رقابت ناعادلانه سهامداران
محمد صابون چی
کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه و به شکل ویژه بورس اوراق بهادار در تمامی جهان بر مبنای مفروضاتی بنا شده است که یکی از اصلیترین آنها شفافیت و کارآیی اطلاعاتی است. وجود انحصار، رانت اطلاعاتی و سایر موارد بر هم زننده رقابت عادلانه منجر به انحراف مسیر سرمایهگذاریها و عدم تخصیص بهینه منابع شده و عرضه و تقاضا و بهطور کلی تعادل اقتصادی را با چالش جدی مواجه میسازد. بورس اوراق بهادار تهران که دیر زمانی است از آن بهعنوان ویترین اقتصادی کشور یاد میشود بهرغم تمامی فراز و فرودها و با تمامی تلاشهای صورت گرفته از سوی مسوولان متعدد با سلایق و سبکهای متفاوت، همچنان راه درازی در نیل به اهداف خود، خصوصا از حیث شفافیت اطلاعاتی پیش رو دارد.
محمد صابون چی
کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه و به شکل ویژه بورس اوراق بهادار در تمامی جهان بر مبنای مفروضاتی بنا شده است که یکی از اصلیترین آنها شفافیت و کارآیی اطلاعاتی است. وجود انحصار، رانت اطلاعاتی و سایر موارد بر هم زننده رقابت عادلانه منجر به انحراف مسیر سرمایهگذاریها و عدم تخصیص بهینه منابع شده و عرضه و تقاضا و بهطور کلی تعادل اقتصادی را با چالش جدی مواجه میسازد. بورس اوراق بهادار تهران که دیر زمانی است از آن بهعنوان ویترین اقتصادی کشور یاد میشود بهرغم تمامی فراز و فرودها و با تمامی تلاشهای صورت گرفته از سوی مسوولان متعدد با سلایق و سبکهای متفاوت، همچنان راه درازی در نیل به اهداف خود، خصوصا از حیث شفافیت اطلاعاتی پیش رو دارد.
در مباحث مطروحه از سوی فعالان بازار سرمایه و حتی مردم عادی مکررا بحث رانت و عدم امکان کسب سود بدون اتصال به منابع رانت مورد توجه بوده و درصد قابل توجهی از مردم، بازار سرمایه ایران را بازاری برای کسب سود منصفانه نمیدانند. امری که سالها است باعث شده تا جمع کثیری از مردم از حضور و سرمایهگذاری در بازار سرمایه به دلیل ترس از دست دادن داراییهای منتج از دسترنج سالیان خود توسط رانت داران نگران بوده و عطای جذابیت این بازار را به لقای کمبود شفافیتش ببخشند و همچنان مشاغل سنتیتر و سرمایهگذاری در داراییهای عینی و فیزیکی را مرجح بدانند.
حال سوال این است که چه شده که به جایی رسیدهایم که حتی برخی از متخصصان تجربی و آکادمیک مرتبط با بازار سرمایه نیز کسب سود بیدردسر، بیزحمت و کمریسک را صرفا متکی بر رانت و اتصال به منابعی غیر از منابع در دسترس همگان میدانند؟ جواب این سوال چیزی نیست جز اینکه در موارد متعدد، رفتارهای منتج از تاثیر افشای نادرست، نابهجا یا نابههنگام اطلاعات نهانی در بازار سرمایه ایران بروز و ظهور یافته و نهتنها متخصصان، بلکه فعالان عادی و گاهی نامرتبطین این بازار را نیز در حیرت فرو برده است. با توجه به کم عمق بودن بازار سرمایه ایران، این گونه تحرکات مشهودتر بوده و این مشهود بودن به دلیل شکسته شدن قبح تخلف، آسیب به مراتب سنگینتری در مسیر گسترش و بهبود ویترین اقتصادی کشور بر جای گذاشته است.
سرعت کم ورود فعالان حقیقی جدید به جهت نگرانی از نبود بازی منصفانه و نیز عدم تزریق منابع جدید توسط بسیاری از فعالان حقیقی حاضر در بازار سرمایه، به دلیل ترس از عدم توانایی لازم برای مقابله با استفادهکنندگان از اطلاعات نهانی و سایر ابزارهای غیر مجاز، عمق بخشی و گسترده شدن بازار سرمایه را با چالش مواجه ساخته است. اما راهکار اعتمادبخشی و جذب سرمایهگذاران جدید و بهطور کلی گستردهتر کردن بازار سرمایه ایران چیست؟ پاسخ به این سوال چندان ساده به نظر نمیرسد، ولی باور این امر که هیچ انسانی در هیچ بخشی از گیتی مصون و بری از خطا نیست، میتواند بابی در جهت حل این مشکل بگشاید. تعدد افراد آشنا و مسلط بر بازارهای مالی در بخشهای نظارتی و قضایی کشورهایی که دارای بازار سرمایهای پویا و شفاف هستند، خودکنترلی مناسبی را بر دارندگان اطلاعات نهانی جهت عدم سوء استفاده از اطلاعات در دسترس ایشان ایجاد کرده است.
از سوی دیگر برخورد و مجازاتهای سنگین برای استفادهکنندگان از اطلاعات نهانی که از طرق مختلف از قبیل نظارت مستقیم، گزارش تخلف و حمایت از گزارشکننده، استفاده از الگوریتمهای تخلفیاب و... قابل اعمال است و به تبع آن عدم اغماض در معرفی تخلفکنندگان و نوع تخلف ایشان، حاشیه امنیت مناسبی را برای سرمایهگذاران عادی و در نتیجه تزریق هر چه بیشتر منابع به سمت بازار سرمایه، به ارمغان آورده است. از بعد اخلاقی و پذیرش اجتماعی نیز فرآیند خودکنترلی کاملا قابل پیادهسازی است. این امر که اشخاص استفادهکننده از رانت و اطلاعات نهانی یا افراد سوءاستفادهکننده از منابع پولی که به امانت در اختیارشان قرار داده شده است، از سوی اجتماع و حتی نزدیکان طرد شوند، میتواند فرآیند خودکنترلی را در افرادی با پتانسیل فسادپذیری فعال ساخته و این امر را پس از مدتی در ایشان به عادت مبدل سازد.
متاسفانه درصد با اهمیتی از جامعه، تفکیک مناسبی بین ثروتمندان متکی بر رانت و اطلاعات نهانی و ثروتمندان متکی بر دانش و تجربه قائل نشده و هر دو قشر را شایسته تکریم و کرنش میداند. عدم طرد اجتماعی و خانوادگی بسیاری از افرادی که با بهرهگیری از رانت یا تحمیل خسارت به منابع در اختیار خود به داراییهایی دست یافتهاند باعث شده است که این رفتار نه تنها از سوی این افراد به شکلی مجدانه و بی محابانهتر ادامه یابد، بلکه سایرین را نیز بعضا مجاب ساخته است که یا راه انزوا در پیش گیرند یا جهت دستیابی به رفاه بیشتر مسیر رانتداران را بپیمایند.
بازار سرمایه ایران نیز در دوران حاضر و گذشته با تخلفات متعددی از جمله حرکتهای قابل توجه در قیمت سهام چه در جهت صعود و چه در جهت نزول قبل از انتشار اخبار تاثیرگذار بر شرکت، معاملات در حجمهای سنگین در قیمتهای خاص و سپس تغییر مسیر سریع قیمتی، بسته شدن ناگهانی نماد پس از معاملات سنگین و بازگشایی با درصدهایی بسیار متفاوت از قیمت زمان بسته شدن و... روبهرو بوده است. این امر حکایت از حضور مسوولان یا دستاندرکاران شرکتها در امر خرید و فروش سهم مذکور با کدهای شخصی یا به شکل خوش بینانهتر، نشت گسترده اطلاعات محرمانه شرکتها و دستیابی افراد خاص به آنها داشته است. عدم برخورد شدید با مسببان این گونه اعمال، راه را برای گسترده شدن این گونه تخلفات باز خواهد گذاشت. البته به مدد پخش سریع اطلاعات این گونه تخلفات از مجاری غیررسمی به ویژه ابزارهایی چون تلگرام، وایبر و... تا حدودی فرآیند خود کنترلی صورت پذیرفته است ولی این امر کافی به نظر نمیرسد. بیشترین تاثیر این گونه اعمال سلب اعتماد سرمایهگذاران حقیقی بهعنوان مهمترین عامل رشد و بالندگی بازار سرمایه و کل اقتصاد خواهد بود، چرا که انسانها بهطور غریزی حضور در شرایط غیرمنصفانه و ناعادلانه را برنخواهند تافت.
در وهله اول و با توجه به اضطرار موجود، انتظار بر آن است که سیستم نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و نیز سیستم قضایی، با به کارگیری هر چه بیشتر افراد مسلط بر بازار سرمایه در بخش نظارتی و نیز استفاده از شیوهها و ابزارهای مدرن شناسایی تخلفات و جرائم از جمله تحرکات قیمتی فاحش قبل از اعلام تغییرات قابل توجه در وضعیت شرکتها روی کدال، سوء استفاده از منابع در اختیار برخی مدیران در جهت منافع شخصی، دستکاری صورتهای مالی و نیز دستکاریهای قیمتی به اتکای دادهها و اطلاعات غیر قابل دسترس برای عموم، اقدام کند. برخورد، اعمال مجازاتهای سنگین، اعلام عمومی نام و نوع تخلف افراد پس از اثبات و بدون کوچکترین اغماض نیز شاید انتظار بحقی است که سرمایهگذاران واقعی از سیستم نظارتی و قضایی خواهند داشت.
از سوی دیگر فرهنگسازی برای احترام و تکریم تولیدکنندگان ثروت مبتنی بر دانش و تجربه و نیز طرد و بیتوجهی اجتماعی نسبت به کسبکنندگان ثروت از روشهای ناعادلانه و مبتنی بر رانت، باید به شکلی آهسته و پیوسته صورت پذیرد. بدیهی است این گونه فرهنگسازی، نیاز به متخصصان مسلط بر دانش مالی، روانشناسی، سیاست و جامعهشناسی دارد که بتوانند با شناسایی الگوهای مغزی کسب منفعت ناعادلانه با سوءاستفاده از ابزارهای مالی و اطلاعاتی، نسبت به ساختن الگوهای مغزی متضاد با اینگونه الگوها و تقویت فرآیند خودکنترلی، اقدامات لازم را به عمل آورند.
نهایتا باید گفت که تلاش برای کسب سود و دارایی از روشهای درست و مبتنی بر دانش، نیازمند تقویت فرهنگ شرمساری در برابر تخلف و فرهنگ افتخار به ثروت آفرینی از مسیرهای مولد و صحیح است که این امر بیش و پیش از هر چیز سرچشمه در خانواده و نحوه آموزش افراد در آن محیط و سپس سیستم آموزشی دارد. اگر چه برخوردهای قهری و مجازاتهای سنگین میتواند راه را بر استفاده از رانت تا حدود زیادی ببندد، ولی این امر مستلزم هزینه بسیار زیاد بوده و استفاده از آن در درازمدت چندان به صرفه نبوده و راه جلوگیری از بخش عظیمی از تخلفات نهایتا از مسیر آموزش و فرهنگسازی خواهد گذشت.
ارسال نظر