چشم بازار به قیمتهای جهانی
مهرزاد منتظری
کارشناس بورس
دی ماه ۱۳۹۲، شاخص بورس تهران سقف خود را در ۸۹ هزار واحد ثبت کرد. از آن پس به مدت دو سال مداوم شاخص مسیر نزولی را طی کرد تا در نهایت در دیماه ۹۴، همزمان با اجرایی شدن برجام از محدوده ۶۲ هزار، در صعودی پر شتاب تا ۸۱ هزار واحد، رشد کرد. دراین یادداشت کوتاه سعی خواهد شد، عوامل اصلی آن ریزش بررسی شود و سپس با تعمیم شرایط به آینده، بتوانیم تصویری از جنس بازار در نیمه دوم سال ۹۵ داشته باشیم.
آخرین موج صعودی در پاییز ۹۲، در خوشبینی مفرط حاصل از انتخاب دکترروحانی طی شد.
مهرزاد منتظری
کارشناس بورس
دی ماه 1392، شاخص بورس تهران سقف خود را در 89 هزار واحد ثبت کرد. از آن پس به مدت دو سال مداوم شاخص مسیر نزولی را طی کرد تا در نهایت در دیماه 94، همزمان با اجرایی شدن برجام از محدوده 62 هزار، در صعودی پر شتاب تا 81 هزار واحد، رشد کرد. دراین یادداشت کوتاه سعی خواهد شد، عوامل اصلی آن ریزش بررسی شود و سپس با تعمیم شرایط به آینده، بتوانیم تصویری از جنس بازار در نیمه دوم سال 95 داشته باشیم.
آخرین موج صعودی در پاییز 92، در خوشبینی مفرط حاصل از انتخاب دکترروحانی طی شد. پس از آن بازار درp/ e حدود 8 با واقعیتهای ریزش شدید قیمتهای جهانی، سود بانکی بالا (تا حد 25درصد)، رکود داخلی، تورمزدایی، تثبیت ارز و سیاستهای انقباضی دولت روبهرو شد. هر یک از این عوامل به تنهایی برای بورس عامل تولید رکود است و حال اینکه همه این عوامل در کنار هم قرار گرفتند. در تمام مدت دو ساله رکود، شرکتهای بورسی عموما با کاهش همزمان حجم و قیمتهای فروش روبهرو بودند.
ترکیب این دو عامل، سود شرکتها را تخریب و همزمان روی تابلو بورس، ارزش سهام با P-E پایین بازار رقیب، یعنی بانک ارزیابی شد. بنابراین قیمت سهام هم با افت روبهرو شد. در پاییز 94 و دقیقا با گذشت دو سال از هیجان خرید پاییز 92، بازار در رکود و هیجان فروش مطلق سیر میکرد. در این شرایط، اولین محرکهای رشد بازار با اتخاذ اولین سیاست انبساطی دولت که پرداخت وامهای کم بهره خرید خودرو بود، اتفاق افتاد. برجام هم در دیماه 94 اجرایی شد و مصرف کننده ایرانی که خریدهای خود را به امید برجام به تعویق انداخته بود، دوباره به بازار برگشت تا کمی از رکود کاسته شود. اتفاق مهمتر در نیمه زمستان و در قیمتهای جهانی افتاد. قیمتهای نفت، فلزات، محصولات کشاورزی و بسیاری از کامودیتیها شروع به رشد کرد. سپس محرک مثبت دیگری به نام تورم نزدیک به تکرقمی ایجاد شد. بانک مرکزی هم در دو مرحله، سود بانکی را به 18 و سپس به 15درصد تنزل داد. عوامل موثر بر رکود دوساله یک به یک در حال تضعیف شدن بودند، پس طبیعی بود، بازار هم واکنش نشان داده و رشد کند، همینطور هم شد.
اما نیمه دوم ۹۵ چگونه خواهد بود؟
P/ E بازار در مقطع فعلی برابر 2/ 7 است و شاخص مدتی است در محدوده 77 هزار بازی میکند. تورم نشانههایی از رشد را نشان داده است، دولت سیاستهای انبساطی بیشتری را در پیش گرفته است. چشمانداز قیمتهای جهانی مثبتتر است. آمارهای منتشر شده نشان میدهد مقادیر فروش شرکتها نسبت به سال گذشته کاملا بهبود یافته و خبری از انبارهای پر و عدم تقاضا نیست. قیمتهای فروش بعضی محصولات هم تحت تاثیر رشد قیمتهای جهانی، بهبود یافته است. بنابراین تعداد زیادی از عوامل رکود از بازار دور شده است. علاوهبر این طی ماههای آتی، طرحهای توسعه خوبی، در صنایع مهمی مانند: فولاد، معدن و پتروشیمی به بهرهبرداری خواهد رسید و بازار باید کم کم این طرحها را در ارزشگذاری شرکتها لحاظ کند.
دو وزنهای که همچنان بر پای بازار سنگینی میکند؛ نرخ سود بانکی و عدم رشد قیمت ارزهای خارجی است. بهخوبی مشاهده میشود که سود بانکی 15 درصدی اجرایی نشده است و هنوز نرخهای 18-20درصد بهسادگی در اقتصاد ایران قابل دسترس است. در مورد نرخ ارز، هم تورم سه سال گذشته اقتصاد ایران در نرخ ارز منعکس نشده و نرخ ارز کمابیش ثابت است. علاوهبر این درحالی که بانکها 11 درصد ارزش بورس تهران را دارا هستند، معضلات سیستم بانکی روز به روز خودنمایی میکند و بانک مرکزی هم شدیدا در حال پاکسازی این قسمت از بازار است. جمعبندی تمام موارد فوق، چشمانداز نیمه دوم سال 95 را از دید بنیادی همچنان جذاب نشان نمیدهد. هرچند حضور در بازار قطعا به اندازه سالهای 93 و 94 ترسناک نیست. میتوان گفت بازار در شرایط فعلی «سر قیمت» است و برای رشد نیازمند ورود خبرهای مثبت و بهبود شرایط فعلی است.
این بهبود در چه قسمتهایی میتواند بهوقوع بپیوندد؟ در مورد قیمتهای جهانی امید رشد هست. شاید اولین علامت با رشد قیمت نفت به بالای 50 دلار صادر شود. در کنار این دو عامل، شاید بتوان موثرترین عامل بر بازار را «حرکت نقدینگی» دانست. این حرکت بسیار متاثر از سیاستهای رونق زای دولت و بانک مرکزی، در سال ماقبل انتخابات ریاست جمهوری است. احتمال آن وجود دارد که تصمیماتی گرفته شود که حرکت پول به سمت بازار سرمایه تقویت شود.
نویسنده این سطور اعتقاد دارد بازار در نیمه دوم 95 (شاید بهتر باشد بگوییم تا فصل مجامع سال مالی 1395) میتواند رشد کند و احتمال دارد سقف شاخص در دی ماه 92 بار دیگر در دسترس باشد. قسمتی از این رشد تحت تاثیر بهبود قیمتهای جهانی و بهبود عملکرد سودسازی شرکتها است، ولی حرکت نقدینگی به سمت بازار تحت تاثیر سیاستهای دولت، بانک مرکزی و فوران نقدینگی در اقتصاد کشور، میتواند سهم بزرگتری در این رشد داشته باشد. بررسی گذشته بورس تهران نشان میدهد به تناوب سیکلهای رشد و رکود چند ماهه ناشی از ورود و خروج پول از بازار وجود دارد. بسیاری از این ورود و خروجها هم متاثر از عوامل بنیادی بازار نبودهاند. این اتفاق میتواند در نیمه دوم سال 95 و به سمت بهار 96 نیز بیفتد و طرف تقاضا در بازار را تقویت کند. امیدوارم تغییرات بنیادین اقتصاد ملی هم در آینده بتواند از این نقدینگی حمایت و آن را در بازار حفظ کند.
ارسال نظر