تجدید نظر کلی در ساختار سازمان
محمد مهدی رئیسزاده
عضو هیات نمایندگان اتاق تهران و ایران
با توجه به اینکه کشور در شرایط نامناسب اقتصادی قرار دارد، رئیس آینده اتاق باید پیگیر اجرایی شدن راه حلها برای مشکلات که ارتباط مستقیمی به بنگاهها و فعالان اقتصادی پیدا میکند، باشد. مسائل و مشکلاتی که طبقهبندی آنها به نوعی مشخص است. اکثر بنگاهها با مسائلی چون مشکلات مالیاتی، قانون کار و تامین اجتماعی، مشکلات بانکی و مسائلی از این قبیل روبهرو هستند که برای حل آنها راهکارهای مختلفی از سوی کارشناسان و کمیسیونهای تخصصی ارائه شده است.
محمد مهدی رئیسزاده
عضو هیات نمایندگان اتاق تهران و ایران
با توجه به اینکه کشور در شرایط نامناسب اقتصادی قرار دارد، رئیس آینده اتاق باید پیگیر اجرایی شدن راه حلها برای مشکلات که ارتباط مستقیمی به بنگاهها و فعالان اقتصادی پیدا میکند، باشد. مسائل و مشکلاتی که طبقهبندی آنها به نوعی مشخص است. اکثر بنگاهها با مسائلی چون مشکلات مالیاتی، قانون کار و تامین اجتماعی، مشکلات بانکی و مسائلی از این قبیل روبهرو هستند که برای حل آنها راهکارهای مختلفی از سوی کارشناسان و کمیسیونهای تخصصی ارائه شده است. رئیس آینده اتاق باید بیشتر وقت خود را صرف رفع مشکلاتی از این دست کند. مساله بسیار مهمی که باید مورد توجه ریاست آینده اتاق قرار گیرد، مدیریت زمان است. به این مفهوم که بنا بر محدودیتهای قانونی، مجامع و شوراهای مختلف همچون شورای پول و اعتبار و شورای عالی بورس، فقط حضور شخص رئیس اتاق را میطلبند.
در همین موارد رئیس اتاق باید به گونهای عمل کند که نظرات کمیسیونهای تخصصی اتاق را در زمینههای مختلف اخذ و با استفاده از نظرات کمیسیونها و مشاوران ذیربط و متخصصان اتاق، در این مجامع و شوراها شرکت کند تا بتواند نظر جامع و دقیقی را برای تصمیمگیری در جهت منافع بخش خصوصی ارائه کند و این حضور صرفا در یک حضور فیزیکی و نهایتا تایید تصمیمات گرفته شد، نباید خلاصه شود. در دورههای قبل بر حسب روسای مختلف شاهد برخوردهای متفاوتی بودیم. برخی سعی میکردند قبل از جلسات شوراهای مختلف، از دستور جلسات اطلاع پیدا کنند و مسائل را با مشاوران خود در میان بگذارند و در نهایت نظرات کارشناسان را لحاظ کنند. ولی پس از طی یک دوره زمانی، برخی از روسای اتاق دست از مشورتها کشیدند و نظر کمیسیونها را لحاظ نکردند و آن طور که باید و شاید پیگیر حل مشکلات نشدند.
همچنین فرهنگ غلطی که در تمامی ارکان مدیریت کشور قابل مشاهده است، این است که مسوولان همیشه سعی کردهاند نفر اول اتاق را در کنار خود داشته باشند و به سایر افراد، حتی اعضای هیات رئیسه اتاق، اهمیتی قائل نشدهاند. برای مثال در سفرهای خارجی در سطح وزرا و رئیسجمهور همه میخواهند رئیس اتاق بهعنوان نماینده اتاق شرکت کند. طبیعی است که اگر تعطیلات را از روزهای سال کم کنیم و از سوی دیگر رئیس اتاق بخواهد 50 تا 100 روز سفر خارجی داشته باشد، وقتی برای فعالیت در جهت رفع مشکلات داخلی باقی نخواهد ماند. سفرهای خارجی پیگیریهای ویژهای برای موارد مورد توافق میخواهد که بسیار وقتگیر است. در صورتی که مشکلاتی که اکنون گریبانگیر بخش خصوصی و اقتصاد کشور است، عموما مشکلات داخلی است، بنابراین یکی از کارهای مهم اتاق صرف وقت برای بنگاههای اقتصادی و فعالان و اجماع درستی از نظرات کمیسیونها است که خوراک درستی برای حل مشکلات در قوهمجریه فراهم میکند. این فرآیند در اتاق ایران روز به روز کمرنگتر شده است، در حالی که فعالان با تغییر ماهیت مشکلات و افزوده شدن تحریمها انتظار اقدامات بیشتری را داشتند.
در سالهای 80 تا 84 اگر فردی از اعضای هیات نمایندگی خواستار ملاقات با رئیس اتاق بود، به راحتی این امکان وجود داشت. اما به مرور این داستان کمرنگ شد. روسای اتاق در یک فضای دیگری وارد شدند و برای ملاقات با آنها باید ماهها زمان صرف میشد. زمانی که بهعنوان نماینده اتاق در برخی شوراها نیاز بود تا درخصوص برخی موارد رئیس اتاق را ملاقات کنم، این روند به کندی پیش میرفت. آقای جلال پور برای 3 بار پیاپی وقتی را برای ملاقات تخصیص دادند که نهایتا هر سه بار جلسات لغو شد و در نهایت به کسالت آقای جلال پور ختم شد. بنابراین مدیریت زمان توسط رئیس اتاق بسیار امر مهمی است که علاوه بر حضور در مراجع قانونی همچون شورای پول و اعتبار، شورای عالی صادرات و شورای اقتصاد، باید یک تقسیم کار همگنی انجام شود که لازمه هیات رئیسه همگن است. اتاق دارای 7 عضو هیات رئیسه است، که یکی از آنها رئیس است و 6 عضو دیگر علیالاصول باید تقسیم کار مناسبی را صورت دهند تا افراد و فعالان اقتصادی در بخشهای مختلف بدانند چه کسی مسوول چه حوزهای از فعالیتها است. اگرتمامی فعالیتها بر دوش رئیس اتاق باشد، بدون شک شاهد کارآمدی مناسبی نخواهیم بود، که درخصوص آقای جلال پور این مساله منجر به مخاطره افتادن سلامتی ایشان نیز شد. به عبارت دیگر حجم فعالیتها به گونهای است که صرف فعالیت رئیس اتاق، باعث نیمه کار ماندن فعالیتها میشود.
بزرگترین انتظار از رئیس اتاق ایران این است که به محض استقرار، تجدید نظر کلی در ساختار اتاق را در دستور کار قرار دهد. وقتی بهعنوان بخش خصوصی صحبت از دولتی فربه میکنیم و مدعی هستیم که نباید تاوان چاقی این بدنه دولت را که روز به روز بزرگتر شده است را بخش خصوصی بدهد، خود اتاق که نماینده بخش خصوصی است باید این موارد را مد نظر قرار دهد. آیا در حال حاضر تمامی کارمندان اتاق کارآ هستند؟ لازمه این مساله این است که باید از سطح بالا و در سطح دبیر کل شروع کنیم. بزرگ ترین وظیفه رئیس اتاق این است که ضرورت دارد فرد درد آشنایی باشد و بداند دقیقا وظیفه اتاق چیست. وقتی یک عضو هیات نمایندگان نمیتواند به راحتی ساختار داخلی را برای رفع مشکلات مشاهده کند، مدیریت اتاق با چالش مواجه است. تشریفاتی که ضرورت ندارد وقت خود را صرف آن کند، واگذار کند تا بتواند بخش خصوصی ضعیف شده را توانمند کند. بنابراین مهمترین مساله اصلاح ساختار داخلی اتاق است. اگر بررسی سطحی صورت بگیرد، اتاق دارای چارت سازمانی است که با پرسنل مشخصی فعالیت میکند. اما با بررسی بیشتر خواهیم دید که اتاقی با 300 تا 400 پرسنل کارآ است یا با نوعی تغییر نگاه؟ همچنین اگر اتاق همچون یک وزارتخانه بخواهد رفتار کند و رئیس اتاق همچون وزیر دست نیافتنی باشد، این نهاد نمیتواند در رفع مشکلات بخش خصوصی موثر باشد و آن را نمایندگی کند. در مجموع میتوان انتظارات را در چند مورد خلاصه کرد که ریاست اتاق باید برای حل این موارد بسیار مهم اقدام کند:
1- رفع مشکلات و موانع فضای کسب و کار.
2- پیگیری کمیته ماده 76 قانون برنامه پنجم توسعه که درخصوص حذف قوانین مزاحم است. در این کمیته نمایندگان سه قوه حضور دارند و دبیرخانه آن در اتاق ایران است.
3- سفرهای خارجی با تقسیم کار و هدفمند صورت بگیرد.
4- ریاست اتاق حتما باید از بخش خصوصی باشد و هیچ گونه شائبه دولتی بودن را تداعی نکند.
5- اعضای هیات رئیسه که از شهرستان کاندید میشوند، نباید هم در اتاق شهرستان و هم در اتاق ایران فعالیت داشته باشند. چرا که مسائل و مشکلات اتاق شهرستانها مانع از کارآیی در اتاق ایران خواهد شد.
ارسال نظر