راهکار خروج از بن‌بست

رحمت‌الله حافظی

رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران

شهر، مرکز فرصت و محیطی برای ارائه توانایی‌های بالقوه انسانی است. تمرکز روزافزون افراد در نواحی شهری و رشد سریع شهرنشینی باعث پدید آمدن مشکلاتی در شهر می‌شود. برای رفع این مشکلات ما نیازمند یک نظام مدیریت شهری کارآ هستیم. در ساده‌ترین تعریف می‌توان گفت این نظام مدیریت شهری کارآ با هدف اداره مطلوب امور و فعالیت‌های شهر، سعی دارد روابط میان سازمان‌ها و نهادهای شهری را هماهنگ سازد. در ایران با توجه به ساختار حاکمیت، نظام مدیریت شهری برعهده سازمان‌ها و نهاد‌های مختلفی است. بحث شورای شهر و روستا‌ها در کشور ما در قالب قانون اساسی پیش‌بینی شده است. بر مبنای این قانون نیز این اعتقاد وجود دارد که برای اداره امور شهر و روستا توسط مردم چنین سازو کاری تدوین شود. البته در سایر کشورها و پیش از انقلاب جمهوری اسلامی در ایران نقش مشابه شورای شهر به نهادی با عنوان «انجمن شهر» سپرده شده که در قالب آن فعالیت‌های مردمی در اداره امور شهر ساماندهی می‌شود. اما طی سی و چند سال گذشته اصلاح قوانین مربوط به کار شوراها در دستور کار مجلس قرار گرفت و همین امر موجب شد زمینه کار شوراها محدودتر شود؛ به‌گونه‌ای که می‌توان گفت قوانین مربوط به انجمن شهر در دهه ۴۰ بسیار قوی‌تر از قوانین امروزی شوراهای شهر و روستاها بود.

براساس قانون تاسیس شوراهای شهر و روستاها، مهم‏ترین محورهای تکلیفی برای این نهاد مدنی- حاکمیتی شامل نظارت، مقررات‏گذاری، هماهنگی، جلوگیری از تبعیض و رفع نابرابری‏های محلی و جلب مشارکت مردم در اداره امور و خدمات‏رسانی عنوان شده است. اولین و البته مهم‏ترین کارکرد شورای شهر تهران نظارت بر عملکرد شهرداری است. این وظیفه در سه سطح قبل از اجرا، حین اجرا و بعد از اجرا قابل بررسی است. اما به نظر می‌رسد نارسایی قوانین در بحث اجرای نقش شوراها در مدیریت شهری هم‌اکنون یک مشکل اساسی است. از این رو باید مسوولان مربوط تکلیف خود را در این زمینه مشخص کنند تا شوراها از وضعیت «یک بام و دو هوا» خارج شوند. از سوی دیگر آنچه از روند کاری گذشته شوراها در کشور به نظر می‌آید آن است که تا کنون بلوغ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اجرایی لازم برای به‌کارگیری امور اجرایی شهر و روستا در بسیاری از نقاط کشور دیده نشده است. همین امر سبب شده شوراها به ظرفیت واقعی کاری خود دسترسی پیدا نکنند و همین امر موجب عدم اعتماد حاکمی ت برای واگذاری اداره امور شهرها به شوراها شده است. این نکته قابل تاکید است که جایگاه شوراها نسبت به شهرداری‌ها یک جایگاه نظارتی، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی است. اما متاسفانه عملکردی که از شوراها طی چند دوره گذشته و دوره کنونی در این سه محور شاهد بوده‌ایم کمرنگ بوده است.

افرادی که تولیت امر را بر عهده داشتند اغلب نخواستند از این جایگاه استفاده کنند. به همین دلیل نیز زیرساخت‌های لازم برای نظارت بر عملکرد شهرداری ایجاد نشده است، به گونه‌ای که هیچ‌یک از اعضای شورای شهر نمی‌توانند عملکرد شهرداری و اتفاقاتی را که درون شهر می‌افتد را رصد کنند. این مشکل یکی از چالش‌های اساسی است که با هیات رئیسه سه دوره گذشته شورای شهر تهران وجود داشته است. مجموعه عملکرد شورا در سه دوره گذشته به‌ویژه در کلان‌شهری همچون تهران نشان می‌دهد که هیات رئیسه تلاشی برای ایجاد زیرساخت‌های نظارتی بر عملکرد شهرداری نداشته است. این در حالی است که اگر زیرساخت‌های نظارتی برای بسته شدن دریچه‌های فرار فراهم نشود و شورا نتواند نظارتی بر روند اتفاقات شهر داشته باشد به ماشین امضا تبدیل می‌شود. موارد زیادی وجود داشته است که وقتی رئیس شورا اراده کرده تا طرحی به تصویب شورا برسد به راحتی این کار را به سرانجام رسانده است. از این رو اگر رئیس شورا تفکر تحول‌گرایانه داشته باشد می‌تواند شیوه‌های سنتی نظارتی را کنار بگذارد و نظارت سیستمی را که به راحتی در دسترس تمامی اعضا قرار می‌گیرد، جایگزین آن کند. به‌عنوان مثال نرم‌افزارهایی وجود دارد که بودجه مصوب را قابل رصد می‌کند و در اختیار اعضای شورای شهر قرار می‌دهد. اما در حال حاضر چنین سیستمی و مهم‌تر از آن اراده ایجاد چنین سیستمی در شورای شهر وجود ندارد و همین امر سبب می‌شود مجموعه عملکرد شهرداری تهران از یک «فضای شفاف» فاصله بگیرد.

از این رو معتقد هستم بودجه ۱۷ هزار میلیارد تومانی شهرداری تهران توسط ۳۱ عضو شورا قابل پیگیری و رصد نیست مگر با استفاده از ابزارهای نوین نظارتی که نیازمند یک عزم با جنبه تحول‌گرایانه است. در حال حاضر مواردی از عملکرد شهرداری همچون تخصیص اعتبار به برخی پروژه‌های شهری بدون مجوز شورا وجود دارد. همین فضا سبب می‌شود که من بگویم شورای شهر به یک ماشین امضا بدل شده است. دوستان در شهرداری تصمیماتی می‌گیرند و شورای شهر آنها را امضا می‌کنند. بدون شک اگر با همین رویه شورا و شهرداری اداره شود هیچ وقت شاهد تحولی نخواهیم بود. برای این کار، نیاز است زیرساخت‌های مدیریتی تغییر کند. نباید شورا همیشه به همین روش سنتی اداره شود. باید زیرساخت‌های فنی و تخصصی را براساس استانداردها و نرم‌افزارهای روز طراحی کنیم. در بحث زیرساخت‌ها باید به سمت شهر هوشمند حرکت کنیم و امکاناتی فراهم شود که مردم ارتباطاتی که با مدیریت شهری دارند بدون مراجعه و از طریق اینترنت باشد. متاسفانه روابط سیاسی، قوی‌تر از روابط قانونی و اجرایی است، بهترین راه این است که سعی کنیم ابزارهایی را که در اختیار شهردار گذاشته‌ایم محدود کنیم. به‌طور مثال شهردار می‌تواند ۱۰ درصد اعتبارات برنامه‌های شهر را جا به جا کند که این قدرت مانور بالایی به شهردار می‌دهد. به‌طور مثال بودجه حمل‌ونقل را به بخش فرهنگی منتقل کند یا بالعکس. شورا باید این اختیارات را محدود کند تا شهردار فقط در چارچوب مصوبات شورا قرار گیرد.