چشم اسفندیار دولت

بهروز گرانپایه
روزنامه‌نگار

گزاره «تیم رسانه‌ای دولتِ روحانی ضعیف است» در سه سالی که از عمر این دولت می‌گذرد با فراوانی زیادی از سوی صاحب‌نظران و کارشناسان مطرح شده است. این ضعف به چه معناست؟ عملکرد تیم رسانه‌ای چه پیامدهایی داشته و دولت را در ادامه فعالیت‌ها با چه مشکلاتی می‌تواند مواجه سازد؟ به‌طور معمول وقتی از تیم رسانه‌ای صحبت می‌شود چند مولفه مورد توجه است:

۱-‌ نیروی انسانی: وجود افرادی که از دانش، تخصص، تجربه و درک رسانه‌ای برخوردار باشند. شناخت حوزه رسانه و اقتضائات آن و تسلط بر عناصر شکلی و محتوایی آن، شرط نخست برای عهده‌دارشدن مسوولیت و مدیریت و انجام وظیفه در حوزه رسانه است.

۲-‌ برنامه عملیاتی: تیم رسانه‌ای برای موفقیت باید برنامه عملیاتی داشته باشد. این برنامه در وهله اول باید با اهداف و راهبردهای دولت مرتبط و هماهنگ باشد. ضرورت هماهنگی و همسویی تیم رسانه‌ای با اهداف و عملکرد دولت، نیاز به برنامه‌ای گسترده، جامع و چند لایه را مورد تاکید قرار می‌دهد. محور دیگر یک برنامه عملیاتی توجه به دو جنبه الف)اطلاع‌رسانی و ب)تبلیغاتی و آگاهی از الزامات هر یک از این دو جنبه، وظایف تیم رسانه‌ای است. افکار عمومی و ارزیابی مردم از عملکرد دولت نه فقط به‌طور مستقیم از طریق پروژه‌های عمرانی بلکه توسط فعالیت تیم رسانه‌ای است که شکل و جهت پیدا می‌کند.

۳-‌ ابزار و امکانات: استفاده بهینه و موثر از ابزار و امکانات ارتباطی بخشی دیگر از توانایی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز تیم رسانه‌ای است. برای انجام فعالیت‌های اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی یا از ابزار موجود باید بهره برد یا رسانه مناسب را ایجاد کرد. این موضوع در جامعه ما: الف) به دلیل توزیع ناعادلانه امکان‌ها و فرصت‌های رسانه‌ای ب) ملاحظات و محدودیت‌های فرهنگی-سیاسی از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.

آنچه در مورد ضعف تیم رسانه‌ای دولت مطرح می‌شود عموما معطوف به عواقب و پیامدهای نحوه کنش «روابط عمومی» دولت یا نتیجه عملکرد مشاوران فرهنگی رئیس‌جمهوری است. منتقدین می‌گویند: به رغم همه محدودیت‌ها، تیم رسانه‌ای دولت از منابع و رسانه‌های در اختیار استفاده بهینه‌ نکرده و در عرصه اطلاع‌رسانی و تبلیغات، میدان را به رقبا باخته است. دولت چند خبرگزاری دارد، روزنامه دارد، حامیان مطبوعاتی و سیاسی دارد، خیل گسترده استادان دانشگاه، کارشناسان و صاحب‌نظران در حوزه‌های اقتصادی -اجتماعی-سیاسی و ارتباطات که حامی بسیاری از سیاست‌های دولت هستند، در اختیار هست، با این حال، مشهود است که در برابر حمله‌ها و هجمه‌های مخالفان، در موضع ضعف و انفعال قرار گرفته است. بخش‌های زیادی از گروه‌های اجتماعی و نیز نخبگان جامعه، دولت روحانی را در پاسخگویی به ابهام‌ها و پرسش‌هایی که در برخی زمینه‌ها از عملکرد دولت ایجاد شده است، بسیار ضعیف و بی‌توجه ارزیابی می‌کنند.

دولت روحانی از همان آغاز دوره ریاست جمهوری خود و اعلام برنامه 100 روزه به سیبلی بدل شد که باید تیر حملات و انتقادات گروه‌های رقیب در دوران انتخابات را که از طریق رسانه‌های متعدد پرتاب می‌شد، از خود دورسازد. موج بزرگ‌تر و بلندتر حملات تبلیغاتی علیه دولت در دوران مذاکرات نفسگیر تیم دیپلماسی برای حل موضوع هسته‌ای یا برجام، در سال دوم و سوم دوره اول ریاست جمهوری آقای روحانی ادامه یافت. چنان‌چه شاهد هستیم حتی موفقیت‌های نسبی دولت در حوزه اقتصاد از جمله افزایش رشد اقتصادی از منفی 8/ 6 درصد در سال ۱۳۹۱ به مثبت 4/ 4 درصد در سه ماهه اول سال ۹۵،کاهش نرخ تورم از ۳۵ درصد در سال ۱۳۹۲ به ۸ درصد در سال جاری، افزایش صادرات نفت از 1/ 1 میلیون بشکه به 5/ 2 میلیون بشکه در روز، تثبیت نرخ ارز بدون پشتوانه دلارهای نفتی به مدت 5/ 3 سال، رشد حقوق کارگران و کارمندان به ۳ برابر مقدار رشد اقتصادی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴، پیشی گرفتن صادرات غیرنفتی از واردات پس از ۸۰ سال و بسیاری موارد دیگر نه تنها مانع از استمرار منفی بافی‌ها، تخریب‌ها و عوامفریبی‌ها توسط مخالفان نشده، بر حجم حملات نیز افزوده شده است. تشدید حملات رقبا و مخالفان البته بی‌دلیل نیست اکنون هم به سال چهارم ریاست جمهوری وارد شده‌ایم و هم همگان به ضعف و ناتوانی تیم اطلاع‌رسانی و تبلیغات دولت وقوف و آگاهی پیدا کرده‌اند.

بنابراین، بر اندازه و شدت هجمه‌ها و حمله‌های خود افزوده‌اند تا اگرتوانستند، ریاست جمهوری یک دوره‌ای را برای آقای روحانی رقم بزنند و اگر نشد از میزان رای و استقبال عمومی مردم به وی در انتخابات 29 اردیبهشت 96 چنان بکاهند تا دولت در موقعیتی ضعیف و شکننده قرار گیرد. این پرسش البته مطرح است که اساسا چرا از همان شروع دوره ریاست‌جمهوری روحانی به موضوع اطلاع‌رسانی و تبلیغات و تشکیل یک تیم رسانه‌ای قوی و کارآمد اهمیت لازم داده نشد؟ به نظر می‌رسد دو عامل در این زمینه بی‌تاثیر نبوده است. اول فرآیند ورود، حضور و فعالیت رئیس‌جمهوری در انتخابات بود. انتخاب ایشان پیش از آن که نتیجه برنامه‌ریزی یک حزب قوی یا تیم باتجربه ارتباطی-تبلیغاتی- رسانه‌ای باشد، حاصل شکل‌گیری فضای دو قطبی‌شده انتخاباتی، حمایت جریان اجتماعی اصلاحات و شبکه‌های اجتماعی آن و -چنان‌که خود رئیس‌جمهور نیز با کنایه اشاره کرده است- و نیز توانایی‌های ذهنی، زیرکی‌ها و مهارت‌های حقوقی و دیپلماتیک شخصی ایشان بود. عامل دیگر، نحوه جذب نیرو و معیارهای انتخاب افراد برای تیم رسانه‌ای دولت و مدیریت دفتر ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری بود. بی‌توجهی به توانمندی، کارآمدی و برخورداری از روحیه شجاعت و جسارت حرفه‌ای باعث جذب افرادی شد که نگاهی بوروکراتیک و محافظه‌کارانه به فعالیت رسانه‌ای دارند. دایره تنگ و محدودی که تیم رسانه‌ای دولت روحانی به لحاظ ذهنی و رفتاری برای فعالیت‌های خود ایجاد کرده است، آسیب‌پذیری دولت را در اقناع افکار عمومی نسبت به حملات و تهاجم تبلیغاتی رقبا و مخالفان افزایش داده است.

راه حل چیست؟ موضوع چندان پیچیده نیست. تیم رسانه‌ای دولت روحانی بر اساس ارزیابی دوستداران و حامیان دولت -و نه در بهانه‌جویی‌های مخالفان و رقبای انتخاباتی- ضعیف، ناکارآمد و بی‌اثر است. درست است که روئین تنی و مصونیت از آسیب افسانه است، اما تیم رسانه‌ای نهاد ریاست‌جمهوری به چشم اسفندیار دولت می‌ماند. مخالفان با آگاهی از این نقطه ضعف، تیترهای خبری یا تیترهای تبلیغاتی خود را علیه دولت روحانی پرتاب می‌کنند. اکنون، ایجاد تغییر و تقویت و بازسازی این تیم یک ضرورت است. اگر روحانی روحیه انتقادپذیری داشته باشد، اگر اراده‌ای برای حضور دوباره در انتخابات ریاست جمهوری و تمایل به پیروزی با میزان آرای بالا وجود داشته باشد و اگر رسانه‌ها‌، نخبگان و افکار عمومی برای دولت اهمیت دارد، موضوع تیم رسانه‌ای- و البته توجه به سایر خواسته‌ها و مطالبات معقول و ممکن الاجرای مردم- باید جدی گرفته شود. سخن پایانی آن‌که، تغییر در تیم رسانه‌ای قاعدتا نباید به کسی واگذار شود که سه سال پیش در تشکیل آن نقش اصلی را داشته است. این‌بار شاید مناسب‌تر باشد تا از فردی «آشنا» به حوزه رسانه و دارای سواد و تجربه رسانه‌ای - مثلا مشاور فرهنگی رئیس جمهوری- خواسته شود تا تیمی کاربلدتر و جسورتر سازماندهی کند؛ چرا که در همین فرصت‌ها است که باید پنداشت‌ها و آموخته‌ها را آزمود و محک زد.