آب ‌را به دنبال خواهد داشت.کارآمدی قیمت‌گذاری آب نیز در اکثر کشورهای توسعه یافته مورد توجه است. در انگلستان و ولز، قیمت‌های آب توسط تنظیم‌کننده اقتصادی (OFWAT) نظارت می‌شود و سعی بر آن است که با تاکید بر الزامات اقتصادی قیمت‌ها مشخص شود. در پرتغال، در سال 1994 قوانین جدید به نحوی تعیین شد که که سرویس‌های جدید خصوصی، قیمت آب را معادل با هزینه بلندمدت آن تنظیم کنند. اگرچه در حال حاضر یک توافق نظر روی اهمیت معیارهای کارآمدی تعیین قیمت آب وجود دارد، اما جای تعجب است که تعداد کمی مطالعه تا به حال به موضوع ارزیابی قیمت‌ها پرداخته‌اند. توجه به این نکته هم جالب است، زمانی که متخصصان اقتصاد در مورد قیمت‌گذاری آب توافق دارند، تنها تعداد کمی از مقالات اندازه درآمد مورد انتظار از قیمت بهینه را درست تخمین زده‌اند. به‌علاوه برآورد سود اجتماعی در مقالات مختلف متفاوت است. سوآلو و مارین نشان دادند که قیمت‌گذاری بهینه موجب افزایش2درصدی مازاد رفاه اجتماعی واقعی خواهد شد. رنزتی نشان داد که قیمت‌گذاری فصلی آب موجب افزایش مازاد رفاه اجتماعی به میزان 4 درصد می‌شود.

قواعد کلی قیمت‌گذاری آب

طراحی نرخی کارآمد برای آب مساله‌ای بسیار مهم است. اولین هدف طرح قیمت‌گذاری آب ایجاد درآمد برای پوشش کامل هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای است. قیمت‌گذاری بر اساس هزینه نهایی از نظر کارآیی و سیاست‌های مدیریت تقاضا بهترین نوع قیمت‌گذاری است. قیمت‌گذاری بر اساس هزینه نهایی در محیط‌های علمی و همچنین از منظر نهاد‌های بین‌المللی مرتبط با بخش آب به شدت توصیه شده است. به‌عنوان مثال، در ماده 9 شاخص‌های اثرگذار بر کارآیی بخش آب اتحادیه اروپا به اعضا توصیه شده است که در قیمت‌گذاری خدمات آبی، هزینه‌های اقتصادی، ارزش ذاتی آب، اثرات زیست محیطی و اجتماعی را در قیمت‌گذاری لحاظ کنند. علاوه بر کارآیی قیمت‌گذاری باید اهداف دیگری را نیز محقق کند. همچنین قیمت‌گذاری مختص به هر کاربری و هر فصل باید به گونه‌ای باشد که مصرف‌کننده را به صرفه‌جویی و استفاده کارآمد از آب وادار کند. استفاده از این معیارها برای تعیین قیمت کارآمد آسان نخواهد بود. ابتدا برخی از این معیارها ممکن است در تضاد با یکدیگر باشند و باید تعاملی بین آنها صورت پذیرد. تعادل بین ثبات درآمد و بهره‌وری مثالی از این دست است. به‌علاوه، زمانی که خدمات آب سرمایه‌گذاری بزرگی را درگیر می‌کند، بسیاری از هزینه‌ها ثابت خواهند بود، یعنی با مقدار آب مصرفی تغییر نخواهند کرد. این مطلب اختصاص قیمت به مشترکان را سخت‌تر خواهد کرد.

نتیجه‌گیری

یکی از مشکلات اصلی صنعت آب و فاضلاب در کشور نوع قیمت‌گذاری آب شرب است. در ایران تصمیمات راجع به قیمت‌گذاری خدمات آبی بیشتر بر مبنای ملاک‌های اجتماعی، قانونی، اداری و مالی بوده و ملاحظات اقتصادی کمترین نقش را داشته ‌است. قیمت‌هایی که مصرف‌کننده‌ها برای آب می‌پردازند، براساس درصدی از هزینه‌های حسابداری تولید و توزیع آب بوده و مدل‌های کارآمد اقتصادی برای قیمت‌گذاری مورد استفاده قرار نگرفته است. توجه نکردن به الزامات اقتصادی در قیمت‌گذاری بخش آب موجب شده است که آب به‌عنوان یک کالای رایگان یا بسیار ارزان عرضه شود. به‌طور یقین، وضعیت کنونی کمیابی منابع آبی و مشکلات متعدد زیست‌محیطی، پیامد این نوع نگرش اشتباه بوده است. برای کاهش اثرات منفی بحران و اجرای سیاست‌های راهبردی بهینه در حوزه آب باید بیش از پیش ابزارها و راهکارهای اقتصادی را مورد توجه قرار داد. از نظر علمی، قیمت‌گذاری کارآمد پیش‌نیاز تمام سیاست‌های مدیریت منابع آب محسوب می‌شود. به همین منظور مطالعه‌ای توسط نویسندگان انجام شده و نتایج اصلی آن به شرح زیر ارائه می‌شود:

1. قیمت فروش آب خانگی فقط 33 درصد هزینه نهایی را پوشش می‌دهد.

2. امور آب و فاضلاب شهری در تولید آب خانگی دارای ویژگی اقتصاد مقیاس(نیاز به توضیح دارد) است. مفهوم اقتصاد مقیاس این است که با افزایش حجم تولید آب خانگی، هزینه‌های تولید هر متر مکعب آب کاهش می‌یابد.

3. برای دستیابی به حداکثر رفاه اجتماعی لازم است که قیمت‌های آب خانگی در فصل‌های تابستان و بهار از هزینه نهایی بیشتر و در فصل‌های پاییز و زمستان از هزینه نهایی کمتر باشد.

همچنین سیاست‌گذاران و مدیران بخش آب می‌توانند برای دستیابی به کارآیی اقتصادی از نتایج این مطالعه استفاده کنند. با توجه به تفاوت قابل توجه قیمت‌های جاری از قیمت‌های بهینه، دولت می‌تواند با اجرای سیاست قیمت‌گذاری بهینه، رفاه اجتماعی را بدون کاهش سود شرکت‌های آب و فاضلاب افزایش دهد؛ بنابراین پیشنهاد مشخص این مطالعه اصلاح نظام تعرفه‌ای بخش آب خانگی است.

تمرکز بر مدیریت تقاضا