ناسازگاری با بخش خصوصی
محسن خان
منبع: آتلانتیک کانسیل (شورای آتلانتیک)
با ظهور داعش و پیشروی آن در عراق، بهخصوص در ابتدای فعالیت خود، این پرسش پدید آمد که دولت عراق چه زیانهایی را از این جهت متحمل خواهد شد؟ کشورهای منطقه خاورمیانه و جامعه بینالملل بر خطرات داعش و پیشرفت آن و اثر آن بر امنیت و ثبات سیاسی و ژئوپلیتیک این منطقه آگاه هستند، اما اثرات اقتصادی نیز وجود دارد. آسیب جدی اقتصاد عراق از این قضیه به بیثباتی سیاسی اضافه شده و ناامنی بزرگتری را برای عراق و همسایگانش ایجاد میکند.
محسن خان
منبع: آتلانتیک کانسیل (شورای آتلانتیک)
با ظهور داعش و پیشروی آن در عراق، بهخصوص در ابتدای فعالیت خود، این پرسش پدید آمد که دولت عراق چه زیانهایی را از این جهت متحمل خواهد شد؟ کشورهای منطقه خاورمیانه و جامعه بینالملل بر خطرات داعش و پیشرفت آن و اثر آن بر امنیت و ثبات سیاسی و ژئوپلیتیک این منطقه آگاه هستند، اما اثرات اقتصادی نیز وجود دارد. آسیب جدی اقتصاد عراق از این قضیه به بیثباتی سیاسی اضافه شده و ناامنی بزرگتری را برای عراق و همسایگانش ایجاد میکند.
برای بررسی اثرات داعش در نبرد مداوم، باید به ساختار پایه و اساسی اقتصاد عراق نگاه کرد که دو ویژگی مهم دارد:
نخست، نفت ارزشمندترین منبع اقتصاد عراق است. ذخایر نفتی عراق تا ۱۴۳ میلیارد بشکه نیز برآورد میشود که موجب میشود این سرزمین، پنجمین کشور در جهان از نظر ذخایر نفتی و سومین کشور در منطقه خاورمیانه پس از عربستان سعودی و ایران باشد. میزان فعلی تولید نفت بیش از ۳ میلیون بشکه در روز است که در خاورمیانه پس از عربستان سعودی رتبه دوم را دارد. بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی این کشور و بخش اعظم صادرات و درآمدهای مالی دولت (هر دو بیش از ۹۰ درصد) را نفت تشکیل میدهد. به رغم این حقیقت که صنعت نفت نقش بسیار حیاتی در اقتصاد عراق دارد، این بخش شدیدا سرمایهبر بوده و بخش بسیار اندکی از جمعیت عراق را بهطور مستقیم وارد اشتغال کرده است. به دلیل وابستگی شدید به نفت، سطح تولید و قیمت بازارهای جهانی اساسا اقتصاد عراق را تحت تاثیر قرار میدهند. زمانیکه در سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ تولید نفت به سرعت افزایش یافت، رشد اقتصادی این کشور نیز به شدت رشد کرد و به بیش از ۱۰ درصد رسید. از سوی دیگر، نرخ رشد که به وضعیت امنیت نیز مرتبط است، در سال ۲۰۰۶ و نیز ۲۰۱۳ به شدت کاهش یافت.
دوم اینکه عراق اقتصادی دارد که دولت در آن غالب است. بخش نفت یک بخش انحصاری بوده و تقریبا تمام درآمدهای نفتی ناشی از فروش نفت در داخل و خارج در دست دولت قرار دارد. اقتصاد غیر نفتی تنها وقتی تحت تاثیر قرار میگیرد که دولت این درآمدها (دلارهای حاصل از فروش نفت) را صرف آنها کند. بنابراین، از طریق کنترل بر بخش نفت، دولت عملا بر تمام فعالیتهای اقتصادی این کشور اثر میگذارد. بخش خصوصی در عراق نقشی جزئی و ثانویه دارد.
صرف نظر از نفت، سازمانهای دولتی در بخشهای کشاورزی، تجارت و ساخت و تولید فعالیت میکنند. از آنجا که این سازمانها شدیدا یارانه دریافت میکنند و با پرداختهای انتقالی کلان از سوی دولت حمایت میشوند، بخش خصوصی توانایی رقابت و توسعه را ندارد. علاوه بر این، دولت بخش خصوصی را از طریق مقررات پیچیده و بسیار زیاد در زمینه آغاز و انجام کسب و کار تحت فشار گذاشته و دسترسی آنان را نیز به اعتبار محدود کرده است. رتبه عراق از نظر شاخص سهولت و آسانی در انجام کسب و کار که در گزارش بانک جهانی ذکر میشود، گویای ناسازگاری دولت عراق با بخش خصوصی است. شواهد بیشتری در زمینه نقش دولت در اقتصاد در بازار کار پیدا میشود. بخش عمومی (دولت) کارکنان بیشتری به خدمت گرفته و امنیت شغلی بالاتری داشته و حقوق پرداختی و مزایای آن در مقایسه با بخش خصوصی بالاتر است. از آنجا که جایگزینهای اشتغال دولتی محدود هستند، نرخ بیکاری در سالهای اخیر حتی به ۱۵ درصد نیز رسیده است. در میان استانهای مختلف تفاوت زیادی در میزان بیکاری وجود دارد. برای مثال، نرخ بیکاری در برخی استانها مانند الانبار دو برابر میزان کشوری است. حمایتهای دولت از برخی گروهها کاملا آشکار است. در مجموع، ساختار اقتصاد عراق تا مقدار زیادی پس از پایان اشغال آمریکا در سال ۲۰۰۴ بدون تغییر مانده است. اقتصاد عراق امروزه منحصر به نفت است و دولت این کشور همچنان بر اقتصاد غلبه دارد، تصویری که عملا از زمان صدام حسین تغییر نکرده است. دولت اصلاحات اقتصادی عمدهای را در دهه گذشته انجام نداده تا به اهدافی که در زمان حکومت ائتلاف بنا بود عراقیها به آنها دست پیدا کنند، برسد.
از آنجا که عراق یک اقتصاد تک محصولی است، نبرد با داعش از طریق بخش نفت بر اقتصاد این کشور اثر میگذارد. کاهش شدید تولید نفت عراق یکی از اثراتی است که میتواند به دلیل تسلط داعش بر بخشهایی از عراق روی دهد. چنین موردی را میتوان در لیبی در سال ۲۰۱۱ مشاهده کرد که قیام علیه معمر قذافی، کاهش شدید تولید نفت را در این کشور در پی داشت. در صورت تحت کنترل گرفتن مناطق نفتخیز و تسهیلات نفتی عراق تکرار سناریوی لیبی برای عراق امکان پذیر است. از سوی دیگر اگر کرکوک که تحت کنترل کردها قرار گرفته در اختیار آنان بماند، عراق یک چهارم تولید نفت خود را از دست میدهد. با این وجود حدود دو سوم از نفت عراق در بخش جنوبی عراق قرار گرفته است که جمعیت شیعه دارند.
تا زمانی که جنگ با داعش تولید نفت را در مناطق نفتخیز تحت تاثیر قرار ندهد و کردها بخشی از دولت عراق باقی بمانند، اقتصاد عراق قادر به ادامه حیات است. در عراق، همانند دیگر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه، با پیشرفت بخش نفت اقتصاد نیز رشد میکند. در این صورت اگر خوشبین باشیم، اقتصاد با تکیه بر منابع نفتی و قیمت بازار جهانی شاید با سرعتی آهسته، اما رو به جلو حرکت میکند، اما سناریو بالقوه دیگری وجود دارد که اکنون روی داده است و آن کاهش بهای نفت است.
ممکن است که عراق به سه بخش تقسیم شود و هر منطقه را اکثریت شیعه، سنی یا کرد اداره کنند. در این صورت احتمال جدایی مناطق با رویکردی صلحجویانه کم است. برای پرهیز از خشونتهای عراق، باید امنیت و سیاست مورد توجه قرار گیرد، اما غفلت کردن از اقتصاد نیز اشتباه است. این سه جنبه باید با یکدیگر در نظر گرفته شوند؛اگر دولت شیعه عراق رویکرد جامع سیاسی و اقتصادی اتخاذ کند، داعش را شکست دهد وشیعه وسنی متحد شوند. متاسفانه در دهه گذشته، این موفقیت روی نداده است.
ارسال نظر