کاهش موقت رشد و افزایش شادکامی
فیلیپ کامپانت و دیوید اناگیزاوا
محققان دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد
منبع: فصلنامه اقتصادی آکسفورد
در این مقاله سعی شده است رابطه علت و معلولی احتمالی بین اعمال مذهبی و رشد اقتصادی با تاکید بر روزه مورد بررسی قرار گیرد. روزه گرفتن شامل محدودیتها و شرایط مشخصی است که شخص مومن باید از زمان طلوع آفتاب تا غروب آفتاب آنها را رعایت کند و از آن جهت که ماه رمضان به دلیل ویژگی تقویم قمری در حال گردش بین فصول است، ویژگی بسیار ایدهآلی را برای مطالعه رابطه علتومعلولی بین اعمال مذهبی و متغیرهای اقتصادی فراهم میکند.
فیلیپ کامپانت و دیوید اناگیزاوا
محققان دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد
منبع: فصلنامه اقتصادی آکسفورد
در این مقاله سعی شده است رابطه علت و معلولی احتمالی بین اعمال مذهبی و رشد اقتصادی با تاکید بر روزه مورد بررسی قرار گیرد. روزه گرفتن شامل محدودیتها و شرایط مشخصی است که شخص مومن باید از زمان طلوع آفتاب تا غروب آفتاب آنها را رعایت کند و از آن جهت که ماه رمضان به دلیل ویژگی تقویم قمری در حال گردش بین فصول است، ویژگی بسیار ایدهآلی را برای مطالعه رابطه علتومعلولی بین اعمال مذهبی و متغیرهای اقتصادی فراهم میکند. یک مثال بارز از این موضوع زمانی است که ماه رمضان در نیمکره شمالی در فصل زمستان واقع میشود. از این رو بهعنوان مثال به آن جهت که بنگلادش به استوا نزدیکتر است زمان روزهداری در بنگلادش بلندتر از ترکیه میشود و بهطور مشابه زمانی که ماه رمضان در تابستان واقع میشود زمان روزهداری در ترکیه طولانیتر از بنگلادش میشود. این تعامل بین طول جغرافیایی و خواص دورهای تقویم قمری منبع فوقالعادهای از تنوعات و تغییرات ویژه را برای محاسبه رابطه مذکور در اختیار ما قرار میدهد.
با استفاده از دادههای پنل دیتا در این مقاله مشخص شده است روزه ماه مبارک رمضان در کشورهای اسلامی منجر به کاهش رشد تولید ناخالص داخلی شده است. این نتایج زمانی قوت پیدا میکند که در نتایج به دست آمده برای کشورهای غیرمسلمان نشانی از اثر یادشده وجود ندارد، بنابراین ساختگی بودن نتایج بعید به نظر میرسد. به لحاظ آماری و بر اساس تخمین انجامشده در مواقعی که بیشترین اختلاف ساعت بین زمان روزهداری در دو کشور ترکیه و بنگلادش وجود دارد اختلاف یک درصدی بین نرخهای رشد اقتصادی این دو کشور مشاهده میشود. از آن روی که چرخش دورهای ماه رمضان نشان میدهد این اثر همیشه پایدار بوده است بنابراین تعبیر ما این است که این اختلاف به اثرات زمان روزهداری بازمیگردد. در ادامه مقاله برای مشخصتر شدن موضوع و تحلیلهای عمیقتر با بهرهگیری از روش مشابهی به اندازهگیری رابطه علتومعلولی بین روزهداری ماه رمضان و احساس رضایت ذهنی افراد پرداختهایم. با بهرهگیری از دادههای آمایش ارزشهای جهانی (World Values Survey) دریافتیم با افزایش زمان و محدودیتهای روزهداری در ماه مبارک رمضان، مسلمانان سطح بالاتری از احساس رضایت و سعادت درونی را گزارش کردهاند. در همین حال طی این مطالعه ما هیچ اثری از رضایت درونی در میان افراد غیرمسلمان در کشورهای غیرمسلمان مشاهده نکردهایم.
تحلیل ما در این مورد این است که افزایش زمان روزهداری و تلاش مسلمانان برای رعایت اصول مذهبی در شرایط سختتر منجر به گزارش درجات بالاتری از احساس رضایت درونی شده است. بهطور ساده میتوان گفت روزهداری در شرایط سخت اگرچه توان تولید ثروت مسلمانان را کاهش میدهد اما احساس رضایت درونی بیشتری در آنان به وجود میآورد. نکته بسیار جالب در این تحقیق این است که بسیاری از مطالعات گذشته نشان از کاهش احساس رضایت درونی با کاهش ثروت دارند اما در این مطالعه ما شاهد این هستیم که کاهش تولید ناخالص ملی در کشورهای مسلمان به علت روزهداری با افزایش احساس رضایت درونی همراه است. نتایج ما نشان میدهد تاثیر روزهداری در ماه مبارک رمضان بر رشد اقتصادی به احتمال زیاد فراتر از اثر کوتاهمدت روزهداری بر بهرهوری است. در درجه اول شواهدی وجود دارد که به وجود روابطی بین اشتغال و دستمزد با تصمیمات عرضه نیروی کار اشاره میکند، تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی که از طریق اعتقاد به اهمیت نسبی کار ایجاد میشود. علاوه بر این شواهدی مبنی بر تاثیر افزایش سختی روزهداری بر بالا رفتن مواردی همچون اعتماد، در طولانیمدت بهرهوری نیروی کار را تحت تاثیر قرار میدهد. در مجموع موضوع رمضان نشان میدهد اعمال مذهبی میتواند بهرغم پیامدهای هزینهبری که ایجاد میکند منافع قابل توجهی را ایجاد کند و بهطور کلی پیامدهای مهمی در سطح کلان به همراه داشته باشد. این نتیجهگیری میتواند در مورد دیگر اعمال ادیان نیز درست باشد. نه نتایج ما و نه نتایج دیگر مطالعات نمیتواند بهعنوان مرجعی برای نشان دادن رابطه علی بین اعمال دینی و عملکرد ضعیف اقتصادی قرار گیرند. در این مطالعه به دلیل اهمیت موضوع ما فقط بر اعمال پرهزینه مذهبی اشاره کردهایم در حالی که مذهب و رعایت شعائر مذهبی نتایج و تاثیرات مثبت دیگری نیز دارد.
ویژگیها و اهمیت مطالعه انجامشده
ما در این مقاله بهطور کلی به بررسی رابطه بین دین و احساس رضایت درونی پرداختهایم. البته مطالعات انجامشده درگذشته نیز نشان میداد تعامل مذهبی و سطح دینداری با سطوح بالاتری از احساس رضایت درونی در سطح فردی همراه است. با این حال این موضوع که آیا از چنین روابطی میتوان تعبیر به روابط علت و معلولی کرد، بسیار مناقشهبرانگیز است و هنوز بهصورت یک اختلافنظر اساسی باقیمانده است. ما در اینجا سعی داشتهایم برای این دست از موارد مدارک و شواهدی ارائه کنیم (البته باید در نظر داشت که سطح مطالعات و دادههای ما در سطح کشورهاست). علاوه بر این ما سعی داشتهایم به مساله و تنش بین نتایج یافتشده از تحقیقات در رابطه بین دین و احساس رضایت درونی با تحقیقات در رابطه با دین و رشد اقتصادی پاسخ دهیم.
تفاوت مطالعه انجامشده با مطالعات مشابه
برخی دیگر از پژوهشگران به مطالعه اثرات پایبندی به ادیان مختلف و تاثیرات آنها بر برخی از نتایج اقتصادی یا سیاسی پرداختهاند. یا از نتایج به دست آمده برای بررسی ارتباط بین مذاهب و نگرش اقتصادی استفاده کردهاند. تفاوت ما در این مقاله در این است که سعی در تمرکز بر مثال مشخصی از عمل دینی داشتهایم که به ما این اجازه را داده است که رابطه علت و معلولی و مکانیزم مشخص تاثیر آن را پیدا کنیم. بهطور کلیتر تحقیقات بسیاری در مورد تاثیرگذاری دین بر فرهنگ اجتماعی انجام شده است. در برخی از این تحقیقات به بررسی تاثیر دین بر برخی از پیامدهای اقتصادی پرداخته شده است. ما در این مطالعه رابطه علت و معلولی بین اعمال دینی بر اعتماد اجتماعی و گسترش آن را مورد مطالعه قرار دادهایم که توسط رشتههای دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفته بود. استفاده ما از شواهد و دلایل ریز و ظریف برای مطالعه اثرات دین بر تصمیمات اقتصادی فردی ما را در مسیری قرار داد که با موضوعات رو به رشد و جدیدی همچون اخلاق کار، کارآفرینی، تصمیم به بازپرداخت وام و انباشت سرمایه انسانی مواجه شویم. در این مقاله ما به موضوع روزه پرداختهایم که در ادبیات پژوهشی اخیر کمتر به آن پرداخته شده است. «آلموند و مزومدر» در مقاله خود به بررسی اثرات روزهداری بر وزن نوزاد هنگام تولد و اثرات بعدی در بلندمدت پرداختهاند. «وان اویجک و مجید» با استفاده از روش مشابه به بررسی اثرات سلامت فردی در بلندمدت و خروجی بازار کار پرداختهاند. نتایج به دست آمده حاکی از هزینههای روزهداری در موارد خاصی بوده است که خارج از بحث مطالعه انجامشده توسط ماست. در مطالعات دیگری که به موضوع مقاله حاضر بسیار نزدیک است، اسکوفیلد (۲۰۱۴) به بررسی اثر تغییرات سختی روزهداری در ماه مبارک رمضان طی فصل کشاورزی پرداخته است. در این مطالعه تاثیر منفی روزهداری بر میزان تولیدات کشاورزی در میان کشاورزان هند مورد مطالعه قرار گرفته است. یافتههای مقاله بهطور کلی با یافتههای ما مطابقت دارد. در ادامه خلاصهای از نتایج موردی مقاله آورده شده است.
تاثیر روزهداری بر رشد اقتصادی
در یک بررسی تاثیر ساعات روزه گرفتن در ماه رمضان بر تولید ناخالص داخی(GDP) سرانه هر کارگر اندازه گرفته شده و نتیجه تخمین منفی است به این معنی که بهنظر میرسد، کشورهایی با ساعات روزهداری بالاتر، بهطور متوسط نرخ رشد اقتصادی پایینتری دارند. بررسیها در یک کشور مشخص نشان داده است زمانی که رمضان با تابستان همزمان میشود، متوسط رشد اقتصادی پایینتر است. برای درک ملموستر این موضوع، مثال بنگلادش و ترکیه را در نظر بگیرید، بررسیهای ما نشان میدهد نرخ رشد بهرهوری نیروی کار در بنگلادش در طول چرخه زمانی رمضان تابستانی یک درصد بیش از ترکیه در همان بازه زمانی خواهد بود. بهنظر میرسد مردم ترکیه در تابستان ساعات بیشتری را باید روزه بگیرند. در مقابل، بررسیها نشان میدهد نرخ رشد بهرهوری نیروی کار در ترکیه وقتی رمضان با زمستان همزمان میشود، یک درصد بیشتر از بنگلادش خواهد بود. این تقارن نشان میدهد در بلندمدت اختلافی در عملکرد این دو کشور وجود ندارد.
تاثیر روزه بر احساس خوشبختی
بعد از آن بررسیهایمان را روی دو معیار کلیدی شادی و رضایت از زندگی متمرکز کردیم. برآورد اثرات روزه بر این دو معیار برای همه مسلمانان ضرایب آماری مثبت و قابل توجهی را نشان میدهد. در بررسیهای جداگانه زنان و مردان تاثیر روزه گرفتن بر رضایت هر دو جنس از زندگی مثبت است؛ در حالی که ضریب آماری زنان رضایت بیشتری را نشان میدهد. برآورد مفهوم فوق در مدل واقعی نشان میدهد که در ماه رمضان ترکیه، مسلمانان حدود ۵ درصد خوشحالی بیشتری را ابراز کردهاند. ضمناً جمعآوری داده ما بعد از ماه رمضان بوده است. ما با مسلمانان بعد از اتمام این ماه مصاحبه کردیم و آنها هرچند که روزه گرفتن هزینههای فیزیکی نیز برایشان داشته است، از احساس رضایت و شادیشان نسبت به ساعات طولانی روزه گرفتن گزارش دادهاند. بهطور کلی نتایج اصلی ما بسیار روشن است. اول اینکه، ساعات طولانی روزه گرفتن در ماه رمضان در کشورهای مسلمان اثر منفی بر رشد اقتصادی دارد (برو و مککلری، ۲۰۰۳). دوم اینکه، رمضانهای طولانی از نظر ساعات روزهداری، بر احساس رضایت مسلمانان از زندگی و شادی آنان تاثیر مثبتی دارند.
اثرات اجتماعی اعمال مذهبی
در سال ۱۹۹۲، یک توضیح خاص از مدلهای فعالیتهای مذهبی با عنوان «باشگاه خوب» برای توضیح فعالیتهای مذهبی و پرهزینه از نظر اقتصادی، توسط لاناکن مطرح شد. هرچند آن مدل برای ارزیابی و پی بردن به رفتار گروههای مذهبی خرد و جریان اصلی استفاده میشد اما میتوان از آن برای درک نمونه گستردهتر، یعنی جامعه پرتعداد مسلمانان و مراسم مذهبی رمضان نیز بهره برد. ایده اصلی این است که مطلوبیتی که یک فرد از انجام اعمال مذهبیاش کسب میکند در گرو تعامل دیگر افراد در آن عمل مذهبی، افزایش مییابد. در نتیجه دشواری و پرهزینه بودن این عمل به دو روش میتواند احساس رضایت را افزایش دهد. اول اینکه هزینه نسبی شرکت در اعمال خارج از گروه را بالا میبرد. برای مثال، درباره ماه رمضان، فرد در صورت روزه نگرفتن فرصت معاشرت با افراد زیادی که روزه هستند و شرکت در مراسم مرتبط با ماه رمضان مثل افطار و سحر و عبادت دسته جمعی را از دست میدهد. دوم اینکه نشان میدهد اعمال سخت، مانند یک دستگاه غربالگری برای شناسایی اعضای متعهد گروه عمل میکند و همین به خودی خود باعث میشود افرادی که از شرکت در آزمون سختتری سربلند بیرون آمدهاند، پس از آن احساس رضایت بیشتری نسبت به زندگی داشته باشند.
بهرهوری و عرضه نیروی کار
سوال اصلی این است که اثرات ماه رمضان بر رشد اقتصادی دقیقا از کجا نشات میگیرد؟ بهرهوری یا تصمیمات درباره عرضه مواد اولیه که دراینجا همان نیروی کار است. رفتن به معابد یا زیارتگاهها و مراسم مذهبی و اختصاص زمان به دعا یا تفکر از آنچه در اصطلاح ماتریالیستی به آن کار گفته میشود، متفاوت است. از سوی دیگر این اعمال میتواند بر بهرهوری نیز تاثیرگذار باشد. ماه مبارک رمضان، شامل تعداد زیادی از فعالیتهایی است که آشکارا در الگوی رقابت برای زمان و منابع سازگار هستند. درنتیجه بهطور بالقوه عرضه مواد اولیه را کاهش میدهند و در کنار آن هزینههای فیزیولوژیک روزه گرفتن نیز وجود دارد که البته این هزینه با مزایای ناشی از همکاری و اجتماعی شدن مردم و افزایش اعتماد و کاهش جرم در ماه رمضان همچنین در بلندمدت همراه میشود.
اشتغال، دستمزدها و ترجیحات
مکانیسم عرضه نیروی کار، با انتخاب نیروی کار برای کمتر کار کردن و بیشتر پرداختن به امور مذهبی، حرکت منحنی عرضه نیروی کار را نشان میدهد. معادلات ساده اقتصاد در این حالت به ما نشان میدهد که عرضه نیروی کار کاهش مییابد و دستمزد نیروی کار افزایش خواهد یافت. با لحاظ شوک عرضه نیروی کار در ماه رمضان، ما شواهدی را یافتیم که نشان میداد تغییرات در ارزشها و ترجیحات میتواند منحنی عرضه را در بلندمدت در جهت افزایش عرضه نیروی کار جابهجا کند. با وجود این نتایج، بدون در نظر گرفتن محدودیتهایی که برای جمعآوری اطلاعات وجود داشت، میتوان نتیجه گرفت که بهرهوری پایینتر نیروی کار میتواند علت اصلی کاهش رشد اقتصادی باشد.
نتیجهگیری
با استفاده از تنوع ناشی از چرخش تقویم اسلامی و تعامل آن با عرض جغرافیای کشورها، ما به شواهد علّی درباره تاثیر طول ماه مبارک رمضان بر رشد اقتصادی کشورهای مسلمان دست یافتیم. ما همچنین به این نتیجه رسیدیم که طولانی شدن ساعات روزهداری مردم در این کشورها تاثیر مثبتی بر افزایش سطح شادی و رضایت از زندگی خویش و دیگران برای مردم این کشورها دارد. در ادامه درباره تاثیرات روزهداری طولانیمدت بر عملکرد اقتصادی و بهرهوری نیروی کار و تصمیمات عرضه نیروی کار مواردی را ارائه کردیم. همچنین درباره تاثیر عمومی شدن اعتماد در جامعه در ماه رمضان بحث کردیم و گفتیم اثرات این اعتقادات بسیار فراتر از طول ماه رمضان است.
ارسال نظر