الگوی جهانی ساخت‌وساز در زیرسطح

محمد عالم‌زاده
کارشناس ارشد برنامه‌ریزی شهری

تهران از زمان پایتخت شدن و خصوصا در دوره پهلوی همزمان با مدرنیته پذیرای ساختمان‌های خاص بوده است. ساختمان ایستگاه راه آهن، پست، دانشگاه تهران و... نشانه‌های مدرنیزاسیون تهران در حوزه معماری هستند. در دوره پهلوی دوم و همزمان با رشد سریع تهران، ساختمان‌های جدیدی در شهر پدیدار می‌شوند. ساختمان آلومینیوم در خیابان جمهوری، ساختمان هتل هیلتون در شمیران و ساختمان فعلی جهاد کشاورزی در بلوار کشاورز در این گروه جای می‌گیرند. این ساختمان‌ها که در عکس‌های قدیمی شهر در اراضی باز اطراف شهر ساخته شده‌اند (به غیر از ساختمان آلومینیوم که در مرکز شهر است) الگویی هستند برای ساخت بناهای خاص خصوصا وزارتخانه‌ها و هتل‌ها در شهر تهران. در این الگو ساختمان‌ها در اراضی وسیع و با سطح اشغال کم، ساخته می‌شوند. این الگو را در ساختمان‌های مسکونی نیز می‌توان در این دوره پیدا کرد؛ مانند برج‌های هرمزان در شهرک غرب، برج‌های آ اس پ در شمال یوسف‌آباد یا برج‌های اسکان و اکباتان. در نمونه مسکونی بلندمرتبه‌سازی ساختمان‌ها با ارتفاع‌هایی تا 20 طبقه احداث می‌شوند و خدمات پشتیبان واحد‌های مسکونی مانند موتورخانه، پارکینگ، در فضاهای زیر سطحی و در یک یا دوطبقه و فضاهای سطحی (عمدتا پارکینگ) شکل می‌گیرند.

چنانچه در هر یک از نمونه‌های دهه‌های گذشته در ساختمان‌های بلندمرتبه دقیق شویم، می‌بینیم که در هیچ‌یک، فضاهای تجاری در طبقات فوقانی وجود ندارد و معمولا درصورت وجود، کاربری‌های تجاری، در طبقات اول و دوم است و طبقات بالایی کاربری‌های عمدتا مسکونی داشته‌اند. اما در سال‌های اخیر تغییراتی در الگوهای ساخت ساختمان‌های بلندمرتبه ایجاد شده است که توجهات را به خود جلب کرده‌اند. گودهای وسیع برای احداث چندین طبقه در زیرزمین منجر شده است تا ساختمان‌های بلندمرتبه در زمین فرو روند و گاه تا 7 طبقه در زیرزمین طبقات داشته باشند. این الگوی جدید عوارض خاصی در شهر ایجاد می‌کند. این گودهای وسیع از نظر ژئوتکنیک اثراتی بر محیط پیرامون و ساختمان‌های همجوار دارند که بارها خبرساز شده‌اند. ازسویی از نظر زیست‌محیطی نیز بالا بودن سطح آب‌های زیر زمینی شهرتهران -که عموما کمتر از10 متر است- یا برخورد با قنوات قدیمی شهر مسائلی هستند که باید کارشناسان متخصص به آنها بپردازند اما دراین یادداشت تلاش می‌شود که علل وجودی این‌گونه ساخت‌وساز در شهر را تشریح کنیم.

مقایسه ساختمان‌های بلندمرتبه مسکونی و تجاری نشان می‌دهد، در مواردی که ساختمان‌های بلند صرفا کاربری مسکونی دارند یا یکی دوطبقه از آنها به کاربری‌های تجاری اختصاص یافته باشد، طبقات زیرزمین برای پارکینگ تا سه طبقه کفایت می‌کند. اما وقتی طبقات به کاربری‌های تجاری اختصاص یافته‌اند، طبقات زیرزمین جهت پارکینگ افزایش می‌یابد. علت این موضوع در ضوابط تامین پارکینگ کاربری‌های تجاری است که در گذشته به‌ازای هر 25 مترمربع یک واحد نیاز بود و در طرح تفصیلی جدید تهران به ازای هر100متر مربع تجاری بین 4 تا 6 پارکینگ (برای کارکنان و مراجعان) نیاز است. در واقع با ضوابط قبل تفاوت چندانی ندارد، اما نکته قابل ملاحظه تغییر الگوی ساختمان‌های تجاری شهر تهران از ساختمان‌هایی مانند پاساژگلستان و ایران زمین با ارتفاعی حدود3 طبقه به ساختمان‌هایی مانند پالادیوم و میلادنور است که کاربری‌های تجاری را در طبقات 6 و 7 نیز احداث کرده‌اند و به‌منظور رعایت ضوابط تامین پارکینگ مجبور به ساخت چندین طبقه پارکینگ در طبقات زیرزمین می‌شوند. این درحالی است که در شرایط فعلی در ساختمان‌های مسکونی بلندمرتبه کماکان با احداث 3 طبقه پارکینگ، کمبود پارکینگ مرتفع می‌شود. عوارض ساخت ساختمان‌های بلندمرتبه تجاری تنها به عوارض ناشی از احداث چندین طبقه زیرزمین ختم نمی‌شود. ترافیک ناشی از جذب سفر این مجتمع‌های تجاری، کاهش نظارت اجتماعی پیرامون این بناها در نیمه‌های شب، مشکلات آلودگی صوتی برای همسایگان و همچنین کاهش سرزندگی خیابان‌های پیرامونی (به علت حذف واحدهای تجاری خرده در کناره معابر) از عوارض این الگوی جدید است که تلاش می‌کند پاساژهای جدید را شبیه مال‌های غربی تولید کند، فارغ از اینکه آن مال‌ها در اراضی وسیع، با امکان احداث پارکینگ‌های مجزا (طبقاتی، زیرسطحی و سطحی) اجرا می‌شوند و آسیب‌های ناشی از احداث آنها بسیار کمتر از احداث مجتمع‌های تجاری چندطبقه شهر تهران است.