سه هدف بهره‌گیری از تراز منفی

دکتر مصطفی بهزادفر
استاد معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت

ساخت‌وساز در تراز منفی از دیدگاه شهرسازی، طراحی شهری و کیفیت محیطی، پذیرفته شده و مورد تایید است. مطابق با الگوی جهانی، ساخت وساز غیرهم سطح از سه وجه، کارآیی دارد. وجه اول که بیش از یک قرن در دنیا سابقه دارد، ساخت‌وسازهای زیرسطحی یا under ground نامیده می‌شود که با دو هدف اجرایی می‌شود. هدف اول آن رفت‌و آمد است که در راستای افزایش کیفیت محیط زندگی در روی سطح زمین بخش زیادی از رفت و‌آمدهای درون شهری به زیرزمین هدایت می‌شود. این مسیر هم به کاهش آلودگی هوا و هم کاهش بار ترافیکی کمک می‌شود. هدف دوم که در کشورهایی نظیر کره‌شمالی اجرایی شده‌است، جنبه دفاع غیرعامل دارد تا در مقابل حملات بتوانند از فضای زیرسطحی استفاده کنند.

وجه دوم ساخت‌وسازهای غیر هم سطح که بیش از 20 سال است که در الگوی شهرسازی برخی شهرهای دنیا مطرح شده و مورد استقبال کشورهای زیادی قرار گرفته با این هدف است که با استفاده از فضاهای غیرهمسطح بتوانند کمبود زمین را جبران کنند. دولت‌های محلی کلان‌شهرهای مهم جهان برای حل چالش رو به گسترش «انفجار جمعیت شهری»، ‌ یکی پس از دیگری به استفاده از «فضای بکر و تاریک شهر» روی آورده‌اند و در آخرین نمونه، پایتخت سنگاپور که از دو منظر به تهران شباهت دارد، دست به این اقدام زده است.

وجه سوم استفاده از فضاهای زیرسطحی نیز به ایجاد کاربری‌های چندگانه همچون پارکینگ و واحدهای تجاری در تراز منفی مربوط می‌شود. این وجه در واقع راهکاری برای رفع مشکلات احداث پارکینگ در روی سطح در شهری همچون تهران است. طی دهه‌های 60 تا 70 مدیریت شهری پایتخت، به مالکان واحدهای مسکونی، اداری و تجاری مجوز می‌داد به جای ساخت و تامین پارکینگ در همان ساختمان، هزینه عدم تامین آن را به‌عنوان جریمه به مدیریت شهری پرداخت کنند. این روند با توجه به نرخ پایین در نظر گرفته شده برای این جریمه، با استقبال زیادی از مالکان مواجه می‌شد، در نتیجه پس از چند سال حجم قابل توجهی از ماشین‌های شخصی به جای آنکه در پارکینگ ساختمان‌ها توقف داشته باشند، حاشیه خیابان‌ها را به محل پارک تبدیل کردند. بنابراین اگر تمایل سازنده‌ها برای استفاده از فضاهای زیرسطحی با این نگاه باشد، می‌تواند یکی از مشکلات اصلی کمبود فضا در روی سطح را جبران کند. اما آنچه در این میان باید مورد توجه مدیران شهری برای صدور مجوز ساخت وسازهای تراز منفی قرار گیرد، این نکته است که ورود به عمق زمین به قصد احداث پارکینگ یا مجتمع‌های تجاری باید مطابق با ضوابط طرح جامع و تفصیلی باشد. به این معنا که اگر به‌عنوان مثال ضوابط طرح تفصیلی اجازه ساخت یک تا سه طبقه واحد تجاری در زیرزمین برای محدوده مشخصی از شهر می‌دهد، در چارچوب همین ضوابط باید حرکت شود. همچنین برای افزایش عمق ساخت‌وساز در زیر‌زمین باید امکان‌سنجی‌های متعددی همچون بررسی سفره‌های آب زیر زمینی پیش‌‌بینی شود؛ چراکه در تمام مناطق شهری امکان ایجاد گودهای عمیق 30 تا 40 متری وجود ندارد. در صورتی که ساخت وسازهای تراز منفی بدون رعایت ضوابط اسناد فرادست و فقط با هدف تامین منابع مالی بیشتر برای اداره شهر صورت گیرد، تردیدی وجود ندارد که نه‌تنها باری از مشکلات سکونتی شهر را کم نمی‌کند، بلکه به کیفیت محیطی، عدالت اقتصادی، اجتماعی و... آسیب می‌زند.

بنابراین از آنجا که در تمام کشورهای دنیا این الگوی ساخت وساز رواج دارد، در شهری همچون تهران نیز باید برای کاهش آسیب‌ها و حوادث ناشی از اجرای الگوی ساخت وساز در تراز منفی مطالعات علمی انجام دهیم چراکه ایمن‌ترین ساختمان‌های دنیا طبقات منفی زیادی دارند و نمی‌توان گفت افزایش منفی‌سازی سبب رشد آمار حوادث ساختمانی می‌شود. ما باید ضوابط گودبرداری‌ها را به‌روزرسانی کنیم. اگر گودی ایمن شود و مقررات نظام مهندسی را رعایت کند، نباید نگرانی برای افزایش عمق ساختمان وجود داشته باشد، ضمن آنکه دانش علمی و دانشگاهی برای گودبرداری‌های عمیق در کشور وجود دارد؛ اما آنچه مهم است اجرای این دانش توسط مجریان و پیمانکاران است.

این موضوع از این منظر با اهمیت است که در حال حاضر شهر تهران از دیدگاه محیط زیست و کیفیت سکونت با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند. اما با استفاده از تجربه جهانی محدودیت جدی ابرشهری همچون تهران از بابت کمبود فضا برای توسعه شبکه حمل و نقل عمومی و همچنین احداث بزرگراه‌ برای خودروهای شخصی، از طریق احداث معابر زیرسطحی قابل جبران است، به‌ویژه آنکه با توجه شرایط نامطلوب محیطی می‌تواند به تعدیل هوای روی سطح و پایداری کمک کند. در حال‌حاضر نسبت به فهم موضوع پایداری تفکر اشتباهی صورت گرفته است. مفهوم پایداری از چهار بعد مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل بررسی است. آنچه در ایجاد مفهوم پایدار در هر چهار جنبه مهم است، ایجاد مدیریت یکپارچه شهری برای هماهنگی تمامی سازمان‌ها و دستگاه‌های دخیل در کیفیت سکونت شهروندان است.