بازیابی موقعیت گذشته
حسین وثوقی ایرانی
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
به نظر میرسد در مسائل اقتصادی نمیتوان جزمیت به خرج داد و از بین تجارت با شرق یا غرب یکی را انتخاب کرد. اگر صفحات اول هر کتاب اقتصاد را بخوانیم با مفهوم مزیت نسبی میتوانیم تصمیمات علمی درخصوص تجارت بگیریم و براساس منافع ملی از مزیتهای نسبی ایران، شرق و غرب بهره مند شویم. حال با توجه به غیبت ۱۰ ساله ایران و غرب در تجارت با یکدیگر که در نتیجه تحریم به وجود آمده بود، به نظر میرسد تقاضای خوبی برای کالاهای ایران و غرب در بازارهای یکدیگر بهوجود آمده است.
حسین وثوقی ایرانی
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
به نظر میرسد در مسائل اقتصادی نمیتوان جزمیت به خرج داد و از بین تجارت با شرق یا غرب یکی را انتخاب کرد. اگر صفحات اول هر کتاب اقتصاد را بخوانیم با مفهوم مزیت نسبی میتوانیم تصمیمات علمی درخصوص تجارت بگیریم و براساس منافع ملی از مزیتهای نسبی ایران، شرق و غرب بهره مند شویم. حال با توجه به غیبت 10 ساله ایران و غرب در تجارت با یکدیگر که در نتیجه تحریم به وجود آمده بود، به نظر میرسد تقاضای خوبی برای کالاهای ایران و غرب در بازارهای یکدیگر بهوجود آمده است. ضرورت نوسازی صنایع ایران و بالا بردن سطح فناوری کارخانجات کشور، ارتقای سطح خدمات مالی، استانداردسازی، مدیریتی، بانکی و گردشگری، احیا و بازسازی جایگاه کشور در اتحادیههای تجاری و سازمانهای همکاری بینالمللی عواملی است که وزن توجه به غرب را برای فعالان اقتصادی ایران سنگینتر میکند. در این میان وضعیت بد اقتصادی کشورهای اروپایی که در مذاکرات تجاری دو طرفه به وضوح ملاحظه میشود، توازن دو طرف مذاکره را میتواند برقرار کند.
واقعیت این است که به قول دکتر روحانی غرب نیز به اندازه ایران به مذاکرات نیاز داشت و اکنون میتوان با دست بازتر با اروپاییها مذاکره تجاری کرد. از سوی دیگر مزایای اقتصادی بازارهای شرقی همچون ارزانی تولید و خدمات، دست بازرگان ایرانی را برای چانهزنی در بازارهای بینالمللی بازتر میکند. بنابراین به نظر میرسد در شرایط فعلی برای بازسازی، نوسازی و بهروزسازی صنایع و خدمات کشور نیاز مبرم به بازارهای غربی داریم و از سوی دیگر برای تهیه بسیاری از کالاهایی که تولید آنها در کشورهای شرقی به دلیل وضعیت اقتصادی شان ارزان تر تمام میشود با بازارهای شرقی در ارتباط هستیم، این وضعیت رقابتی میتواند موقعیت خاصی را برای جهش اقتصادی کشور در این روزها فراهم کند و ضمن فراهم آوردن زمینه سرمایهگذاری برای کشورهای غربی در لنگرگاه امنیت و آرامش خاورمیانه یعنی ایران نقش بی بدیل آن در ارتباط تجارت شرق و غرب و شمال و جنوب را بار دیگر نمایان سازد. بر این اساس به نظر میرسد حدود 10 سال زمان برای جبران مافات روابط تجاری ایران و غرب نیاز است. بهعنوان مثال در بازار فرش دستباف غیبت ایران از بازارهای آمریکا و در این اواخر اروپا باعث شده است رقبای تازه رشد کرده ایران در این هنر صنعت همچون هند، پاکستان و افغانستان جایگاه ایران را از آن خود کنند.
تغییر ذائقهای که در سایه عدم حضور ایران در بازار فرش آمریکا بهوجود آمده است مردم آمریکا را به استفاده از فرشهای تکراری و به دور از خلاقیت سوق داده و فرشهای ارزان قیمت را در این بازار رواج داده است. به نظر نگارنده بازیابی مجدد جایگاه ایران در بازار فرش آمریکا به شرط ثابت ماندن بقیه شرایط به 10 سال زمان نیاز دارد. قطعا این شرایط با شدت و ضعف کم و زیاد برای سایر کالاهای ایرانی از مواد خام و اولیه گرفته تا محصولات کشاورزی و کالای ساخته شده و همچین سایر بازارهای هدف کشور نیز حاکم است. در این میان نقش تشکلهای بخش خصوصی در مطالعات بازار و ارائه و انتشار آنها برای فعالان اقتصادی حائز اهمیت است. متاسفانه سالهای گذشته با غیبت از بازارهای بینالمللی اطلاعات فعالان اقتصادی کشور آنچنان که باید و شاید بهروز نشده است تا جایی که یکی از دلایل اساسی عدم انتقال رسمی پول به کشور هماینک بهروز نشدن نرمافزارها و پروتکلهای بانکداری بین بانکهای ایرانی و خارجی عنوان میشود؛ هم اینک بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری بینالمللی با مطالعه فرصتهای تجاری کشورهای مختلف پروژههای اقتصادی سودآور را به باشگاه مشتریان و سرمایهگذاران خود عرضه میکنند و با توجه به فراهم کردن اعتماد طی سالهای متمادی، سرمایهگذاران براساس این اطلاعات در کشورها وارد عرصههای اقتصاد میشوند.
عدم اتصال ما به همدیگر در سالهای گذشته باعث شده هماکنون بسیاری از پروژههای قابل سرمایهگذاری و سودآور کشور با زبان اقتصاد بینالمللی قابل عرضه نباشد و این امر کشور را از سرمایهگذاری خارجی که در وضعیت کاهش درآمدهای دولت بسیار حیاتی مینماید، محروم کند. امروزه شرکتهای بزرگ دنیا براساس مطالعات شرکتهای مشاورهای واسط که مطالعات جامع و علمی در بازارهای هدف انجام میدهند و ضمن پرداخت هزینههای گزاف این مشاورههای کارشناسانه در بازارهای ناشناخته وارد میشوند، در حالیکه شرکتهای ایرانی خود صرفا به امور فنی و داخلی خود میپردازند. آمادهسازی اطلاعات مورد نیاز این مجموعههای مشاورهای در مرحله اول از سوی تشکلهای بخش خصوصی و در مراحل بعدی با شکلگیری شرکتهای مشاورهای متقابل و متناظر در ایران هم اکنون از اصلیترین نیازهای دو طرف ایرانی و غربی برای شروع روابط اقتصادی سودآور و ادامهدار است. بنابراین پیشنهاد میشود براساس ادبیات اقتصادی و مالی بینالمللی و بهرهگیری از نهادههای ارزان قیمت تولید اعم از مواد اولیه و نیروی کار ارزان شرق و مزیتهای نسبی ایران در انرژی و نیروی کار دانشگاهی و تجربی و به کارگیری فناوری روز غربی، حرکت تاریخی در جبران خسارتهای گذشته و ساختن اقتصادی شایسته منابع مادی و معنوی ایران را آغاز کنیم.
ارسال نظر