ریشههای اقتصادی تروریسم
امیر شاملویی: به نظر میرسد جهان امروز خشونتبارتر از سالهای گذشته باشد. خاورمیانه از افغانستان تا یمن و حتی آن سوی دریای سرخ تا سواحل مصر، لیبی و خارج از این منطقه مانند ترکیه، سومالی و نیجریه درگیر جنگهای داخلی و گروههای افراطگرا و خشونتطلب شده است. شمار این گروهها رو به فزونی است و حتی تمدن مغرب زمین را نیز درگیر کرده است: آلمان، فرانسه، ایالات متحده آمریکا و به تازگی انگلستان طعمه خشونتهای جدید شدهاند. طبق گزارش موسسه صلح و اقتصاد هزینههای اجتماعی خشونت در سال ۲۰۱۵ به ۳/ ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهان رسیده است، یعنی رقمی در حدود ۶/ ۱۳ تریلیون دلار که برای هر فرد جهان بهطور متوسط ۱۸۷۶ دلار هزینه در بر دارد.
امیر شاملویی: به نظر میرسد جهان امروز خشونتبارتر از سالهای گذشته باشد. خاورمیانه از افغانستان تا یمن و حتی آن سوی دریای سرخ تا سواحل مصر، لیبی و خارج از این منطقه مانند ترکیه، سومالی و نیجریه درگیر جنگهای داخلی و گروههای افراطگرا و خشونتطلب شده است. شمار این گروهها رو به فزونی است و حتی تمدن مغرب زمین را نیز درگیر کرده است: آلمان، فرانسه، ایالات متحده آمریکا و به تازگی انگلستان طعمه خشونتهای جدید شدهاند. طبق گزارش موسسه صلح و اقتصاد هزینههای اجتماعی خشونت در سال ۲۰۱۵ به ۳/ ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهان رسیده است، یعنی رقمی در حدود ۶/ ۱۳ تریلیون دلار که برای هر فرد جهان بهطور متوسط ۱۸۷۶ دلار هزینه در بر دارد.
اگر بخواهیم در مقام مقایسه آشنایی از این رقم داشته باشیم، میتوان گفت چنین رقمی حدود ۱۱ برابر میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در جهان است. این گزارش همچنین نشان میدهد که در ۱۰ سال گذشته جهان ناامنتر شده است. علاوه بر این، تشدید خشونتهای تروریستی در سال ۲۰۱۶ حتی وضعیت را از این نیز وخیمتر کرده است. افراطگرایان مذهبی در گروههای فراوان از داعش، القاعده، بوکوحرام، الشباب و برخی دیگر به شدت در حال افزایش و شدت بخشیدن به حملات خود در سالهای اخیر بودهاند. حال سوال این جا است که این به چالش کشندگان تمدن و قوانین مدنی مدرن چه میخواهند و چگونه ایجاد شدهاند؟ پاسخهایی که علم اقتصاد میتواند به ما ارائه دهد این است که نباید در میان اقشار و شهروندان یک جامعه استثنا قائل شد. به عبارت دیگر ایجاد شهروندان درجه دوم مطابق نتایجی که بسیاری از سیاستگذاران و سازمانها به آن دست یافتهاند، میتواند به معنی ترویج افراطگرایی و خشونت باشد.
البته در اروپا برخلاف آسیا و آفریقا اوضاع تا حدی متفاوت است و برخی صاحبنظران مساله افزایش خشونت و تروریسم در این کشورها را بحران نسل دوم مهاجران در کشورهای مهاجرپذیر میدانند. در تحقیقاتی که انجام شده است نتایجی خلاف تصور عمومی به دست آمده و بیانگر این است که فقر و میزان تحصیلات اثر چندان و معناداری بر میزان تروریستها نداشتهاند. با این وجود کشورهای طعمه خشونت و عملیات افراطگرایی را بیشتر کشورهای ثروتمند تشکیل میدهند که این امر شاید به دلیل این باشد که تروریستها بخواهند خود را در سطح جهان مطرح کنند. در ادامه به ارائه پاسخهایی به این پرسشها خواهیم پرداخت و سعی در تبیین ریشههای اقتصادی تروریسم، افراطگرایی و خشونتطلبی خواهیم پرداخت.
ارسال نظر