سرمایه اجتماعی
مدت زیادی نیست که از رواج مفهوم سرمایه اجتماعی میگذرد، با این وجود ایدههای پشت آن به حدود یک قرن پیش بازمیگردد. احتمالا سرمایه اجتماعی برای نخستین بار در کتابی در سال ۱۹۱۶ در ایالات متحده آمریکا مطرح شد. نویسنده این کتاب لیدا هنیفان به سرمایه اجتماعی بهعنوان «آن دسته از داراییهای ملموس که در زندگی روزمره افراد به کار میرود، مانند همدردی، حسن نیت، دوستی و مراودات اجتماعی در بین افراد و خانوادههای تشکیلدهنده اجتماع» اشاره کرده بود. اگر بخواهیم سادهتر به این موضوع نگاه کنیم، سرمایه اجتماعی، روابط، ارزشها و درک مشترک در جامعه است که افراد و گروهها را قادر میسازد تا به یکدیگر اعتماد کرده و با هم کار کنند.
مدت زیادی نیست که از رواج مفهوم سرمایه اجتماعی میگذرد، با این وجود ایدههای پشت آن به حدود یک قرن پیش بازمیگردد. احتمالا سرمایه اجتماعی برای نخستین بار در کتابی در سال ۱۹۱۶ در ایالات متحده آمریکا مطرح شد. نویسنده این کتاب لیدا هنیفان به سرمایه اجتماعی بهعنوان «آن دسته از داراییهای ملموس که در زندگی روزمره افراد به کار میرود، مانند همدردی، حسن نیت، دوستی و مراودات اجتماعی در بین افراد و خانوادههای تشکیلدهنده اجتماع» اشاره کرده بود. اگر بخواهیم سادهتر به این موضوع نگاه کنیم، سرمایه اجتماعی، روابط، ارزشها و درک مشترک در جامعه است که افراد و گروهها را قادر میسازد تا به یکدیگر اعتماد کرده و با هم کار کنند. در سالهای اخیر این بحث در آمریکا اهمیت پیدا کرده و کاهش مراودات اجتماعی در حالی که جامعه آمریکایی مرفهتر شده، مورد توجه قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی را به انواع مختلفی تقسیم میکنند که شامل دستهها (روابط مردم بر اساس حس هویت مشترک مانند خانواده و دوستان نزدیک یا افرادی که نژاد یا فرهنگ مشابهی دارند)، پلها (ارتباطاتی ماورای حس هویت مانند انجمنها و همکاران) و ارتباطات دیگر میشود. هرچند که این تقسیمبندی جامعیت ندارد و مورد مشاجره است.
غالبا در نظریات رشد اقتصادی نیروی کار و سرمایه فیزیکی بهعنوان عوامل رشد کشورها محسوب میشدهاند. هر چند بعدها سرمایه انسانی نیز در این میان نقشی به عهده گرفت. حال سوال اینجا است که آیا سرمایه اجتماعی میتواند بر متغیرهای کلان اقتصادی اثرگذار باشد؟ به نظر میرسد که بین این متغیر و سرمایه انسانی روابطی وجود داشته باشد. ارتقای سرمایه اجتماعی میتواند منجر به توسعه سرمایه انسانی شود و این امر خود میتواند بر رشد اقتصادی اثرگذار باشد. از سوی دیگر بهبود این متغیر میتواند بر هزینههای مبادلاتی اثرگذار باشد و آنها را در جامعه کاهش دهد. هنوز بحث در مورد اینکه سرمایه اجتماعی چقدر میتواند بر اقتصاد و حل مسائل مربوط به آنچه از لحاظ نظری و چه از نظر بهبود متغیرهایی مانند رشد اقتصادی موثر باشد، بحثهایی وجود دارد.
سرمایه اجتماعی را در ناکامی و عدم رشد اقتصادی برخی کشورها نیز موثر میدانند. برخی محققان معتقدند سرمایه اجتماعی با تسهیل همکاری بین افراد با سلایق مختلف، به رشد و کارآیی در جهت دستیابی به تولید بیشتر و توزیع برابرتر کمک میکند. از سوی دیگر، برخی تحقیقات نشان میدهد که بین میزان سرمایه اجتماعی پایین و سطح پایین تولید ناخالص داخلی سرانه همبستگی وجود دارد. سطح پایین سرمایه اجتماعی در برخی کشورها میتواند شرایط و وضعیت این کشورها و عقبماندگی اقتصادی آنها را توضیح دهد. مورد یونان مثال خوبی برای ضعف سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی است که به عقبافتادگی اقتصادی این کشور منتهی شده است. بحرانهای اخیر یونان حتی فراتر رفت و دولت این کشور را در آستانه ورشکستگی قرار داد. در ادامه به نقش سرمایه اجتماعی در اقتصاد میپردازیم و تاثیرات آن را در رشد اقتصادی و برخی مسائل دیگر اقتصاد را بررسی میکنیم.
ارسال نظر