بنیادهای مولد افراط‌گرایی

آلن کروگر
استاد دانشگاه پرینستون

در بررسی چرایی انجام عملیات تروریستی می‌توان چند پرسش اساسی مطرح کرد. دانستن این پرسش‌های اساسی می‌تواند راه را برای درک و مقابله با این پدیده شوم و افزایش خشونت در جهان جدید باز کند و توانایی کشورها را برای جلوگیری از آن بیش از پیش ارتقا دهد. اما این پرسش‌ها چه هستند؟ بخشی از شواهدی که در پیمایش‌های علمی به دست آمده است نشان می‌دهد که تروریسم در خلأ رخ نمی‌دهد. جوامعی که تروریست‌ها در آنها پرورش می‌یابند، اهمیت فراوانی دارند. برای مثال عملیاتی که در مواردی مانند ایرلندشمالی صورت گرفته است با سایر کشورها تفاوت دارد. پرسشی کلیدی که ممکن است در بررسی‌های خود با آن روبه‌رو شویم آن است که آیا این مساله که فقر و تحصیلات ناکافی می‌تواند منجر به تروریسم شود، چقدر محبوبیت دارد؟ به نظر می‌رسد عموم مردم با این نظریه موافقند. باور آنها نسبت به اینکه تروریست‌ها این اعمال را به دلیل ناامیدی و فقدان تحصیلات انجام می‌دهند، با تاکید رهبران سیاسی نیز تقویت می‌شود.

اما حدس‌هایی برای اینکه چرا مردم این باورها را پیدا کرده‌اند و در میان آنها تا این اندازه محبوب شده است، وجود دارد. یک دلیل این است که به این وقایع از نگاه غربی نگریسته می‌شود یعنی رویدادهای اقتصادی به‌عنوان مهم‌ترین انگیزه‌های قدرتمند برای انجام عمل و کنش‌گری در نظر گرفته می‌شوند. بحث وقتی پیچیده‌تر می‌شود که پای مسائل سیاسی نیز به میان کشیده شود. با این وجود به رغم اینکه فقدان آموزش و تحصیلات و نیز درآمد، ریشه‌های مهمی برای تروریسم نیستند اما می‌توانند بخشی از پاسخ و راه حل باشند. هر چند در مورد میزان اثرگذاری آنها نگرانی‌هایی دارم اما با این وجود مهم است که آموزش را بهبود داده و فقر را در سراسر جهان کاهش دهیم. فرض اشتباه وجود رابطه میان فقر و تروریسم می‌تواند خطرناک باشد زیرا ممکن است همانند جورج بوش به دنبال کمک مالی بین‌المللی به‌عنوان بخشی از برنامه برای جنگ علیه تروریسم باشیم. اتفاقی که ممکن است به واسطه این امر رخ دهد آن است که حمایت از چنین کمکی ممکن است با فرونشستن ترس از تروریسم از بین برود یا فروکش کند. مشابه این امر پس از جنگ سرد رخ داد و پیامدهای فاجعه‌باری در آفریقا بر جا گذاشت. به عقیده من، جهان غرب باید تعهدی اخلاقی نسبت به حمایت از توسعه اقتصادی در سراسر جهان داشته باشد. برقراری ارتباط غلط میان فقر و تروریسم ممکن است بر تلاش‌ها در جهت کاهش فقر اثر منفی بگذارد.

یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف ایالات متحده در مواجهه با تروریسم فقدان توجه کافی دولت نسبت به اطلاعات برای ابداع یک استراتژی و ارزیابی موفقیت آن است. فقدان این اطلاعات ممکن است سبب شده باشد که رابطه میان فقر و تروریسم به خوبی قابل تبیین نباشد. تحقیقات نشان می‌دهد که آزادی‌های مدنی یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر تروریسم هستند. ممکن است که روابط غیرمستقیمی میان شرایط اقتصادی و آزادی‌های مدنی وجود داشته باشد. کشورهای ثروتمندتر به احتمال بیشتری از شهروندان و آزادی‌های مدنی ساکنان مقیم خود و آزادی سیاسی آنان حمایت می‌کنند بنابراین افراط‌گرایانی که در این کشورها زندگی می‌کنند ممکن است کمتر تمایل داشته باشند که از دستورالعمل‌های خود تبعیت کنند. اطلاعاتی که در مورد عملیات تروریستی صورت گرفته وجود دارد گویای این است که باید به تروریسم به‌عنوان یک عمل سیاسی خشن نگریسته شود تا اینکه پاسخی به مثابه برخورد با شرایط اقتصادی باشد. احتمالا آموزش و فقر ارتباط کمی با تروریسم دارند. دلایل بسیاری برای بهبود آموزش و کاهش فقر در سراسر جهان وجود دارد اما کاهش تروریسم احتمالا در نتیجه این موارد رخ نمی‌دهد.

طبق نتایج یک تحقیقات موردی که برای عراق در زمینه نیروهای تروریست انجام شده، جمعیت کشور منشا تروریست‌ها، اثر مثبت اکیدی بر تعداد ستیزه‌جویان دستگیر شده در عراق دارد، در حالی که فاصله بین پایتخت کشور منشا و بغداد رابطه‌ای منفی دارد. با وجود این می‌توان مشاهده کرد که اثر تولید ناخالص داخلی سرانه کشور مبدا بر تعداد تروریست‌های دستگیر شده ضعیف است و در مدل‌ها سازگاری ندارد. ضریب جینی نیز که نشان‌‌دهنده میزان نابرابری در یک جامعه است، تقریبا بی‌تاثیر دیده می‌شود. همچنین، علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، کمک‌های خارجی بین‌المللی ایالات متحده آمریکا اثری جزئی داشته است. بسیار جالب است که نرخ مرگ و میر کودکان نیز که یکی از معیارهای مهم وضعیت زندگی و کیفیت آن است، نسبت مستقیمی با میزان ورود تروریست‌ها از کشورهای منشا دارد. با وجود تمامی آنچه گفته شد، ممکن است مواردی نیز جا افتاده باشند که می‌تواند احتمال اینکه شهروندان یک کشور به نیروهای افراط‌گرا ملحق شوند را تشدید کند. پرسش مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که چرا مسافت اثر زیادی بر مشارکت در انجام عملیات خشونت‌طلبانه دارد.

مسافت بیشتر می‌تواند هزینه‌های الحاق به این گروه‌ها را افزایش دهد، اگر چه سفر به عراق احتمالا چندان گران نیست. در نهایت با مقایسه نتایج این مطالعه با تحلیل‌های تروریسم بین‌کشوری و جنگ داخلی نکات قابل توجهی را می‌توان به دست آورد. از سوی دیگر، برخی از محققان در یافته‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که وقوع جنگ داخلی با افزایش تولید ناخالص داخلی بین کشورها کاهش می‌یابد. اما همان طور که گفته شد در مساله تروریسم ارتباط چندانی میان تولید ناخالص داخلی کشور منشا تروریست‌ها وجود ندارد در حالی که با تولید ناخالص داخلی کشور هدف حمله ارتباط مثبت دارد. با تمام این احوال، مشارکت افراد خارجی در عملیات تروریستی در عراق، گویای آن است که این مسائل بیش از آنکه جنگ داخلی باشد مساله‌ای تروریستی است. این مساله با این موضوع که انگیزه تروریست‌های خارجی موجود در عراق با افراد بومی که در این کشور مخالفت‌هایی دارند، سازگار است.

بنیادهای مولد افراط‌گرایی