بار سنگین بر طبقات متوسط و پایین
دکتر غلامعلی فرجادی
اقتصاددان
شکی نیست که حفظ امنیت و دفاع از تمامیت ارضی کشور از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و کشور باید همیشه آمادگی لازم را در دفاع از مرز و بوم خود داشته باشد. سوالی که اینجا مطرح است انکار موضوع فوق نیست، بلکه این است که در اجرا، چه شیوهای در مسیر منافع اجتماعی و ملی کشور است.
با تحولات اقتصادی، پیشرفت فناوری و بهبود مدیریتی در کشورهای دیگر، شیوههای سربازگیری نیز دچار دگرگونی زیادی شده است، در حالی که در کشور ما شیوه سربازگیری طی نزدیک به یک سده گذشته تغییر چندانی نداشته است.
دکتر غلامعلی فرجادی
اقتصاددان
شکی نیست که حفظ امنیت و دفاع از تمامیت ارضی کشور از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و کشور باید همیشه آمادگی لازم را در دفاع از مرز و بوم خود داشته باشد. سوالی که اینجا مطرح است انکار موضوع فوق نیست، بلکه این است که در اجرا، چه شیوهای در مسیر منافع اجتماعی و ملی کشور است.
با تحولات اقتصادی، پیشرفت فناوری و بهبود مدیریتی در کشورهای دیگر، شیوههای سربازگیری نیز دچار دگرگونی زیادی شده است، در حالی که در کشور ما شیوه سربازگیری طی نزدیک به یک سده گذشته تغییر چندانی نداشته است. به نظر میرسد اکنون زمان آن رسیده که نگاه تازهای به این موضوع داشته باشیم و با ارزیابی دقیق منافع و زیان شیوههای موجود، راه حل مناسبتری برای این موضوع بیابیم. آنچه در زیر میآید تحلیلی از وضع موجود سربازی است که اثرات زیادی بر روند زندگی مشمولان و نیز برخی مسائل کلان اقتصادی اجتماعی کشور دارد. جابهجایی از یک محیط آکادمیک دانشگاهی به سربازخانه و محیط سربازی آن هم به مدت 18 ماه یا 2 سال، ضمن اینکه فرد را از نظر روحی دچار دلسردی و بیتفاوتی میکند، موجب میشود آنچه در محیط دانشگاهی آموخته است تا حد زیادی فراموش شود.
این دگرگونی ضمن اینکه آمادگی بعدی وی را برای احراز شغل کاهش میدهد، موجبات کاهش بهرهوری وی را فراهم میکند. این مساله بهویژه در مورد فارغالتحصیلان دورههای کارشناسی ارشد و دکترا اهمیت زیادی دارد. علاوه براینکه حقوقی که در درون سربازی پرداخت میشود بسیار پایین است و اغلب هزینههای زندگی سربازان بر عهده خود آنان است. این امر بار اقتصادی سنگینی را بر مشمولان طبقات متوسط و بهویژه پایین وارد میکند. از طرف دیگر طبقات متوسط رو به بالا و متوسط از امکاناتی برخوردارند و میتوانند از انجام خدمات به روشهای گوناگونی در واقع معاف شوند. هر دو این موارد موجب میشود که توزیع درآمد نامناسبتر و ناعادلانهتر شود. نکته دیگر اینکه چون هزینههای سربازان در سربازخانهها و خوابگاهها و سایر هزینههای مربوط به آنان نیز بار مضاعفی بر هزینههای نظامی و دفاعی وارد میکند، مشخص نیست که استفاده از سربازان وظیفه بهجای نیروهای کادر نظامی تا چه میزان هزینههای نظامی و دفاعی را کاهش میدهد.
با توجه به موارد فوق سوال اینجا است که آیا نمیتوان با استفاده بهینهتر از کادر رسمی نظامی و با ایجاد انگیزه بیشتر برای آنان کارآیی سازمانهای نظامی را افزایش داد و در صورت کمبود، همانند سایر کشورها خدمات سربازی را بهصورت موردی اختیاری و همراه پرداخت حقوق کرد. تمام این موارد حاکی از ضرورت انجام تحقیقات گسترده در این زمینه است تا از طریق آن بتوان ارزیابی دقیقتری از مساله انجام داد و گزینههای مناسبتری را انتخاب کرد.
ارسال نظر