۱۰۰ برابر شدن مبادلات تجاری
امیرحسین خالقی
دکترای سیاستگذاری دانشگاه تهران
زمانی چاوز فقید همتای ایرانیاش را «گلادیاتور نبرد با امپریالیسم» خوانده بود، برای آنکه معنای توصیف وی را بهتر دریابیم باید چند سالی به عقب برگردیم. او پیشتر گفته بود که فیلم «گلادیاتور» ریدلی اسکات را بسیار دوست دارد و طغیان یک برده علیه امپراتوری روم او را بسیار هیجان زده کرده است. او خود و همفکرانش را جنگجویانی میدانست که علیه امپراتوری ایالات متحده آمریکا به پا خاستهاند. کسانی گفتهاند در مثل مناقشه نیست، ولی چاوز چندان شباهتی به آن گلادیاتور یاغی نداشت و یکی دیگر از شخصیتهای آن فیلم بیشتر شبیه اوست؛ منظور کمودوس همان شاهزاده ناخلفی بود که با کشتن پدر فرهیختهاش مارکوس اولریوس به جای او نشست و با عوام فریبی در پی جلب محبوبیت بود، کشور را ورشکسته کرد و در پایان حتی مرگ گلادیاتور به دست او بود.
امیرحسین خالقی
دکترای سیاستگذاری دانشگاه تهران
زمانی چاوز فقید همتای ایرانیاش را «گلادیاتور نبرد با امپریالیسم» خوانده بود، برای آنکه معنای توصیف وی را بهتر دریابیم باید چند سالی به عقب برگردیم. او پیشتر گفته بود که فیلم «گلادیاتور» ریدلی اسکات را بسیار دوست دارد و طغیان یک برده علیه امپراتوری روم او را بسیار هیجان زده کرده است. او خود و همفکرانش را جنگجویانی میدانست که علیه امپراتوری ایالات متحده آمریکا به پا خاستهاند. کسانی گفتهاند در مثل مناقشه نیست، ولی چاوز چندان شباهتی به آن گلادیاتور یاغی نداشت و یکی دیگر از شخصیتهای آن فیلم بیشتر شبیه اوست؛ منظور کمودوس همان شاهزاده ناخلفی بود که با کشتن پدر فرهیختهاش مارکوس اولریوس به جای او نشست و با عوام فریبی در پی جلب محبوبیت بود، کشور را ورشکسته کرد و در پایان حتی مرگ گلادیاتور به دست او بود.
ارتباط نزدیک ونزوئلا و ایران محدود به دولتهای نهم و دهم نبود و پیش و پس از آن هم میان دو کشور عضو اوپک روابط خوبی برقرار بوده و هست. اما در آن هشت سال دو کشور به هم بسیار نزدیکتر شدند. ایران و ونزوئلا در همان سالهای اوج تحریم در بسیاری از زمینهها همکاری داشتند. گزارش شده است در ایام اوج نزدیکی روابط در سال 2010 دو کشور توافق کرده بودند که بیش از 700 میلیون دلار در بخش انرژی یکدیگر سرمایهگذاری کنند و ونزوئلا قول داده بود که روزانه 20 هزار بشکه بنزین به ارزش تقریبی 800 میلیون دلار به ایران صادر کند و حرف از تاسیس یک کمپانی مشترک ایرانی-ونزوئلایی هم بود. ایران قرار شد پروژه ساخت مسکن را در ونزوئلا آغاز کند و صادرات خودرویی به آن کشور نیز دنبال شود. دو کشور دوست و برادر که با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هم مشکل داشتند، یک بانک توسعه مشترک هم به راه انداختند.
در اینجا بررسی برخی اعداد و تطبیق آنها با رویدادهای سیاسی بسیار روشنگر است. اجازه دهید صادرات و واردات را شاخص میزان تعامل اقتصادی دو کشور ببینیم. از آنجا که طی این سالها واردات ایران از ونزوئلا در مقابل صادرات به آن کشور ناچیز بوده است، تنها به ارقام صادرات میپردازیم. از رقم صادرات سال 1373 که بگذریم، صادرات ایران به ونزوئلا تا سالها زیر یک میلیون دلار است و در دو سال نخست دهه 1380 به 200 هزار دلار هم نمیرسد. سال 1383 ورق برمیگردد، صادرات به رقم بیسابقه 10 میلیون، سال بعد 22 میلیون و پس از آن به 62 میلیون دلار میرسد و اوج کار هم در 1387 است که حدود 124 میلیون دلار صادرات به ونزوئلا انجام شده است. پس از آن با کاهش صادرات روبه رو هستیم و آخرین آمار مربوط به سال 1393 است که سرجمع کمی بیش از 20 میلیون دلار به آن کشور صادرات داشتهایم. علت این صعود چشمگیر و نزول چشمگیرتر چیست؟
دلایل متعددی را میتوان برشمرد، ولی به نظرم فرض موجهی است که علت اصلی این فراز و فرودها را مهمترین مساله دیپلماتیک کشور در این سالها بدانیم. اگر مبدا مساله هستهای را سال 1382 و بعد از حضور آمریکا در عراق فرض کنیم، تا مدتی تلاشهای دیپلماتیک برای حل مساله دنبال شد. اما به تدریج با ادامه اختلافها و گرفتار شدن ایالات متحده در عراق، ایران برای تقویت موضع خود به یارگیری در سطح جهانی رو آورد. در این میان کشورهای آمریکای لاتین با حکومتهای چپگرا اهمیت ویژهای پیدا کردند؛ ایران طی چند سال سعی کرد ارتباط نزدیکتری با ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه و حتی اکوادور برقرار کند. وقتی طی کمتر از 10 سال مناسبات تجاری دو کشور همسو بیش از 100 برابر میشود، به نظر نمیرسد فقط ملاحظات اقتصادی در کار باشد و از قضا عوامل سیاسی نقش پررنگتری دارد. در این میان روحیات خاص روسای جمهور دو کشور و مقاصد تبلیغاتی هم بی تاثیر نبود. روزی نبود که رسانهها خبری از سخنان جنجالی این دو پخش نکنند، چیزی که خودشان هم چندان به آن بیمیل نبودند.
زمانی برخی از اهمیت اقتصادی تعامل با کشورهای آمریکای لاتین دفاع میکردند و به ویژه ارزش اقتصادی صادرات خودرویی به ونزوئلا را که بسیار پرماجرا شده بود، توجیه میکردند. با این حال مساله به کلی چیز دیگری بود و چنانکه گفتهاند ارتباط اقتصادی گسترده با ونزوئلا را باید با نوعی منطق سیاسی فهمید. سیاست خارجی ایران و ونزوئلا همان چیزی بود که در دیپلماسی آن را موازنه نرم (soft balancing) مینامند، یعنی استفاده از ابزارهای غیرنظامی مانند دیپلماسی و اقتصاد برای بالا بردن هزینه هجوم نظامی ایالات متحده آمریکا و دور کردن خطر آن. در مورد هر دو کشور میتوان شواهد مناسبی از به کارگیری این رویکرد ارائه کرد. نباید فراموش کرد که دو «گلادیاتور» از سیاست خارجی بهعنوان ابزاری برای جلب محبوبیت میان مردم و تقویت روحیه ملی هم استفاده کردند، چیزی که در ونزوئلا البته کارسازتر بود، ولی در ایران چندان اقبالی نیافت. سیاستهای بازتوزیعی، پایگاه اجتماعی و گفتمان آنها شباهت بسیار داشت، چنانکه گویی پوپولیسم در همه جای جهان به یک شکل عمل میکند. بعدها اوضاع تغییر کرد، مذاکره ایران با جامعه جهانی به خوبی پیش رفت و نتایج فلاکتبار سوسیالیسم چاوزی خود را نشان داد و بدینترتیب روابط دو کشور کمتر شد.
علم اقتصاد به ما آموخته است، وقتی به جای سازوکار بازار، کار را به سیاست و دولت بسپاریم، پیامد آن ناکارآیی و هزینههای پنهان و آشکار است. اگر به واقع صادر کردن کالاها و خدمات به کشوری آن سوی اقیانوس با قیمتی رقابتی ممکن است و سرمایهگذاری در آن جذاب به شمار آید، بدون نیاز به مداخله دولت هم انجام میشود. اما اگر بناست به ضرب حمایت سیاسی «همکاری اقتصادی» توسعه داده شود، هزینهزا خواهد بود. منابعی که میتوانست در جایی با کارآیی بیشتر استفاده شود، به دلیل ملاحظات سیاسی در موقعیتی غیرجذاب به کار گرفته میشود و هزینه این زیان از جیب شهروندان پرداخت میشود.
کشوری دوردست که با بحران کاغذ توالت روبه رو است و دولت مجبور است برای توزیع «منصفانه» کالاها از نیروهای نظامی استفاده کند و در مرز فروپاشی اقتصادی است، گزینه جذابی برای تعامل اقتصادی به حساب نمیآید. ونزوئلا به واقع مصداق سخن میلتون فریدمن است که «اگردولت را مسوول نگهداری بیابانها کنید، دچار کمبود شن میشوید». اما گذشته از این، با بهبود روابط ایران با جامعه جهانی، حتی اگر آن منطق سیاسی همکاری زمانی معتبر بود، دیگر نمیتوان آن را جدی گرفت. درست است که هیچگاه سیاست از اقتصاد جدا نیست، ولی بد نیست اجازه دهیم هزینههای سیاسی اقتصاد کمتر شود.
ارسال نظر