آگاهی اندک مردم از روند تصمیمسازی
محمد میرزایی
دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر
شورای چهارم میراثدار سه دوره شورای شهر است که کارنامه چندان خوبی برای مردم تهران به جای نگذاشته است؛ اینکه گفته میشود کارنامه مناسبی نداشته، مستند به مشارکت محدود مردم در انتخابات این چهار دوره شورای شهر است. اینکه در تهران با ۱۰ میلیون جمعیت، با صد هزار رای میتوان وارد شورای شهر شد نشان از مشارکت محدود، شهروندان در انتخابات شورای شهر دارد و دلیل اصلی این مشارکت محدود، فقدان اثرگذاری اعم از مثبت یا منفی در ویترین افکار عمومی است.
محمد میرزایی
دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر
شورای چهارم میراثدار سه دوره شورای شهر است که کارنامه چندان خوبی برای مردم تهران به جای نگذاشته است؛ اینکه گفته میشود کارنامه مناسبی نداشته، مستند به مشارکت محدود مردم در انتخابات این چهار دوره شورای شهر است. اینکه در تهران با ۱۰ میلیون جمعیت، با صد هزار رای میتوان وارد شورای شهر شد نشان از مشارکت محدود، شهروندان در انتخابات شورای شهر دارد و دلیل اصلی این مشارکت محدود، فقدان اثرگذاری اعم از مثبت یا منفی در ویترین افکار عمومی است.
اگر از مردم کوی و برزن درخصوص اهمیت شورای شهر پرسش به عمل آید، خواهید شنید که از اثرگذاری این نهاد، کمتر در بین مردم مگر آنهایی که به هر ترتیبی ارتباط کاری با این نهاد داشته باشند، شنیده میشود. شورای شهر تهران مطابق قانون قرار بود تمامی مسائل شهر را از تمامی نهادهای اجرایی واخواهی کند تا هیچ قطاری در شهر از ریل قانون خارج نشود که اگر بنا بود آنقدر جامع عمل کرده باشد قطعا نیمی از مردم در انتخابات آن مشارکت جدیتر میداشتند. شورای چهارم افراد کوچکی را در خود ندارد. با یک نگاه ساده تعدادی وزیر، سفیر، استاندار و نماینده پیشین مجلس را در این جمع میبینید. علیالقاعده انتظار میرود این جمع که ژنرالهای زیادی در آن رویت میشود، کارکرد واقعی شورا را به ظهور برسانند. اما بهرغم چند صدایی که آنها هم در افکار عمومی بعضا گم میشوند، دیگر صدایی از شورای شهر نمیآید و آن اثرگذاری که ریلهای کلیدی را جابهجا کند و به روند توسعه و زیرساخت شهر کمک کند در آن کمتر دیده میشود. این را به سادگی هر شهروندی میتواند با رصد کردن عناوین دستور جلسات شورای شهر که روی سایت شورا قرار میگیرد، مورد قضاوت و ارزیابی قرار دهد. خلئی که بیش از همه هماکنون در شورای شهر به چشم میخورد نقطه تاریک تخصصگرایی است. شورای شهر پیش از آنکه جای سیاسیون باشد باید محل متخصصانی باشد که نهایتا سیاسیون به مردم معرفی میکنند.
اگر قرار بود سیاسیون نقش بسزایی در شورای شهر و نهایتا معادلات شهر ایفا کنند، با حضور این تعداد از مردان سیاسی در شورای شهر که هر کدام پیش از این در مناصب کلیدی فعالیت کردهاند، امروز میبایست شورای شهر بروز و ظهور جدیتری در شهر مییافت اما در عمل در صحنه شهر رنگ و بوی جدی از این نهاد اجتماعی یافت نمیشود. به عنوان مثال یک مطالعه موردی نشان میدهد که طبقه متوسط شهروندان تهرانی، همگی به ترافیک و مشکلات حملونقل عمومی ایراد وارد میکنند اما به واقع چند درصد مردم میدانند ریلگذاری، برنامه، بودجه و تصمیمگیری این مقوله تماما از شورای شهر نشأت میگیرد؟ یا درخصوص آلودگیهای جاری در شهر اعم از آلودگی آب، هوا، خاک و آلودگیهای صنعتی و عفونی تماما در حوزه برنامههای ذیل شورای شهر باید چارهاندیشی شود؟ یا مردم به طور موردی در مورد باغهای شهر و از بین رفتن محیط زیست گلایههایی دارند که در این مورد استثنائا به خاطر فعالیتهایی که کمیته محیط زیست شورای شهر انجام داده، در دوره چهارم بخشی از جامعه از اهمیت و تاثیر شورای شهر آگاه شدند و مطالبات خود را از این کانال پیگیری میکنند. از این بخش که گذر کنیم قسمت عظیم فعالیتهای شورا به نظارت بر عملکرد شهرداری باید منطبق باشد. اینکه این نظارت تا چه حد کارآمد و واقعی است خود مطلب مهمی است. جالب است مطابق قانون ابزار نظارت حقوقی شورای شهر بر شهرداری، در ماده ۷۱ و ۷۳ قانون شوراها گنجانده شده که تذکر، سوال و استیضاح را نهایتا میتواند شامل شود اما تا به امروز هیچ سیستم و نظامی برای نظارت پویای شورا بر شهرداری تهران تدوین نشده است. بهرغم گفتن این موضوع توسط برخی اعضای شورا اما ارادهای پنهان هیچگاه اجازه تدوین این نظارت را نداده است. به عنوان مثال اعضای شورای شهر نمیدانند محل بودجه غیرنقد شهرداری تهران با چه کیفیتی و از چه منابعی و به چه ترتیبی تامین میشود و فقط به صورت کلی عددهایی را در بودجه مصوب میکنند.
یا در مورد بدهی شهرداری به پیمانکارانش هیچ عدد و رقم مشخصی در دسترس نیست و این بیش از آنکه متوجه شهرداری باشد، متوجه شورای شهر است که مطالبهای به طور جدی در آن وجود ندارد. یا درخصوص نظارت بر عملکرد شهرسازی مناطق شهرداری، اعضا به صورت موردی به سامانه طرح تفصیلی دسترسی دارند که نمیتوانند عملا این حوزه را شفاف رصد کنند یا درخصوص مصارف بودجه سالانه به جز یکی دو عضو هیچ عضوی دسترسی به سامانه کنترل پروژه و پیشرفت پروژههای شهرداری ندارد. اینها همه و همه واقعیات تلخی است که عملکرد این نهاد را به چالش میکشد و آن گزاره ابتدایی که شورای شهر جای متخصصان است نه سیاسیون که تا شهر و مدیریت شهری را بشناسند ۸ سال میگذرد و متاسفانه این دور تا به امروز ادامه داشته است. حال چه باید کرد؟ باید افکار عمومی همچون مجلس شورای اسلامی به دقت اعمال و رفتار نمایندگان را در شورای شهر رصد کند، پرسش کنند و با هر پاسخی قانع نشوند. واقعیت این است، مادامی که مطالبهای از بدنه نخبگان، دلسوزان و مردم عامه وجود نداشته باشد، نمایندگان خود را مجاب به پاسخگویی نمیدانند. پاسخگویی نمایندگان حق مردم است و به گفته حضرت امیر، حق گرفتنی است. رهبری هم بارها فرمودند هرجا مسوولان به وظیفه خود عمل نمیکنند مردم از آنها مطالبه کنند. واقع قضیه این است که منابع زیستی تهران مدتها است به اتمام رسیده. این بحث کارشناسی را باید کارشناس برای آن تصمیمسازی کند. در پایان اگر برداشت روشنی از این گزاره وجود نداشته باشد، قطعا نمیشود تصمیمسازی با برآیند مثبتی صورت پذیرد.
ارسال نظر